آ ل ب و م

موسیقی و دیگر هیچ

بایگانی‌های ماهانه: سپتامبر 2011

SuperHeavy – SuperHeavy

بردیا برجسته نژاد: می خواهم برایتان یک داستان تعریف کنم! اما پیش از شروع لازم است با هم کاراکترهای این داستان را مرور کنیم:

1.  میک جگر/ جانوری که کم کم دارد به هفتاد سالگی می رسد/ اسطورهء موسیقی راک اند رول/ خواننده گروه جاودانهء The Rolling Stones.
2.  جاس استون/ موسیقی دان و بازیگر 24 ساله/ استعداد جوان موسیقی سول و R&B/ کسی که در 17 سالگی جایزهء مرکوری را دریافت کرد و البته جوانترین دختر پولدار انگلستان در سال 2006.
3.  دیمین مارلی/ هنرمند 33 سالهء جامائیکایی/ چهرهء موسیقی Reggae و هیپ هاپ/ جوانترین فرزند اسطورهء موسیقی رگه، باب مارلی/  برندهء سه جایزه گرمی.
4.  دیو استوارت/ یک همه فن حریف ِ 60 ساله/ مشهور بخاطر همکاری با Eurythmics/ نوازندهء گیتار، بیس گیتار، پیانو، سیتار، ارگ، سینتی سایزر/ خواننده، آهنگساز و تهیه کنندهء موسیقی.
5.  ای آر رحمان/ هنرمند هندی 45 ساله/ آهنگساز فیلم و تئاتر/ تهیه کننده، کارگردان، برنامه ریز، نوازنده/ منتخب مجلهء Time در سال 2009 بعنوان یکی از تاثیرگذارترین چهره ها/ کسی که چند ماه پیش مجلهء World Music به او لقب «چهرهء آیندهء موسیقی World» لقب داد.

داستان از آن جایی شروع می شود که دیو استوارت وقتی که در خانه اش، در کنار ساحلی در جامائیکا، نشسته بود و به هجوم موسیقی خاص جامائیکایی گوش می داد، ایدهء یک پروژهء جدید موسیقی به ذهنش رسید. استوارت موضوع را با میک جگر در میان گذاشت، ایدهء خامی که از تلفیق موسیقی رگه و راک بوجود می آمد. استوارت همچنین دلش می خواست که می توانست به نوعی از موسیقی مورد علاقه اش، موسیقی هندی، نیز استفاده ببرد. اینجا بود که ای آر رحمان به آنها پیوست. قرار شد وزن موسیقی رگه را بسپارند به دیمین مارلی که برای خودش شخصیتی در این ژانر به حساب می آید. چیزی که هنوز مانده بود حضور یک خوانندهء متفاوت برای اجرای R&B بود که میک جگر، جاس استون را که پیش این با او در چند کار همکاری داشت را پیشنهاد کرد. و اینجا بود که سوپر گروه جدیدی متشکل از 5 چهرهء شاخص موسیقی به نام SuperHeavy شکل گرفت.

اوایل سال 2009 این 5 نفر به همراه آنماری کالهون (ویالن) شیا کور(بیس) و کورتنی دیدریک (درامز) با شعار «آهنگی بسازیم که معنی داشته باشد» وارد استودیوئی در لس آنجلس شدند تا ایده هایشان را به اشتراک بگذارند. چیزی که همراهشان بود چند ریف گیتار، چند قطعه لیریکس و تا دلتان بخواهد ایده بود. روند کار سریعتر از آن چیزی که فکرش را بکنید صورت گرفت: 29 اهنگ در 10 روز، تا جایی که مدت زمان بعضی از آهنگها به 1 ساعت می رسید! در نهایت 35 ساعت موسیقی بدست استوارت سپرده شد تا از آن یک آلبوم بیرون بکشد. نکتهء جالب اینجاست که SuperHeavy در سال 2009 تشکیل و آهنگهایش هم ساخته و ضبط شد. اما خبر تاسیس چنین سوپرگروهی محرمانه باقی ماند و تازه 4 ماه پیش بواسطهء میک جگر منتشر شد.

استوارت در نهایت از آن 35 ساعت موسیقی، 53 دقیقه را در قالب 12 آهنگ برای انتشار اولین آلبومشان انتخاب کرد، آلبومی که در حدود 2 هفتهء پیش منتشر شد و توانست رتبهء اول در چارت آلمان و سیزدهم را در انگلستان تصاحب کند. چیزی که می شنوید یک ترکیب خاص و تلفیق منحصر بفرد از موسیقی راک، رگه، هندی، سول و آر ند بی است. اثری که در اکثر آهنگهایش تاثیر تک تک اعضای آن را به خوبی حس می کنید. این را هم بدانید که نسخهء Deluxe که در آلمان، ایرلند، انگلستان، هند، آمریکا، ژاپن و استرالیا منتشر شد 20 دقیقه (5 آهنگ) موسیقی بیشتر از نسخهء استاندارد دارد.

آلبوم با معرفی شروع می شود: آهنگ SuperHeavy از آلبوم SuperHeavy، اولین آلبوم سوپرگروه SuperHeavy. اولین تعجب احتمالا برای شروع آهنگ دوم، Unbelievable، است. این استایل چندان برای میک جگر آشنا نیست! موسیقی هیپ هاپ، با تمی کاملا شرقی که بیشتر ترجیح می دهد در حواشی موسیقی پاپ گردش کند. اولین سینگل این آلبوم Miracle Worker است که با رتبهء 195 وارد چارت انگلستان شد و به 136 رسید. آهنگی کاملا رگه و دوست داشتنی. در کلیپش شما هر 5 عضو گروه را می بینید که به تنهایی مقابل دوربین حاضر می شوند و در نهایت در انتها در کنار یکدگیر به اجرای برنامه می پردازند. آهنگ چهارم  همان خود اسمش است: Energy! واضح ترین حضور موسیقی راک تا به اینجای آلبوم که ترکیبش با رگه هیجان انگیز است. آهنگ پنجم، دومین سینگل این آلبوم، آهنگ زیبای Satyameva Jayathe که از عنوانش هم پیداست، بیشتر از عضو هندی گروه تاثیر گرفته است. از این زیباتر نمی شود! یک تلفیق عالی از موسیقی هندی و رگه و هیپ و هاپ. اینجا همه اعضای گروه را حس می کنید. شروع آهنگ با آواز رحمان است، بعد استون می آید، جگر اضافه می شود، مارلی می خواند، سولوی کیبورد استوارت و بعد هم سولوی ویالن کالهون. آهنگ ششم One Day One Night با ریتمی ملایمتر بیشتر رگه ای می ماند که تا مرز بلوز می رود، وارد نمی شود و برمی گردد، اینجا هم استوارت را با کیبوردش داریم که هنرنمایی می کند.

آهنگ هفتم Never Gonna Change تماماً در اختیار میک جگر است و او وارد آن بخشی از رولینگ استونز می شود که من دوست ندارم! آهنگ هشتم Beautiful People چندان تفاوت خاصی با آهنگ سوم ندارد، با همان تمپو و همان نوع ساختار. آهنگ نهم Rock Me Gently تماماً در اختیار هنرنمایی زیبای دو نفرهء مارلی و استون است. یک دوئت فوق العاده که بنظر می رسد بین این دو نفر، اما در واقع بین رگه و آر اند بی است. آهنگ دهم I Can’t Take It No More دوباره می رود سراغ موسیقی راک. کوتاهترین آهنگ آلبوم و تنها اثری که میک جگر تک نفره آن را نوشته است. آهنگ یازدهم I Don’t Mind یک رگهء مهربان با اجرای راک ِ میک جگر است. آهنگ دوازدهم World Keeps Turning آهنگی ست که انگار برای اختتامیه ساخته شده است!، با حضور همهء اعضای و هم صداییشان.

اصولاً سوپرگروه ها چیز خوبی از آب در نمی آیند. بهترین مثالش هم Chickenfoot است که واقعاً برای تحمل آهنگهایش باید حسابی اعصاب مصرف کنید. تیم فوتبالی را در نظر بگیرید که تشکیل شده از بهترین های جهان. در اکثر مواقع این تیم در برابر تیم های معمولی می بازد چون برآیند بازیکنهای خفن اصولا نتیجهء خفنی در پی ندارد و تنها هدف تشکیل این تیم ها حرکتهای عام المنفعه و نمایشی ست. در یک سوپر گروه هم ترکیب و برآیند تفکر و هنر و ژانرهای مختلف معمولا ایده آل از آب در نمی آید. اما SuperHeavy نمونه ای خاص است. در هیچ کدام از ژانرها افراط نشده، همهء اعضا به طور مشترک این هم گروهی را پذیرفته اند و در یک جهت پیش می روند و این روحیه تا اندازه ای ست که مسن ترین و با سابقه ترین عضو گروه، میک جگر، بیش از همه از ژانر اصلی خود فاصله گرفته است. این آلبوم را از دست ندهید که روحتان را شاد می کند.

موزیک ویدئوی Miracle Worker اولین سینگل آلبوم (5:08)
مراحل ضبط آلبوم در استودیو (5:32)

Steven Wilson – Grace for Drowning

باور کنید که استیون ویلسون یک ومپایر است! مگر می شود که چنین مهارت و تجربه ای در یک آدم 43 ساله بگنجد؟ و البته این را هم بگویم که اگر جایی شنیدید ویلسون در هر روز زندگی اش 48 ساعت دارد تعجب نکنید. او یک شاهکار در موسیقی پراگرسیو راک دارد به اسم Porcupine Tree و در کنارش همزمان پروژه های Blackfield، No-Man، Bass Communion، Continuum و IEM را هم به پیش می برد.

حتما خاطرتان است که سال 2008 ویلسون اولین آلبوم انفرادی خود را با عنوان Insurgentes منتشر کرد. بعد از آن ویلسون غرق در پروژه های مختلف و گوناگونی شد: آلبوم آخر Porcupine Tree یعنی The Incident در سال 2009 و سومین آلبوم Blackfield با نام Welcome to My DNA در سال 2011. اما فقط این نبود. ویلسون به همراه مایکل مایکل اکرفلت، رهبر گروه Opeth، پروژهء جدیدی با نام Storm Corrosion را راه اندازی کرد. ششمین مجموعه سینگل خود با نام Cover Version IV را در سال 2010 به بازار داد (با اجرای Lord of the Reedy River از Donavan و آهنگ جدیدی به اسم An End to End) و در کنار تمام اینها در آلبومهای جدید Engineers، Aviv Geffen، Anathema، Orphaned Land، Pendulum و Opeth نیز به عنوان میکسر یا هنرمند مهمان حاضر شد. و البته در آخر این یک مورد را هم اضافه کنید: ریمستر کردن 5 آلبوم قدیمی King Crimson برای انتشار مجدد.

اواخر سال 2010 بود که ویلسون اعلام کرد کار بر روی دومین آلبوم انفرادی خود با عنوان Grace For Drowning را آغاز کرده است. ویلسون می گوید: «Insurgentes قدم مهمی در جهت رسیدن به تجربهء جدیدی بود. اما این آلبوم جدید برای من نقطهء شروع بحساب می آید. برای من دوران طلائی موسیقی اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد است. زمانی که یک آلبوم تبدیل به اولین جلوهء هنرمندانه می شد. زمانیکه که موسیقی دانها خود را از بند موسیقی 3 دقیقه ای پاپ آزاد می کردند و مخصوصاً با ترسیم موسیقی جز و کلاسیک به روی سایکدلیک می پیوستند و در صدا و صوت سفر می کردند. با در نظر گرفتن این مسئله آلبوم جدید من بیعتی با آن آلبومهاست. اینجا همه چیز وجود دارد: از تمهای انیو موریکونه در ساخت موسیقی فیلم تا موسیقی کُر، از قطعات پیانو تا آهنگ 23 دقیقه ای پراگرسیو جز. اینبار من از چند هنرمند موسیقی جز، که در ریمیکس کردن کارهای کینگ کریمسون با آنها آشنا شدم، هم استفاده کرده ام»

در کنار نسخهء اصلی، آلبوم بصورت ویژه در نسخه های Blu-Ray به همراه موسیقی 5.1 ساروند و تصاویر گرافیکی و ویدئو برای هر آهنگ منتشر خواهد شد تا اسم این اثر به عنوان اولین آلبوم راک تاریخ موسیقی که بصورت Blu-Ray Video Disc ضبط شده است ثبت شود. همچنین این نسخه با کتابچه ای در 120 صفحه حاوی عکسها، دست نوشته ها و ترانهء آهنگها نیز همراه است. نسخهء اصلی با مدت 84 دقیقه در دو CD منتشر خواهد شد.

باور کنید، شما با استثنایی ترین و جاه طلبانه ترین اثر استیون ویلسون تا به امروز مواجه خواهید بود. اینطور که مشخص است افکار و احساسات در درون او بجای کلمه با صوت تعریف شده اند! پروژه های مختلف و همزمان به جای خود، اما انتشار 4 آهنگ انفرادی در یک آلبوم گروهی و تاکید بر انفرادی بودن آنها نشان می دهد که ویلسون علاقهء خاصی دارد که کارهای گوناگونش از هم تفکیک و جدا پذیر باشند. حالا همان حرکت، به شکلی کاملا منسجم تر، در آلبوم جدید او نمایان است. ویلسون در Porcupine Tree یک اعجوبهء پراگرسیو راک است، با موسیقی منحصر بفردی که خشونت خود را کنترل می کند و با وجود آنکه هر از گاهی به امبینت هم سری میزند کاملا ساختارش مشخص است. Blackfield چیزی ما بین آرت راک و پاپ راک در نوسان است و البته خط مشی اصلی خود را از اویو گفن می گیرد: آهنگهایی با مدت زمان کوتاه، زیبا و بدون پیچیدگی. IEM و دیگر پروژه های کوچک ویلسون به طور کامل صرف امبینت و الکترونیک می شود، همان چیزی که Porcupine Tree در مجموعه های جانبی خود (مثل Metanoia، Pure Narcotic و Spiral Circus) به آن پرداخته بود. اما حالا ویلسون وارد فضای جدیدی می شود. فضایی که گرچه هیچ کدام پروژه های قبلی نیست، اما ترکیبی از تمامی آنهاست. شما در استوین ویلسون ِ سولو، با وجه دیگری از شخصیت او روبرو خواهید بود.

آلبوم جدید به وضوح تاثیر ویژه ای از موسیقی Jazz گرفته است. در اینجا در کنار تمام پستهای مشخص، وار گیتار (Warr Guitar: گیتاری با 12 سیم که با وجود انعطاف پذیری کم بسیار در نوازندگی به صورت تپینگ با دو دست کاربرد دارد) فلوت، ساکسیفون، کلارینت و البته ارکستر زهی و گروه کر لندن را هم خواهید داشت. آلبوم با یک لالایی کودکانه به اسم Grace for Drowning آغاز و با آهنگ بعدی Sectarian همراه می شود، آهنگی که فقط یک پیام دارد: تو با یک مجموعهء Jazz مواجه هستی! 10 دقیقه از آلبوم گذشته و هنوز آواز ویلسون را نشنیده اید. آهنگ سوم Deform to Form a Star یکی از همان نشانه های تاثیر موسیقی دهه 70 است که با صدای جادویی کلارینت غوغا می کند. در آهنگ چهارم No Part of Me با پدیده ای خارق العاده مواجه خواهید شد. آهنگی دو بخش که می توان رد پایی از Abandoner (از آلبوم Insugentes) را در آن یافت. Postcard با سولوی پیانو کمی به سمت Blackfield نزدیک است. Raider Prelude شما را به اشتباه نندازد! همچنان در حال شنیدن استیون ویلسون هستید، هر چند چیزی که به گوش می رسد موسیقی سنگین کُر در فضایی کاملا گاتیک با حال و هوای موسیقی فیلم است. این آهنگ همانطور که از اسمش پیداست یک مقدمهء 2 دقیقه ای برای طولانی ترین آهنگ آلبوم (Raider II) در CD دوم است.Remainder the Black Dog آخرین آهنگ از CD اول، با فضایی وهم آلود Jazz را با اکسپریمنتال ترکیب کرده و به همراه افکتهای روی صدای ویلسون به سادگی شما را می ترساند. اینجاست که شما هر سازی را به شکل سولو خواهید شنید که فلوت نقش اصلی را ایفا می کند.

اولین آهنگ از CD دوم، Belle De Jour، انگاری قرار است استراحتی برایتان باشد بین دو مجموعه. موسیقی لطیف با سولوی گیتار آکوستیک و دخالتهای ریز و درشت ارکسترال. Index را شوخی نگیرید! به مارش درامز  الکترونیک دقت کنید، به قاطی شدنش با افکتهای عجیب و غریب، به شیوهء خواندن ویلسون، به دخالت سازهای زهی و به جادوئی که دارد رخ می دهد. Track One کمی مانند Sectarian مریض بنظر می رسد! فضایی دوگانه که تغییر فاز ناگهانی اش، پرت کردنتان از تاریکی به روشنایی، دوست داشتنی و لذت بخش است. می رسیم به Raider II. این آهنگ خودش یک آلبوم است! همه چیز را می توانید در آن پیدا کنید: روحانی می شود، شیطانی می شود، بالا می رود، پایین می آید، گروه کر می خوانند، سازهای زهی فریاد می زنند، فلوت کنترل را در اختیار می گیرد و با پیانو موسیقی Jazz را پیش می برد، گیتار می آید و فلوت را کنار می زند و قدرت راک را نشان می دهد و ویلسون ناگهان با صدای ملایم و آرامش شروع به خواندن می کند و دوباره برای چند دقیقه ناپدید می شود… خلاصه بگویم: شما در اینجا با انقلابی حیرت انگیز مواجه هستید!! آخرین آهنگ این مجموعه، Like Dust I Have Cleared From My Eye، با آن سولوی الکتریک گیتار، بیشتر شبیه یک شب بخیر یا خداحافظی ست. با این آهنگ انگار که ویلسون ایستاده و برایتان دست تکان می دهد. خسته نباشید! شما یک مجموعهء طولانی که به هیچ وجه خسته کننده نیست را پشت سر گذاشته اید. مجموعه ای که با یک لالایی شروع و با یک شب بخیر به اتمام رسید.

نکتهء مهمی که در Grace for Drowning وجود دارد تفاوت خاص و ویژهء موسیقی متال آن با کارهای Porcupine Tree است. همانطور که حتما متوجه شده اید بسیاری از صداها و سولوهایی که در این آلبوم می شنوید زائیدهء گیتار نیست. ویلسون در این مورد می گوید «به گمانم جشن موسیقی متال دیگر برای من به پایان رسیده است». به گفتهء بریان ریسمن (منتقد موسیقی) این آلبوم تاثیر مشخصی از کارهای Brian Eno، Gong، Univers Zero و King Crimson گرفته است. و البته ویلسون تاثیر از دو تای آخر را تائید می کند و می گوید: «Univers Zero با سازهای آکوستیک موسیقی متال خلق می کند، بدون اینکه تظاهر به متال کند. مثل کارهای اولیه کینگ کریمسون. آنها به شما نشان می دهند که برای متال بودن خلق فضای تاریک کافی ست و نیازی ندارد حتما آن فضا با گیتار ایجاد شود. Insurgentes تاثیر گرفته از عشقم به موسیقی پست پانک دهه 80 بود و من از Joy Division و The Cure که در آن زمان گوش می کردم تاثیر گرفته بودم. اما در آلبوم جدید عشق من به موسیقی پراگرسیو دهه 70 با رویکردی به راک و Jazz کاملا نمایان است. مهمترین نکتهء این آلبوم همین خواهد بود که هنرمندان موسیقی Jazz برایتان راک می نوازند.»

استیون ویلسون با این آلبوم دوباره تاکید می کند که نظیرش در موسیقی راک پیدا نمی شود و همچنان آماده است تا مخاطبینش را غافلگیر کند.

Switchfoot – Vice Verses

پیش از این از Switchfoot گفته ام. برایتان تعریف کرده ام که آنها در مدت زمان فعالیت خود آلترناتیو راک را بوسیده اند، با هارد راک رقصیده اند، با پاپ راک به مهمانی ها دعوت شده اند، با کریسشن راک دعا خوانده اند و با پست گرانج عصبانی شده اند. شهرت جهانی آنها بخاطر انسجام بی نظیرشان و اقتدار مغز متفکر گروه، جان فورمن، و صد البته اجراهای پر از تسلطشان است. این گروه یکی از دوست داشتنی ترین هایی ست می تواند در موسیقی آلترناتیو راک پیدا کنید.

سال 2009، انتشار هفتمین آلبوم آنها با عنوان Hello Hurricane با موفقیتهای زیادی همراه بود. دریافت جایزهء بهترین آلبوم گاسپل راک در پنجاه و سومین مراسم گرمی و همینطور تصاحب جایگاه دوم در چارت کریسشن راک، هرچند چیزی به شهرتشان اضافه نکرد اما توانست نام آنها را دوباره سر زبانها بیاندازد. و حالا بعد از گذشت 2 سال به تازگی Switchfoot آلبوم جدید خود را با نام Vice Verses منتشر کرده است. اثری که می خواهیم در مورد آن صحبت کنیم.

اولین بار در همان سال 2009 رهبر گروه، جان فورمن، در یکی از نمایشهای انفرادی و آکوستیک خود آهنگ جدیدی به نام Vice Verses را اجرا کرد و البته گفت که این آهنگ در آلبوم بعدی آنها (که آن زمان همان آلبوم Hello Hurricane می شد) نخواهد بود. یک ماه پس از انتشار آن آلبوم آنها اعلام کردند که آلبوم بعدی آنها همان اسم تک آهنگی که فورمن اجرا کرده را خواهد داشت و احتمالا اواخر 2011 به بازار خواهد آمد. سئوال اینجاست که چرا؟ چرا یک گروه باید درست یک ماه بعد از انتشار آلبومش خبر از نام و مشخصات آلبوم بعدی که دو سال بعد قرار است به بازار بیاید بدهد؟ پاسخ این سئوال بسیار ساده است: چون Switchfoot رهبری دارد به نام جان فورمن که از ذهنش همینطور ترانه تراوش می کند و اعضایی که موسیقی جزو وعده های اصلی روزانه شان است که نتیجهء آن بیش از 80 آهنگ حاضرو آماده می شود که برای انتشار 4 آلبوم بعدی آنها کافی ست! و تازه جالب اینجاست که از 2 سال پیش به این طرف اکثر آهنگهایی که برای انتشار آلبوم هشتم انتخاب شده بودند با آثار و ساخته های جدید جایگزین شده اند. و یک نکتهء بامزه اینکه اعضای گروه روند ضبط آلبوم از ابتدا تا انتها را روی توئیترهای خود برای طرفداران می نوشتند.

آلبوم حیرت انگیز است! شما با بهترین، کامل ترین و زیباترین اثر آنها تا به امروز مواجه خواهید بود. گروه کاملا رویه اش را نسبت به آلبوم قبلی تغییر داده، فضای بیشتر به درامز و بیس داده شده، موسیقی الکترونیک یکی از نقش های اصلی را بازی کرده و مضمون کلی آلبوم وارد حیطه ای از جهان بینی شده که سعی در نشان دادن تقارن در ریشه های زندگی دارد (در آهنگ Vice Verses می شنوید: هر نعمتی با مجموعه ای از نفرین می آید). آنها تمام تلاششان را کرده اند که اثری فوق العاده را منتشر کنند. انتخاب از بین 80 آهنگ حاضر و آماده، تغییر و اصلاح آنها، و ضبط و ساخت چند آهنگ جدید نتیجه اش آلبومی شده که به اعتقاد من بهترین ِ آنهاست.

آلبوم با Afterlife شروع می شود: با اقتدار و قدرتی باورنکردنی در موسیقی و صلابتی خاص در صدای جان فورمن که به همراه افکت و ریورب بهترین آغاز برای چنین آلبومی می تواند باشد. در آهنگ دوم The Original شما با یک Switchfoot شیطان و بازیگوش مواجه خواهید بود! فراز و نشیبی که فورمن به صدایش می دهد در کنار موسیقی آلترناتیو بیشتر شبیه کودک خرابکاری ست که می چرخد و همه چیز را بهم می ریزد. آهنگ سوم The War inside یکی از بهترین های آلبوم است. موسیقی الکترونیک خودش را به وضوح نشان می دهد تا جایی که حتی وارد صدای فورمن هم می شود. تا همین جا کافی ست که بفهمید قرار است در تمام آلبوم ریورب و افکت را به همراه وکال داشته باشید، چیزی که تا پیش از این نظیرش در کارهای گروه به ندرت رخ می داد.

آهنگ چهارم، Restless، چیزی شبیه کارهای قبلی گروه است، با این تفاوت که از با بهترینهایشان برابری می کند. این آهنگ به وضوح ریشه های موسیقی کریسشن را در کارهای آنها نشان می دهد و به شکل عجیبی صدای فورمن من رابه یاد آیزاک اسلید (The Fray) می اندازد. مضمون آهنگ اشاره به سفر بیرحمانهء قطرهء باران و بازگشتش به دریا را دارد. فورمن می گوید که وقتی این ایده به ذهنش رسید خودش را در آن سفر با قطره باران همراه کرد. آهنگ پنجم، Blinding Light، یک اثر خاص است در ژانر Reggae Rock که کارهای گروه آمریکایی 311 را برایتان تداعی می کند. آهنگ ششم، Selling The News، عالی ست! شما نشسته اید درون یک سیرک، دلقکها برایتان معلق می زنند و فورمن با صورتی آرایش شده دارد برایتان از اوضاع و احوال را دکلمه می کند. موسیقی به شکل زیبایی مضمون ترانه را پوشش می دهد و همین باعث می شود که این آهنگ جزو بهترین های این آلبوم باشد. توجه شما را جلب می کنم به دقیقهء 2:05 تا 2:40. حالا تصور کنید که برای شما سیرکی به عنوان «اخبار» در حال اجراست!!

آهنگ هفتم، Thrive ، به شکل ویژه ای دوست داشتنی ست. این آهنگ در این دو سال چندین بار در اجراهای آکوستیک جان فورمن به عنوان یکی از آهنگهای اصلی آلبوم اجرا شده است. اثری لطیف و مهربان با صدایی که ترکیبی از حزن و عشق را در خود دارد. آهنگ هشتم، Dark Horses، اولین سینگل منتشر شدهء آلبوم است. این آهنگ چندین بار در سال 2010 در تور Hello Hurricane بر روی صحنه اجرا شده و یکی از آهنگهای مورد علاقهء جان فورمن است. مضمون آهنگ اشاره به کودکان خیابانی زادگاه اعضای گروه، سن دیه گو، دارد. بد نیست این را هم بدانید که اعضای گروه در 5 مرکز انسان دوستانه (از جمله DATA و ONE Campaign) فعالیت دائمی دارند. این آهنگ توانست جایگاه نخست چارت کریسشن راک را تصاحب کند.

آهنگ نهم، Souvenirs، از همان مشخصه های قدیمی گروه است: موسیقی کریسشن و زیبای آنها (این فکر کنم چندمین آهنگ این آلبوم باشد که صدای فورمن برایم شبیه اسلید است! آخه چرا؟!؟!) آهنگ دهم، Rise Above It، با موسیقی آلترناتیو شما را به مهمانی دعوت می کند. توجه داشته باشید که دو آهنگ شاخص آلترناتیو این آلبوم (The Original و Rise Above It) کوتاه ترین مدت زمان را در بین تمامی آهنگهای آلبوم دارند. آهنگ یازدهم، Vice Verses، آهنگ اصلی و مرکزی آلبوم، با سولوی گیتار آکوستیک ترانه ای فوق العاده دارد: «باد می تواند وسواس تازهء من باشد. باد می تواند افسردگی ِ بعدی من باشد. باد به هر جا که دلش می خواهد می رود، کاش می توانستم درسهایش را بیاموزم.» و یا در جای دیگر «خدا در آسمان شب کجاست؟ خدا در روشنایی شهرها کجاست؟ خدا در زمین لرزه کجاست؟ خدا در نسل کشی کجاست؟ تو در کجای قلب شکستهء منی؟ همه چیز از بین رفته، همه چیز نابود شد، بگو که هنوز آنجا هست. می دانم که تمام اینها مفهومی دارد. می دانم که در هر بار سقوطم رستاخیزی نهفته است…» آهنگ دوازدم، Where I Belong، در آن نسخه ای که من دانلود کرده ام نیست!! در نتیجه آخرین آهنگ آلبوم را نشنیده ام!

Vice Verses بهترین یا یکی از بهترین های Switchfoot است. آلبومی منسجم و قوی که ادعای اعضای گروه را تائید می کند: آهنگها از بین ده ها اثر حاضر و آماده انتخاب شده. موسیقی آنها ساده است. انتظار پیچیدگی و فضاهای وهم آلبوم موسیقی پست راک یا پراگرسیو را نداشته باشید. شما با گروهی مواجه هستید که وقتی صحبت از کریسشن یا آلترناتیو راک می شود، یکی از بهترین هاست. این آلبوم را از دست ندهید.

Helluvah – As We Move Silently

بگذارید داستان را اینگونه شروع کنم تا به جای جالبش برسم. هنرمند جوان و نامتعارف فرانسوی به نام کامیل وقمه بعد از اینکه از گروهی به نامه Fog در سال 1999 جدا شد، فعالیت انفرادی خود را شروع کرد و اسمش را گذاشت Helluvah. اول چند آهنگ دمو ضبط کرد و با همان چند آهنگ یک تور جمع و جور در فرانسه و بلژیک و جمهوری چک و لیتوانی راه انداخت. اولین آلبومش با نام Emotion Pills با پیش زمینهء فولک و راک در سال 2008 منتشر شد و البته من این آلبوم را هنوز نشنیده ام. حالا بگذارید به جای جالب داستان رسیده ایم!

آلبوم دوم Helluvah قرار است چند روز دیگر با نام As We Move Silently منتشر شود. بطور کاملاً تصادفی مصاحبه ای با این هنرمند و معرفی آلبوم جدیدش به همراه قسمت کوتاهی از آهنگ Kids on Crash را شنیدم. آهنگ را دوست داشتم و برایم آنقدر جذاب بود تا وقت بگذارم و دنبال تمام آلبوم بگردم. نتیجه آنکه در هیچ جایی نتوانستم لینکی برای دانلود آن پیدا کنم. کاری که کردم این بود که یک ایمیل به کمپانی ضبط آلبوم و تهیه کننده اش زدم! توضیح دادم که بنا به دلایلی که همه ما می دانیم، امکان تهیه آلبوم برایم وجود ندارد. خودم را معرفی کردم، آدرس وبلاگم را دادم و گفتم که به شکل غیر حرفه ای در مورد موسیقی می نویسم. دو روز بعد ایمیلی از جناب تهیه کننده به دستم رسید، با آدرس سایتی که آلبوم را برای فروش گذاشته و البته به همراه یوزر نیم و پسورد یک اکانت برای دانلود کامل آلبوم!!

آلبوم جدید سیزده آهنگ به همراه دو ریمیکس دارد. تنوع ژانر را می توانید در آهنگهای این آلبوم پیدا کنید. ازموسیقی آکوستیک گرفته تا راک و از ایندی تا پاپ. شما در کنار آهنگهای جدی و محکمی نظیر Kids on Crash و Partriarkill می توانید آهنگ لطیفی نظیر Hey Now و City Ghosts را بشنوید. Hey Now با گیتار اجرا می شود و Snow با پیانو. اگر بخواهید کمی به او لطف کنید می توانید او را PJ Harvey دوم خطاب کنید و البته نوع و شیوهء خواندنش من را به یاد کارین برگکئیست (Over the Rhine) می اندازد. آهنگهای این آلبوم به نوعی ساختار شکنی دارند. در بعضی قسمتها تا حد Soap&Skin وارد فضای اکسپریمنتال می شود و یک جاهایی مولفه های موسیقی راک به طور مشخصی پر رنگ می شوند. در انتهای آلبوم دو ریمیکس از آهنگهای Monster Lunch و Body Motion نیز گنجانده شده است.

شاید اگر روند تهیه آلبوم به این شکل نبود آن را معرفی نمی کردم. اما پاسخ دوستانهء جناب تهیه کننده و نظرش در مورد وبلاگ آ ل ب و م، با وجود اینکه قاعدتا راهی به جز گوگل ترنسلیت برای فهمیدنش نداشت، آنقدر برایم هیجان انگیز بود که دوست داشتم برای شما هم تعریف کنم.

بعد نوشت: یک روز بعد از انتشار این پست ایمیلی از جناب تهیه کننده به دستم رسید که بابت نوشتن این مطلب تشکر کرده بود. البته ایشان اضافه کرده اند که یک کلمه هم متوجه نشده اند و خواسته اند در صورت امکان ترجمهء انگلیسی این پست را برایشان بفرستم. توجهشان برایم جالب و دوست داشتنی ست.

S E P T E M B E R

1.  مهمترین اتفاقی که باید در این ماه منتظرش باشیم انتشار دومین آلبوم انفرادی استیون ویلسون، رهبر گروه Porcupine Tree، است. این آلبوم با عنوان Grace for Drowning شامل دو CD، هر کدام در حدود 40 دقیقه، بیست و ششم سپتامبر منتشر خواهد شد. پس از انتشار و شنیدن این اثر بیشتر در موردش صحبت خواهیم کرد.

2.  سوپرگروه Chickenfoot دومین آلبوم خود را بیست و هفتم سپتامبر منتشر خواهد کرد. چیکن فوت متشکل از سامی هگر و مایکل آنتونی (از گروه Van Halen) چاد اسمیت (از گروه Red Hot Chili Peppers) و گیتاریست مشهور جو ستریانی اولین آلبوم خود را در سال 2009 در حالی منتشر کرد که با وجود استقبال بخاطر اعضای آن، اثر چندان مقبولی در ژانر هارد راک نبود. حالا بعد از گذشت دو سال دومین اثر آنها با عنوان Chickenfoot III به زودی منتشر خواهد شد. به عنوان آلبوم توجه نکنید! با وجود آنکه اسم چیکن فوت 3 برای آن انتخاب شده، این دومین آلبوم آنها محسوب می شود. شایعاتی نیز وجود دارد که ممکن است عنوان آلبوم به چیکن فوت 4 تغییر کند!

3.  هشتمین آلبوم گروه آلترناتیوراک Switchfoot با عنوان Vice Verses بیست و هفتم سپتامبر به بازار خواهد آمد. آلبوم قبلی آنها، Hello Hurricane در سال 2009 توانست جایزهء بهترین آلبوم Rock Gospel در پنجاه و سومین دورهء گرمی اواردز را به خود اختصاص دهد. پیش از این به بهانهء انتشار مجموعه ای از بهترین آهنگهای آنها با عنوان The Best Yet در سال 2008، از آنها گفته ام.

4.  چهار سال از انتشار آلبوم Volta، اثری از هنرمند نامتعارف ایسلندی Bjork می گذرد. بیست و ششم سپتامبر منتظر انتشار هشتمین آلبوم بیورک با عنوان Biophilia باشید. مهمترین نکته ای که وجود دارد این است که این آلبوم اولین آلبوم در تاریخ موسیقی خواهد بود که برای iPad و با همکاری Apple تهیه و ضبط شده است. هر کدام از 10 آهنگ این آلبوم بصورت یک app تحت فرمان یک اپلیکیشن مادر به روی iPad نصب خواهند شد و هر کدام با theme و فضایی متفاوت یکی از آهنگها را پخش می کند. حتی در بعضی از آهنگها شما این قابلیت را دارید که تغییراتی را در آنها ایجاد کنید. واقعا هیجان انگیز است!

5.  گروه Anthrax دهمین آلبوم استودیویی خود را با عنوان Worship Music سیزدهم سپتامبر منتشر خواهد کرد. فاصلهء زمانی 8 سال بین این اثر و آلبوم قبلی، We’ve Come for You All، طولانی ترین وقفه ای ست که تا به امروز در کار آنها ایجاد شده. همچین این اولین آلبوم انترکس خواهد بود که با حضور خوانندهء جدید گروه، دن نلسون، ضبط شده است. در مورد Anthrax و اجرای زندهء آنها در فستیوال سونیسفر پیش از این نوشته ام.

6.  دوازدهمین آلبوم هنرمند دوست داشتنی آمریکایی Tori Amos بیستم سپتامبر به بازار خواهد آمد. این آلبوم اثر شاخصی در آثار اموس خواهد بود، بدین علت که این اولین آلبوم از این هنرمند آلترناتیوراک است که در ژانر کلاسیک اجرا شده و همچین اولین اثر از اوست که در آن تنها از آواز و موسیقی آکوستیک (عمدتاً پیانو و در بعضی آهنگها سازهای زهی) استفاده شده است.

7.  جان لنون را که می شناسید؟ بزرگترین پسر او، جولین لنون، بعد از 13 سال ششمین آلبوم استودیویی خود با عنوان Everything Changes را بیست و ششم سپتامبر منتشر خواهد کرد. جولین لنون 48 ساله تنها چیزی که از پدر کم دارد شهرت افسانه ای اوست: آهنگساز، خواننده، تهیه کننده، عکاس، بازیگر، موسیقی دان، نوازندهء گیتار، بیس گیتار، پیانو، درامز و هارمونیکا و البته فعال محیط زیست. آلبوم قبلی او با عنوان Photograph Smile در سال 1998 در حالی منتشر شد که از آلبوم پیش از آن هشت سال فاصله داشت.

8.  جناب Alice Cooper شصت و سه ساله وقتی بعد از جشن سی ساله شدن آلبوم Welcome to My Nightmare  (سال 1975) مشغول صحبت با باب ازرین تهیه کننده بود بر اساس پیشنهاد او تصمیم گرفت که آلبومی را با همان مضمون ترسناک و در ادامهء اثر قبلی منتشر کند. نام این آلبوم شد Welcome 2 My Nightmare و قرار است بعنوان نوزدهمین اثر انفرادی او (در اصل بیست و پنجمین) سیزدهم سپتامبر منتشر شود. کوپر این آلبوم را با این جمله توصیف می کند «یک کابوس دیگر، اما بدتر از قبلی» اما این عجیبترین نکتهء این آلبوم نیست! احتمالا باور نخواهید کرد که چه کسی بعنوان مهمان در یکی از آهنگهای این آلبوم متال خوانده است: Ke$ha !!

9.  باور کنید خیلی تلاش کرده ام تا Wilco، یکی از مشهورترین گروه های آلترناتیو راک دنیا، را دوست داشته باشم! اما هربار تلاشم با شکست مواجه می شود. حالا این گروه هشتمین آلبوم خود با عنوان The Whole Love را بیست و هفتم سپتامبر در لیست انتشار دارد. این اولین آلبوم آنهاست که توسط کمپانی خودشان، dBpm، منتشر شده است.

پ.ن: بنظر می رسد این ماه برای علاقه مندان موسیقی، مخصوصا متال دوستان، ماه پر خیر و برکتی باشد. در کنار Alice Cooper و Anthrax گروه های مشهور دیگری نظیر Mastodon و Machine Head نیز آلبومهایشان در این ماه منتشر خواهد شد. همچنین در این ماه آلبوم جدید Blink-182 را بعد از 8 سال و پشت سر گذاشتن یک بار انحلال را خواهید شنید. The Kooks هم آلبوم جدید خود با عنوان Junk of the Heart را دوازدهم به بازار خواهد داد. آلبوم زیبای Staind هم که قبل از زمان انتشارش در سیزدهم سپتامبر روی اینترنت پخش شد را حتما شنیده و لذتش را برده اید. همینجا هم قبلا در مورد آلبومهای جدید Anathema، Opeth و Dream Theater صحبت شده است. بله! این ماه را می توانیم کاملا هیجان زده دنبال کنیم!