
بیورک ، یکی از آشناترین و مطرحترین هنرمندان ایسلند بشمار میاد . این خواننده ، آهنگساز ، تهیه کننده ، برنامه ریز ، هماهنگ کننده و هنرپیشهء ۴۱ ساله ، از سال ۱۹۷۷ یعنی ۳۰ سال پیش فعالیت خودش رو شروع کرد . به جرات میشه گفت همه سبک موسیقی رو کار کرده : Pop , Rock , Electronica , Alternative , Dance , Jazz , Trip Hop و حتی Classical . آلبوم ولتا که آخرین و جدیدترین اثر بیورک هست ، دهمین آلبوم استودیویی بحساب میاد که تونست در چارت نروژ به شماره ۱ ، چارت فرانسه شماره ۳ ، چارت لهستان شماره ۴ ، چارت بریتانیا شماره ۷ ، در چارت آمریکا به شماره ۹ و در چارت ژاپن به شماره ۱۲ فروش دست پیدا کنه . این در حالی هست که آلبوم قبلی بیورک یعنی Drawing Restraint 9 که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد بعنوان یک شکست فقط تونست به شماره ۱۴۱ در چارت انگلستان ، ۶۷ در چارت فرانسه و ۲۳۰ در چارت ژاپن دست پیدا کنه و حتی وارد چارتهای دیگر کشورها نشه . ولتا در تاریخ ۲ می ۲۰۰۷ ابتدا در ژاپن و به فاصله ۲ روز تا یک هفته در تمام دنیا توزیع و تکثیر شد . در کنار بیورک ، Timbaland , Mark Bell و Danja تهیه کنندگی این آلبوم رو به عهده داشتن . این آلبوم شدت تونسته نظر منتقدین رو جلب کنه تا حدی که اکثرا اون رو بهترین اثر بیورک میدونن . شما قرار هست این آلبوم رو دانلود کنین . لینک انتخابی از سایت Rapidshare هست .
دانلود آلبوم Volta از Bjork
پ.ن : مصاحبه زیر به نقل از AOL News در روزنامهء شرق به تاریخ ۷ خرداد ۱۳۸۶ در صفحهء فرهنگ چاپ شده .
گفت وگو با بی یورک درباره آلبوم جدیدش Volta
آلبوم جدید بی یورک شامل ده ترانه است با اشعار غمگین و سیاه و مجموعه ای از اصوات گسترده و متنوع الکترونیکی، فضایی سرشار از وهم و احساسات عمیق که گاهی با انواع پرکاشن های آفریقایی همراهی می شوند و صدایی که شبیه هیچ کس نیست جز بی یورک، بسیاری این آلبوم را پراکنده و متزلزل نامیده اند اما می توان آن را توازن هوشمندانه و دقیقی بین تجربیات مختلف این هنرمند جسور در دهه های 90 و 2000 دانست.
***
تو اخیراً دوباره با Sugar Cubes همراه شدی و اجرایی در ایسلند داشتی. چطور این اتفاق افتاد؟ از این اجرا راضی بودی و مهمتر از همه اینکه چنین برنامه ای در امریکا هم اجرا می شود یا نه؟
متاسفانه نه، این برنامه در واقع نوعی کمک به یک کمپانی موسیقی ایسلندی بود که در آستانه ورشکستگی قرار داشت. ما و بسیاری از دیگر گروه های ایسلندی داوطلبانه این برنامه را اجرا کردیم مثل sigurr—s و گروه مام.
تو همیشه بهترین افراد را برای همکاری انتخاب می کنی. این بار هم از چهره های جالب توجهی استفاده کردی؛ آنتونی هگارتی. همیشه از شنیدن صدایش هیجان زده می شوم. کی و کجا با او آشنا شدی و چگونه تصمیم به همکاری گرفتید؟
به وسیله یکی از دوستانم با او آشنا شدم که روز کریسمس CD او را به من هدیه داد. زیاد طول نکشید که فکر کردم می توانم با او همکاری کنم. در واقع من و آنتونی یک دوست مشترک در نیویورک داشتیم و از طریق او با هم آشنا شدیم… بعد او به ایسلند آمد و من سعی کردم شهرهای مختلف را به او نشان دهم. سپس شروع به کار کردیم و دو تا از ترانه های آلبوم جدید محصول همکاری ماست. کار با آنتونی فوق العاده بود؛ او به طرز باورنکردنی مهربان است.
آیا آنتونی در کنسرت های بعدی ات در امریکا نیز حضور خواهد داشت؟ اصولاً این برنامه ها چگونه خواهند بود؟ چنانچه شنیده ام کونونو، یکی دیگر از افرادی که در Volta با تو همکاری کرده، در کنسرت نیویورک شرکت می کند، این از قبل هماهنگ شده بود؟
نه، کاملاً اتفاقی بود، الان دقیقاً نمی دانم چه کسانی در این اجراها حضور خواهند داشت. اما من با گروهم در ایسلند تمرین کرده ام که اعضای آن شامل 10 نفر همخوان، جوناس سن نوازنده کیبورد، مارک بل و دمیان تایلور نوازندگان آلات الکترونیک و کریس کورسانو نوازنده درام هستند.
تو پیش از این نیز با آهنگسازان جوان کار کرده ای، کار با نیکو مالی چطور بود؟ می دانم که در کارنامه کاری نیکو نام کسانی چون فیلیپ گلس یا رافاس وینرایت به چشم می خورد.
نیکو فوق العاده است. مستعد و پرشور و هیجان. او پیانوی سبک اقیانوسیه می نوازد. در این آلبوم او در رهبری و تنظیم بسیاری از ترانه ها به من کمک کرد که pneumonia یکی از بهترین آنها است.
اغلب کارهای تو در حوزه موسیقی الکترونیک و Dance Music جای می گیرند. می توانی شروع کار خود با گروه State 808 را شرح دهی و اینکه چگونه این کار با موسیقی الکترونیک مورد علاقه تو همساز شد؟
نوجوانی من با همسالانم اندکی تفاوت داشت؛ علایقم با آنچه در آن زمان تین ایجرها می پسندیدند متفاوت بود. پانک از نظر من کمی کسل کننده می آمد و Indie کمی ناقص. من کسانی مانند کیت بوش، برایان انو یا DAF را دوست داشتم و فکر می کنم اینها با وجود همه تفاوت هایشان یک وجه مشترک داشتند؛ تلفیق اصوات الکترونیک با اصوات آکوستیک، استفاده از ریتم های شرقی و موزیکولوژی پیچیده و غیرقابل پیش بینی.
سال ها گذشت و ناگهان State 808 شکل گرفت، من خیلی هیجان داشتم و فکر می کنم همسالانم نیز از یافتن موسیقی متفاوت، پرانرژی، الکترونیک و پلی ریتمیک خوشحال بودند، از نظر من شور و هیجان چیزی بود که سبک Indie کم داشت. من همیشه به وجه اشتراکی و همگانی موسیقی الکترونیک جذب شده ام.
چه شیوه ها، راهکارها یا فرآیندهایی از کار با موسیقیدانان الکترونیک مثل مارک بل و گراهام ماسی آموخته ای؟ و کار با آنها چه تفاوتی با کار با متخصصان موسیقی غیرالکترونیک داشته است؟
چه سوال خوبی، فکر می کنم هیچ وقت از من پرسیده نشده، خیلی تفاوت دارد. لغت تولید در موسیقی الکترونیک حوزه گسترده ای دارد. در یک گروه معمولی شما یک نوازنده گیتار داری، یک نوازنده باس، کیبورد، درام و شاید یک تهیه کننده. در دنیای الکترونیک مجموعه همه اینها تولید نام دارد. کامپیوتر هنوز دنیای عجیب و غریبی است… من هنوز بسیاری از کارهای خودم را شروع وارد شدن به این دنیا می دانم با وجودی که از کار کردن با این افراد بسیار آموخته ام و حتی گاهی – دارم از خودم تعریف می کنم،،،- کار در دنیای الکترونیک را به کسانی آموخته ام. اما تنها می توانم بگویم که کار اصلاً ساده نیست، که یک موسیقیدان در اتاق راه برود و هر از گاهی کلیدی را روی کامپیوتر فشار دهد و آهنگ ساخته شود و خواننده به سادگی روی آن بخواند، اصلاً اینطور نیست.
از مارک بل بگو. قبلاً گفته ای که او آلبوم Volta را زنده کرده است. چطور؟
من و مارک رابطه موسیقایی شگفت انگیزی با یکدیگر داریم که با اعتماد کامل همراه است. من بابت آلبوم های قبلی ام به او بسیار مدیونم. مارک از آن دسته آهنگسازانی است که پیشنهادات تو را به راحتی می پذیرد. خیلی وقت ها من ریتم ها را می نوشتم و او با سخاوتمندی بسیار آنها را به کار خود می افزود. کمتر آهنگسازی حداقل در دنیای الکترونیک، چنین انعطافی از خود نشان می دهد. آنها معمولا
دوست دارند فضای خود را بسازند و بعد تو را در آن جاسازی کنند،
ظاهراً تو همیشه به دنبال تکنولوژی های جدید بوده ای، چه دیداری و چه شنیداری. حتی شنیده ام به بعضی طرفداران اجازه می دهی که آهنگ هایت را به شیوه خود تنظیم کنند. در آلبوم Volta از تکنولوژی جدید استفاده شده؟
به نظر من نکته ای که در Volta برای من جدید بود تنظیم گروه همخوانان بود. تجربه ای نو و جالب با ظرافت ها و ریزه کاری هایی که من تقریباً تمام وقتم را صرف آن کردم. در بقیه کارهایم یک تکنولوژی واحد برای کار مشخص شده و اجرا می شد ولی در Volta صدابرداری دو تکه شده بود.
در طول سال های کاری ات آیا به اهمیت انتخاب تیم تولید فکر کرده ای؟ چه از نظر تکنیکی یا بازاریابی و غیره؟
تجربه چندین ساله به من آموخته که باید اعضای گروهم را دوست داشته باشم و اگر این اتفاق نیفتد حتماً شکست می خورم. من به دنبال انتخاب یک تیم برای یافتن مخاطبی خاص نبوده ام.
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...