آ ل ب و م

موسیقی و دیگر هیچ

بایگانی دسته‌ها: 2012

Across the Waves – War Ends, Misery Stays

Across the Waves - Ward Ends, Misery Stays

بردیا برجسته نژاد: مدت زمان زیادی طول کشید تا با اصرار چند نفر از دوستان آلبوم منتشر شده‌ی گروه پست راک ایرانی Across the Waves را گوش کنم. اصرار از آن جهت که عموما پیشنهادهایی که در مورد گروه‌های ایرانی می‌شود بیشتر از آن که سلیقه‌ای و موسیقیایی باشد، رنگ و بوی رفاقت می‌دهد. بعد از شنیدن آلبوم نتیجه برای من فراتر از تصور و خارج از محدوده‌ی باور بود. با اینکه پرونده‌ی سال 2012 را بسته‌ایم بد نیست نگاهی به یک آلبوم از قلم افتاده بیاندازیم.

در همین تهران خودمان، سال 2010 میلادی، دو گیتاریست و دوست دوران دبیرستان به نامهای سهیل ارشادی و فرزاد مکتبی به همران بیسیستی به اسم بهزاد خدیوی و درامری به نام عرفان بوکائی هسته‌ی اولیه گروهی با خط مشی موسیقی پست راک را تشکیل دادند. در نهایت با جدایی بوکائی و نشستن هادی فیاض پشت درامز ترکیب اعضای گروه شکل گرفت و Across the Waves، گروهی که اعضای آن پس از شنیدن آثار اولیه و احساس حاصل از آن این اسم را برایش انتخاب کردند، تاسیس شد. اولین اثر آنها سینگلی بود با عنوان left my soul behind در سال 2011 که به فاصله چند ماه با یک EP به نام A Gaze into the Horizon همراه شد. نه تنها همین چند آهنگ توانست نام آنها را بین طرفداران ایرانی موسیقی پست راک مطرح کند، آثارشان با استقبال شدید طرفداران این ژانر در اقصی نقاط دنیا مواجه شد.

Across the Waves 3

سال 2012 همراه بود با انتشار اولین آلبوم استودیویی آنها با عنوان War Ends, Misery Stays، آلبومی متشکل از 10 آهنگ با مدت زمان طولانی 75 دقیقه. چیزی که می‌شنوید باورکردنی نیست، چون با شناختی که طی این سالها از هنرمندان داخل ایران پیدا کرده‌ایم، متاسفانه این انتظار که آنها بتوانند با نمونه‌های خارجی هم ژانر خود رقابت کنند تقریبا وجود ندارد. اما حالا ما با اثری مواجه هستیم که می‌تواند در حد قابل ملاحظه‌ای مخاطب بین‌المللی را کاملا راضی نگه دارد. پی بردن به این مسئله چندان کار سختی نیست. کافی‌ست نقدهای گوناگونی که سایتها و وبلاگهای مختلف در مورد این آلبوم نوشته‌اند را بخوانید و شاید از همه مهمتر نگاهی به فهرست «بهترین آلبومهای پست راک سال 2012» بیاندازید. اعضای صفحه‌ی Post-Rock در فیسبوک همه ساله در یک نظرسنجی شرکت می‌کنند تا 50 آلبوم برتر پست راک همان سال را انتخاب کنند. سال 2012 بیش از یازده هزار نفر در این نظر سنجی شرکت کردند که آلبوم War Ends, Misery Stays از گروه ایرانی Across the Waves توانست رتبه‌ی 15 این لیست را به خود اختصاص دهد (رتبه اول نصیب آلبوم Allelujah! Don’t Bend! Ascend  از Godspeed You! Black Emperor شد)

Across the Waves 1

این آلبوم نمایش کاملی از نام این گروه است: Across the Waves. شما با دریایی آرام و ساحلی آفتابی مواجه هستید که رفته رفته همه چیز در هم می‌ریزد و طوفان سهمگینی شما را با موجهای خشمگینش فتح می‌کند. اوایل آلبوم با ترکیبی از امبینت و پست راک شروع می‌شود و اواسط به خلوص پست راک می‌رسد و اواخر را به پست متال تحویل می‌دهد. در اینجا موجها از ساده و آرام به سهمگین و وحشی، با زاویه‌ای مشخص و معین تغییر می‌کنند و باعث می‌شوند شما آرام آرام جذب و در نهایت اغوا شوید. آخرین آهنگ آلبوم که بازگشت ملایمی به همان آرامیش اولیه است با صدای سجاد خیابانی همراه شده. این دومین آهنگ این آلبوم است که در آن از کلام استفاده می‌شود. در آهنگ You are Not Machines, You are Men از دیالوگ مشهور و استثنایی چارلی چاپلین در فیلم دیکتاتور بزرگ استفاده شده است. در قسمتی از این دیالوگ چاپلین در نقش هیتلر قلابی می‌گوید «… دانش ما باعث بدگمانی‌مان شده، هوش ما سخت و غیردوستانه است، افکارمان زیاد و احساسمان کم است. ما بیشتر از ماشین آلات به انسانیت نیاز داریم، بیشتر از باهوشی به مهربانی و ملایمت احتیاج داریم. بدون این قابلیتها زندگی پر از خشونت می‌شود و همه چیز نابود خواهد شد…» (متن کاملا این دیالوگ شاهکار را اینجا بخوانید)

Across the Waves 2

موسیقی این آلبوم شباهت خاصی با هیولاهایی مانند Mogwai و Mono دارد. می‌توانید فضاسازی‌ها را با موگوای و صدای گیتار را با مونو مقایسه کنید. اما می‌توانید به راحتی رد دو گروه If These Trees Could Talk و Long Distance Calling که موسیقی با حوصله‌تری ارائه می‌کنند را نیز در آهنگها پیدا کنید. مسئله اینجاست که در موسیقی پست راک الگوبرداری نه تنها ناپسند نیست، بلکه می‌تواند از بعضی جهات جزو امتیازات یک گروه تلقی شود. Across the Waves حالا پست راک ترین گروه پست راکی است که کشورمان تا به امروز به خود دیده است. آلبوم فوق‌العاده‌ی آنها می‌تواند به عنوان یک معیار سنجش برای تمام موسیقی‌دانان پست راک ایرانی لحاظ شود. یعنی اینکه: وقتی اینها توانستند، حتما بقیه همه می‌توانند.

دو مطلب خوشحال کننده: اول اینکه می‌توانید این آلبوم را به هر قیمت دلخواه (از صفر تا چندین دلار) از صفحه‌ی Bancamp گروه دانلود کنید (تعجب نکنید! عنوان آلبوم به اشتباه Ward Ends تایپ شده است. همان War Ends درست است) دوم اینکه Across the Waves در تاریخ 20 بهمن ماه (مصادف با سالروز تولد من!) در دو سانس اجرای زنده خواهد داشت (متاسفانه من موفق به تهیه بلیت نشدم). در نتیجه این آلبوم و اگر توانستید، این اجرا را از دست ندهید.

This Patch of Sky – Newly Risen, How Brightly You Shine

This Patch of Sky - Newly Risen, How Brightly You Shine

نویسنده مهمان – حمیدرضا ناصرثانی: گروه 6 نفره This Patch of Sky در سال 2010 و در شهر یوجین از ایالت اُرِگُن آمریکا تشکیل شد. آنها در سال 2011 اولین آلبومشان را با عنوان The Immortal, The Invisible منتشر کردند که همان موقع با آثار بزرگانی مانند Explosions In the Sky  و This Will Destroy You مقایسه شد. حالا آنها برای سال 2012 دومین آلبوم خود را با عنوان Newly Risen, How Brightly You Shine منتشر کردند.

آلبوم جدید یک اثر زیبا، گیرا و فوق‌العاده ملودیک است. جالب اینجاست که بدانید هدف آنها از ساخت آلبوم «خلق موسیقی برای بازتاب چیزی که در دل است، برای تبدیل موسیقی به چیزی فراتر از موسیقی، برای هدیه دادن احساس تعلق، آرزو و امید به مردم» بوده که در تولید آن نیز موفق بوده‌اند. این گروه به خوبی می‌داند که کدام یک از آهنگهایش را در ابتدای ترک لیست آلبوم قرار دهد چون  This Patch of Sky در این آلبوم هم با ترک آغازینش A Light in the Attic مخاطب را به شدت مجذوب کل مجموعه می‌کند. درست مثل اتفاقی که بعد از شنیدن آهنگ A Fire through the Dark در شروع آلبوم اولشان The Immortal, The Invisible رخ خواهد داد.

This Patch of Sky

استیون ویلسون (اسطوره موسیقی پراگرسیو) تعریف خاصی از موسیقی خوب دارد: «موسیقی خوب، موسیقیِ غمگین است» ولی این آهنگ کمی با این تعریف منافات دارد. آهنگی که زیباست ولی غمگین نیست، و برعکس حتی روحیه دهنده است. در همان آغاز فشردن دکمه play فضای اَبَراتمسفریک و گیتار هنرمندانه و گیرای A Light in the Attic تمام حواس شما را معطوف به صدا می‌کند. فرض کنید ساعتها و روزها در یک راهروی تاریک و سرد، سردرگم به این طرف و آن طرف می‌رفتید و حالا یک روزنه نور می‌بینید و به سمتش حرکت می‌کنید. این intro دقیقا چنین حس مثبت و پر از امید را القا می‌کند. صدای xylophone  به گیتار می‌پیوندد و رفته رفته آهنگ شروع به شکل گرفتن و تندتر شدن ریتم می‌کند و اینجا همان لحظه‌ای‌ست که با دویدن به سمت نور کم کم وسعتش افزایش پیدا می‌یابد و درامر با تندتر کردن ضربات درام باس به خوبی این حس نزدیکتر شدن را تداعی می‌کند. در انتها آهنگ با تپش درامز و گیتار مرتعش و حتی صدای جیغ خواننده، که از آن نه به عنوان وُکال بلکه به عنوان یک لایه برای تکامل صدا استفاده شده، به اوج خودش می‌رسد. اینجا همان لحظه‌ای‌ست که از آن راهرو سرد خارج شده‌اید و با دستان باز و چشمان بسته، صورتتان را رو به خورشید گرفته‌اید و از لذتِ حسِ گرمای آن روی پوستتان یک لبخند روی لبهایتان نقش بسته است و حس عجیبی از رضایت، رضایت از از زنده ماندن و زندگی کردن، در قلبتان شکل گرفته است. اینجا همانجاست که می‌فهمید موسیقی خوب و تاثیر گذار می‌تواند غمگین هم نباشد.

How He Loves // To Sink A Ship هم باز با یک گیتار خوب شروعی سنگین‌تر نسبت به آهنگ قبل دارد. این آهنگ از فرمول موفق آهنگ قبل پیروی نمی‌کند ولی همچنان با لایه‌های مختلف هنرمندانه گیتارش و باز با هنرنمایی درامر گروه یکی دیگر از خوبهای این آلبوم را می‌سازد. در Newly Risen, How Brightly You shine شاهد یک شروع امبینت عمیق، باز با دو لایه ملودیک از بیس و گیتار الکتریک هستیم. آهنگ شروع به اوج می‌کند و بعد از مدت کوتاهی دوباره خاموش می‌شود. دوباره صدای رمانتیک xylophone وارد می‌شود، گیتار شروع به نواختن و در کنارش درامز ارتشی را برای انفجار صدا زمینه‌سازی می‌کند و در نهایت با همان فضای امبینت آغازین، پایان ماجرا ساخته می‌شود.

This Patch of Sky

Cities Beneath کمی عصبی‌تر نسبت به آهنگهای دیگر آلبوم است. انگار در این آهنگ دست گیتاریست‌ها باز بوده تا هر بلایی که می‌خواهند سر گیتارهایشان بیاورند چون با وجود کوتاه‌ترین بودن در این مجموعه، شاید بتوان گفت از نظر گیتارنوازی بهترینِ آنهاست. در نیمه دوم آهنگ صدای کُر در هماهنگی کامل با ریتم صدای گیتار است. اینجا هم مثل ترک اول صدای جیغ در نقش مکمل و برای گیراتر شدن به موسیقی اضافه می‌شود. و اما طولانی ترین آهنگ آلبوم With Morning Comes Hope با 9 دقیقه زمان، در آغاز با کمک یک فضای امبینت فوق‌العاده زیبا و گیرا و یک گیتار تمیز و رویایی در زمینه‌اش، با یک آرامش خاص فضای فکری شنونده را کاملا برای درک ادامه آهنگ آماده می‌کند. با ورود درامز به آهنگ، اوج گرفتن صدا و مخاطب از سطح زمین آغاز می‌شود. آهنگ همینطور ساخته و پرداخته می‌شود و شما نیز به دنبالش همینطور از زمین فاصله می‌گیرید، در پیک ارتفاع شروع به فروکش می‌کنید و دو دقیقه انتهایی را به زیباترین نحو ممکن در یک فضای امبینتِ عمیقِ بی‌انتها گم می‌شوید. به واقع این آهنگ پرعظمت و باشکوه است و به خوبی با فضای موسیقی‌اش توانسته به طور کامل چیزی که هدف ساخت آلبوم بوده و عنوانش نیز می‌خواهد آن را تاکید کند را به شنونده‌اش منتقل کند: امید و آرزو.

This Patch of Sky در اینجا آلبومی دارد که غیرممکن است عاشقش نشوید. Newly Risen, How Brightly You Shine  چیزی فراتر از یک آلبوم است. اینکه شما چه برداشتی از این موسیقی می‌کنید کاملا به خط فکری خودتان برمی‌گردد، ولی این آلبوم به معنای واقعی می‌تواند نماد یک آلبوم کامل باشد. آنها مانند خیلی از گروه‌های این ژانر صدای را منحصر به گیتار نکرده‌اند و همه سازها را در کنار هم و به هنرمندی هرچه تمام‌تر بکار برده اند. در کنار گیتاریست‌های گروه هنرنمایی درامر نیز تحسین برانگیز است. حتی در لحظاتی سینتی سایزر نیز چنان عمقی به صدا می‌دهد که جدا از موسیقی عاشق نوازندگی‌شان می‌شوید. مطمئن باشید در آینده از این گروه یکی از بعنوان بهترینهای پست راک یاد خواهیم کرد. به امید آنکه این رویه و این قدرت در آلبوم بعدی گروه  Heroes and Ghosts که قرار است در اوایل سال 2013 منتشر شود نیز حفظ گردد.

Ana Never – Small Years

Ana Never - Small Years

نویسنده مهمان – حمیدرضا ناصرثانی: سابقه موسیقی در کشور صربستان به حدود قرون وسطی باز می‌گردد، زمانیکه موسیقی عمدتا در کلیسا و به صورت گروه کُر و با صدای اُرگ نواخته میشد. در قرن هفدهم و بعد از قرارگرفتن تحت حاکمیت امپراطوری عثمانی، موسیقی صربستان و کلا منطقه بالکان با وارد شدن سازهای جدید شروع  به شکوفایی کرد. حدود یک قرن بعد استوان استوجانوویچ مکرانیاک که از او به عنوان پدر موسیقی مدرن در صربستان یاد می‌شود، اولین مدرسه موسیقی صربستان را در بلگراد تاسیس کرد. از آن تاریخ که به آن عصر مُکرانیاک (Mokranjac’s era) گفته می‌شود به بعد، زمینه ورود موسیقی کلاسیک به این کشور پایه گذاری شد که ثمره آن معرفی ویولنیست معروفی چون دراگومیر کرانچویچ بود.

اما ظهور موسیقی راک در صربستان برمی‌گردد به دهه پنجاه میلادی. جمهوری سوسیالیست یوگوسلاوی (که صربستان هم بخشی از آن بود) یکی از اعضای جنبش عدم تعهد بود و جز کشورهای بلوک شرق به حساب نمی‌آمد. همین امر باعث باز ماندن درهای کشور به سوی سبک پاپ و راک که در آن زمان موسیقی تاثیرگرفته از غرب یا به عبارتی اسلحه مخفی امپریالیسم در مبارزه با کمونیسم به حساب می‌آمد شد. از مایل لوپور گیتاریست به عنوان اولین کسی که در زمینه راک کار کرد یاد می‌شود. دهه 70 اوج موسیقی راک در یوگوسلاوی به حساب می آید. در سال 1974 یکی از معروفترین گروه های یوگوسلاوی به نام Bijelo Dugme شکل گرفت که او را بعنوان نماد راک در آن کشور می‌شناسند. در همان دوران گروه‌هایی چون Deep Purple و Rolling Stones کنسرتهایی را در صربستان برگزار کردند. این یعنی بر خلاف تصور موسیقی راک عقبه بسیار طولانی در این کشور دارد. جالب اینجاست در سال 1975 اولین گروه اکسپریمنتال راک یوگوسلاوی به نام Buldožer متولد شد که این یعنی قدمت 37 ساله برای این ژانر در این کشور. در دهه نود و به موازات فروپاشی یوگوسلاوی و شروع جنگ داخلی به شدت از محبوبیت موسیقی راک حتی تا مرز نابودی کم شد اما از سال 2000 این ژانر دوباره با رشد قابل ملاحظه‌ای همراه شد.

Ana Never

این خلاصه از تاریخچه موسیقی و مخصوصا سبک راک در صربستان مقدمه ای بود برای صحبت از گروه مورد نظر این پست یعنی Ana Never. این گروه که در بهار 2002 در سوبوتیکا صربستان و توسط سه دوست دوران کودکی شکل گرفت. گروهی که شاید در سطح بین المللی شناخته شده نباشد، ولی در مرکز و جنوب شرق اروپا از پراحترام ترین گروه های پست-راک بالکان به حساب می آید. Ana Never که تا به امروز یک EP، یک آلبوم و یک split EP با Rosa Parks در کارنامه خود دارد حدودا 2 هفته پیش دومین آلبومش با نام Small Years را منتشر کرد. این اثر متشکل از 4 آهنگ که همگی آنها را قبلا در کنسرتهایش اجرا کرده بود، اینبار به صورت استودیویی، در زادگاهش سوبوتیکا و در Studio 11 ضبط و توسط لیبل تازه تاسیس Fluttery Records که به صورت تخصصی روی موسیقی اکسپریمنتال و امبینت کار می‌کند، منتشر و توجه بسیاری را به سمت اسم“ Ana Never  “  جلب کرد.

در این آلبوم شما با نمود تازه‌ای از زیبایی مواجه هستید. آلبوم به معنای واقعی کلمه حماسی و اِپیک است. با 75 دقیقه صدای خالص چنان لحظاتی را برای شما می‌سازد که شاید کمتر آن را در مواجه با یک آلبوم تجربه کرده‌اید. آلبومی که به معنای واقعی تعریف ما از «پست راک» را بهمراه دارد. موسیقی Ana Never را می‌شود معجون خوش رنگی از Godspeed You! Black Emperor و MONO (یا مابین این دو) دانست. شکوه آهنگهای این آلبوم شما را به یک سفر طولانی می‌برد، سفری آنقدر طولانی که نمونه‌اش را شاید قبلا فقط با GY!BE تجربه کرده باشید. تمام آهنگها یک راه طولانی را برای زمینه‌سازی طی می‌کنند. ولی این انتظار ارزشش را دارد، چون وقتی به بلوغ می‌رسند دیگر کمتر کسی پیدا می‌شود که جلوی این قدرت، این پویایی و این عظمت زانو نزند.

Ana Never

Future Wife به مدت 26 دقیقه به خوبی آدم را زجرکش می‌کند. سینت، گیتار، بیس و درامز در کنار هنرنمایی تیانا استانکوویچ به عنوان ویولنیست (که نقشی حیاتی در هر چه رویایی تر شدن این آهنگ دارد)، جریان گسترده و آرامی از صدا بوجود آورده و از آن یک موسیقی بی نظیر و فوق العاده ساخته است. استانکوویچ فوق‌العاده در این آهنگ ظاهر شده است. آنقدر محو شکوه کارش می‌شوید و آنقدر با او از ابتدا تا انتها، حتی در تاریک ترین لحظات آهنگ، احساس نزدیکی می‌کنید که انگار این دختر آرشه خودش را جای زه روی گلوی شنونده‌اش به حرکت در می‌آورد. گروه تقریبا تا نیمهء آهنگ به شما اجازه می‌دهد که گوش، قلب و مغزتان را با فرکانس های صدای Future Wife همسو کنید و بعد از آن ناگهان این پرده ملایم و اتمسفریک از روی آهنگ برداشته می‌شود و اوج احساسات، اوج قدرت، اوج نبوغ گروه در موسیقی پُست راک خودنمایی می‌کند. Half Way، کوتاه ترین ترک آلبوم با وجود قطعات کوچک پیانو در یک بستر پر از نویز تاریک ترین قسمت آلبوم را می‌سازد و به نوعی تبدیل به پیش‌درآمدی بر آهنگ بعدی یعنی Gorgeous One می‌شود. در این آهنگ هم باز هنرنمایی استانکوویچ کاملا شاخص است. شروع آهنگ به شکل آشکاری شما را به یاد فرمول بعضی از آهنگهای Balmorhea می‌اندازد که در ادامه با ورود گیتار و درامز بی‌نقص یک آهنگ رویایی ساخته می‌شود. ولی متاسفانه این قدر ترک اول و آخر(که در ادامه به آن می‌رسیم) عالی هستند که این آهنگ را به حاشیه برده‌اند اما این از زیبایی و لطافت آن کم نمی‌کند. با To Live For واقعا می‌شود زندگی کرد یا در حتی در طول 28 دقیقه‌اش جان داد. در همان شروع متوجه می‌شوید که این آهنگ یک چیز دیگر است که برعکس 3 ترک قبل اصلا زمان برای آماده‌سازی به شما نمی‌دهد و اصلا برایش مهم نیست که شما زمینه ذهنی لازم برای مواجه با چنین موج عظیمی از صدا را دارید یا نه. از همان اول چنان اسیرش می‌شوید که این نیم ساعت زمان مثل یک رویا و در کسری از ثانیه از جلوی شما رد می‌شود. دقت کنید! ببینید در جلوی چه طوفانی از نویز و صدا قرار گرفته‌اید. به جرات می‌توان گفت که این یکی از دیوانه کننده‌ترین آهنگهایی‌ست که در چند وقت اخیر شنیده‌اید.

Ana Never

اینکه شما طرفدار پست راک از نوع طولانی‌اش هستید یا نه هیچ اهمیتی ندارد. این گروه فوق‌العاده است و بی‌شک این آلبوم یک شاهکار در این سبک یه حساب می‌آید. آلبومی که بارها گوش دادن به آن نیز کم خواهد بود. شاید بد نباشد که یک هفته چیز دیگری گوش نکنید فکر و ذهنتان را روی این اثر متمرکز کنید تا ببینید با چه شاهکاری طرف هستید. آلبومی که از توانایی تزریق دُز بالایی از آدرنالین و احساسات به شنونده اش برخوردار است  و قطعا از آن بعنوان یکی از بهترینهای پست راکِ سال 2012 یاد خواهد شد. کمپانی ناشر آلبوم، Fluttery Records، از آن بعنوان یکی از بهترین آلبومهای پست راکِ تمام تاریخ یاد کرده است. ادعای بزرگی که نه می توان آن را تکذیب و نه تایید کرد. آلبوم بعدی گروه قرار است در سال 2013 منتشر شود تا ببینیم اثر بعدی Ana Never چه بُعد دیگری از استعداد این گروه صرب را به نمایش می‌گذارد.

Godspeed You! Black Emperor – ‹Allelujah! Don’t Bend! Ascend

حمید عزیز لطف کرده و سه مطلب در خصوص سه آلبوم برای آ ل ب و م نوشته. ممنون از حمید که مرگ وبلاگ رو به تاخیر انداخت. اولین نوشته ایشون در خصوص آخرین آلبوم GY!BE را بخوانید.

Godspeed You! Black Emperor - 'Allelujah! Don't Bend! Ascend!

نویسنده مهمان – حمیدرضا ناصرثانی: چیزهایی در زندگی وجود دارند که مفهوم کلماتی مانند تحسین، زیبایی و فوق‌العاده بودن را به چالش می‌کشند. زیبایی که در برخورد با آن روح به پرواز در می‌آید، قلب شروع به تپش، چشم شروع به اشک ریختن و صداها شروع به بازی در گوش می‌کنند و تنها چیزی که می‌توانید روی آن تمرکز کنید این زیبایی‌ست که به شما هدیه داده شده تا تجربه‌اش کنید. همه اینها احساساتی‌ست که با بازگشت Godspeed You! Black Emperor بعد از تقریبا یک دهه و آلبوم Allelujah! Don’t Bend! Ascend در شما شعله می‌کشد. یک منبع ثابت از زیبایی. یک فرا آلبوم یا اَبَرآلبوم.

گروه کانادایی Godspeed You! Black Emperor (GY!BE) که شاید در اولین حضور و نمودش با F#A# جایگاهش را در بین بهترین گروه‌های پست راک بیمه کرد، حالا در بازگشتش یکی از کوتاه‌ترین آلبومهای خود با 55 دقیقه را برای ما به ارمغان آورده است. ما با یک آلبوم مملو از بافتهای پیچیده، محدوده هیجانی گسترده و چالش‌های فکری فراوان مواجه هستیم. ‹Allelujah! Don’t Bend! Ascend! مثل تار و پودی می‌ماند که با دستهای مایک مویا، افریم منوک و مارو پزنت در بطن یک پرده رنگی از خلاقیت و صــــدا بافته شده است. GY!BE شاید بیشتر به یک کلکسیون هنری شبیه باشد تا یک بَند موسیقی. این ادعا از آن جهت است که بر خلاف بسیاری از گروه‌ها، حتی در همین سبک، آنها تاکید خاصی روی کاری که انجام می‌دهند ندارند. تمام سازها، تمام نویزها، همه ریتم‌ها و کلا همه چیز، به اندازه هم اهمیت دارند و این چیزی‌ست که موسیقی GY!BE را فراتر از تنها جمع کردن این صداها در کنار هم می‌کند.

godspeed

این 10 سالی که از آخرین آلبوم گروه Yanqui U.X.O در سال 2002 می‌گذرد تاثیرات زیادی بر روی کار گروه گذاشته است، بطوریکه حالا در Allelujah شاهد کوتاه ترین، نویزی ترین و شاید پرتکاپو ترین رکوردشان تا امروز هستیم. ترک 20 دقیقه ای Mladic که شاید در اولین برخورد آدم را یاد «راتکو ملادیچ»‌ ( فرمانده ارتش یوگوسلاوی در جنگ بوسنی ) می‌اندازد با چیزی شبیه مکالمه دو نفر در رادیو و بعد صدای دلنشین بَگ پایپ اسکاتلندی آغاز می‌شود، شما را وارد یک فضای شوم و ترسناک می‌کند و بعد از آن از سکوت به عنوان جزء اصلی در حرکت دومش استفاده می‌کند. صدای زنگ و تار به گوش می‌رسد ولی همچنان سکوت مرگبار، سنگین ترین بخش این قسمت را تشکیل می‌دهد و گروه هنرمندانه حسِ ترس و استرس را در شما بوجود می آورد. این قسمت براستی فوق العاده است! اینجا همان جایی‌ست که هنر و نبوغ افریم منوک در پرداخت این نوع از موسیقی بروز می‌کند. از اینجا آهنگ با یک گیتار ناموزون  شکل می‌گیرد و گیتار الکتریک و بیس جنگ خودشان را آغاز و تا پایان ترک دنبال می‌کنند. Mladic تعداد زیادی از ریف‌های جذاب و استفاده حیرت‌آور از پرکاشن برای ساخت یک موسیقی عجیب و غریب را به نمایش می‌گذارد و این احساسات در طول این 20 دقیقه شما را معتاد خود می‌کند.

Their Helicopters Sing با همان مفهوم تنش و درگیری عاطفی ترک قبل ادامه پیدا می‌کند. دیواری از صدا که از ادامه یک سکوت مطلق شکل می‌گیرد. GY!BE شروع به تزریق صداهای دیگر به این تنش فکری می‌کند تا جایی که مغز دیگر قادر به تمرکز روی یک صدای خاص نیست. صدای سازهای زهی ناشناخته (لااقل برای من!)، صدای بیکِن و چند چیز دیگر با میکسی از سکوت وارد موسیقی Their Helicopters Sing می‌شود و یک ترکیب عجیبی از صدا را تشکیل می‌دهند، که روح و قلب شما را تسخیر می‌کنند تا حدی که احتمالا در انتها دوباره به اول باز خواهید گشت تا دوباره آن را بشنوید، چون بعد پایان این 7 دقیقه تازه می‌فهمید که از چه چیزی با سهل انگاری گذشته‌اید!

image

We Drift Like Worried Fire شاید یکی از بهترین آهنگهایی باشد که GY!BE تا به امروز منتشر کرده است، با یک شروع آرام و نرم تا قبل از ورود سازهای دیگر برای اوج گرفتن. هرچه آهنگ سریع و سریع تر جلو می‌رود به اولین قسمت از اتمسفر آهنگ نزدیک می‌شود. هر ساز یک قسمت با ارزش از موسیقی آن را می‌سازد، هر نت از صدا چیز جدیدی را به شنونده معرفی می‌کنند. هر چه آهنگ پخته تر و شلوغ تر می‌شود احساس دل نشین بودن و راحتی با آن بیشتر می‌شود. این آهنگها یک سفر کامل در صداست. شما با آن سفرمی‌کنید و این چیزی‌ست که   Godspeed You! Black Emperor از شما می‌خواهد تا دنیا را از راهی که پیش پایتان می‌گذارد ببینید. بعد از این قسمت پارتِ دوم اتمسفر آهنگ خودش را  رو می‌کند. چه لحظات پر استرس و ترسناکی در این چند دقیقه پایانی هست. همه چیزهایی که در اول آهنگ خودنمایی می‌کردند خاموش می‌شوند و شنونده را در تنهایی ، در حالی که بیرون از خانه و در یک هوای سنگین، مثل همان تصویری که در کاور آلبوم می‌بینیم، قرار می‌دهد.Strung Like Lights At Thee Printemps Erable شاید همان سکوت بعد از طوفان باشد. یک فضای تاریک و مرموز از اصوات سیاه که ذهن را در مقابل سایر آهنگهای آلبوم آزاد و رها میکند. صداهای استرس زا به گوش می‌رسند که در نهایت آرامش روانی را برای شما به ارمغان می‌آورد

1111

در آخر می توان گفت Godspeed You! Black Emperor  بعد از 10 سال هیچکدام از المانهای خود را گم نکرده است. آنها با این آلبوم، از هر چیزی که در روح انسان وجود دارد، اعم از شادی و آشفتگی استفاده کرده‌اند تا همه را به یک نسخه مسحور کننده از صدا ترجمه کنند. Godspeed You! Black Emperor جدید به واقع یک پیروزی بزرگ است.هم برای گروه و هم برای این ژانر، چرا که آنها یک نقش فوق العاده بزرگ در دمیدن زندگی به این سبک و تغذیه کردنش با خلاقیت، کیفیت و زیبایی را ایفا کرده اند. حالا اینکه آیا واقعا GY!BE تا این حد لایق تعریف و تمجید است، جوابش با شما.

Soundgarden – King Animal

بردیا برجسته‌نژاد: بارها از سیاتل دهه 90 میلادی صحبت کرده‌ایم. حالا باید اینبار چند سال به عقب برگردیم، به اواسط دهه 80، زمانی که سیاتل به آرامی تبدیل می‌شد به بستر یکی از اعجاب انگیزترین ژانرهای تاریخ موسیقی: گرانج. آن زمان اتفاقی رخ داد به اسم گروه Soundgarden، گروهی که می‌توان آن را یکی از بنیانگذاران اصلی موسیقی گرانج دانست. اولین آلبوم آنها در سال 1988 با عنوان Ultramega OK ترکیبی ناآشنا از موسیقی هوی‌متال، سایکلدیک متال، کلاسیک راک و هاردکور پانک بود که می‌توان آن را جزو اولین آلبومهای موسیقی گرانج دانست. همانطور که پیش از این گفتیم، گرانج در اوایل دهه 90، در سیاتل و توسط سه ابر گروه Nirvana، Alice in Chains و Pearl Jam به شهرت رسید. ساوندگاردن، با وجود آنکه الهام بخش این سه گروه (مخصوصا نیروانا) بود هیچوقت نتوانست در کنار عظمت آنها به شهرت مطلوبش برسد. تنها چهارمین آلبومشان (Superunknown) در سال 94 و تک آهنگش، Black Hole Sun، توانست هم به رتبهء اول بیلبورد برسد و هم جایزه گرمی را نصیبشان کند. سرانجام در سال 1997 بعد از انتشار 5 آلبوم ساوندگاردن منحل شد و هر کدام از اعضای آن به سراغ پروژه‌های انفرادی خود رفتند.

کریس کرنل را که می‌شناسید. رهبر ساوندگاردن که بعد از انحلال این گروه پروژه‌های گوناگونی را پایه‌گذاری کرد که معروف‌ترینشان گروه Audioslave بود. اعضای دیگر گروه هم هر کدام جسته و گریخته پروژه‌های کوچکی را راه انداختند، و البته درامر گروه، مت کامرون، به گروه Pearl Jam پیوست که همکاری‌اش با آن همچنان نیز ادامه دارد. اتفاقی که 12 سال بعد از انحلال افتاد این بود که آنها در سال 2010 آنها تصمیم گرفتند دوباره ساوندگاردن را زنده کنند، که نتیجه‌اش انتشار ششمین آلبومشان با عنوان King Animal و به فاصله 16 سال از آلبوم قبلی (Down on the Upside) شد.

ایدهء انتشار یک آلبوم استودیویی جدید زمانی شکل گرفت که اعضای گروه در سال 2010، بعد از احیای مجدد ساوندگارد و انتشار مجموعه‌ای با عنوان Telephantasm (حاوی بهترین آهنگهای آلبوم‌هایشان)، در همان روز اول به فروش یک میلیون نسخه رسیدند! اعضای گروه پیام را به درستی دریافت کردند: ساوندگاردن هنوز هم، حتی بیشتر از گذشته، مخاطب و طرفدار دارد. در نتیجه آنها تصمیم گرفتند که در کنار برگزاری تور بزرگ و جهانی خود، مراحل انتشار آلبوم جدیدی را آغاز کنند، با در نظر گرفتن این نکته که هیچ تاریخ انتشار مشخصی برایش در نظر گرفته نشد. تور آنها دو سال، تا تابستان 2012، به طول انجامید و بعد از آن 13 نوامبر به عنوان تاریخ انتشار آلبومشان مشخص گردید (هرچند دیروز این آلبوم در اینترنت لو رفت)

شما با یکی از قوی ترین گروه‌های موسیقی گرانج طرف هستید. گروهی که بخاطر کناره‌گیری چندین ساله‌اش حالا بیشتر شبیه گروه‌های دیگر این ژانر (مخصوصا Alice in Chains) بنظر می‌رسد. اولین آهنگ آلبوم (که اولین سینگل این مجموعه است) با همان عنوان خودش (Been Away Too Long) همین پیام را منتقل می‌کند، که ما مدت زیادی نبوده‌ایم و حالا دوباره بازگشته‌ایم. آهنگها هیچ چیز فزاینده‌ای نسبت به گذشته ندارد. به ندرت می‌توانید اثر خارق العاده‌ای در آن پیدا کنید. اما همین که بعد از این همه سال دوباره صدای کریس کرنل را، نه در Audioslave، نه در پروژه های شخصی (که این اواخر بیشتر به موسیقی پاپ نزدیک شده بود)، بلکه در Soundgarden می‌شنویم، لذت گذشته را دوباره برایمان تداعی می‌کند.