آ ل ب و م

موسیقی و دیگر هیچ

بایگانی‌های ماهانه: ژانویه 2013

Across the Waves – War Ends, Misery Stays

Across the Waves - Ward Ends, Misery Stays

بردیا برجسته نژاد: مدت زمان زیادی طول کشید تا با اصرار چند نفر از دوستان آلبوم منتشر شده‌ی گروه پست راک ایرانی Across the Waves را گوش کنم. اصرار از آن جهت که عموما پیشنهادهایی که در مورد گروه‌های ایرانی می‌شود بیشتر از آن که سلیقه‌ای و موسیقیایی باشد، رنگ و بوی رفاقت می‌دهد. بعد از شنیدن آلبوم نتیجه برای من فراتر از تصور و خارج از محدوده‌ی باور بود. با اینکه پرونده‌ی سال 2012 را بسته‌ایم بد نیست نگاهی به یک آلبوم از قلم افتاده بیاندازیم.

در همین تهران خودمان، سال 2010 میلادی، دو گیتاریست و دوست دوران دبیرستان به نامهای سهیل ارشادی و فرزاد مکتبی به همران بیسیستی به اسم بهزاد خدیوی و درامری به نام عرفان بوکائی هسته‌ی اولیه گروهی با خط مشی موسیقی پست راک را تشکیل دادند. در نهایت با جدایی بوکائی و نشستن هادی فیاض پشت درامز ترکیب اعضای گروه شکل گرفت و Across the Waves، گروهی که اعضای آن پس از شنیدن آثار اولیه و احساس حاصل از آن این اسم را برایش انتخاب کردند، تاسیس شد. اولین اثر آنها سینگلی بود با عنوان left my soul behind در سال 2011 که به فاصله چند ماه با یک EP به نام A Gaze into the Horizon همراه شد. نه تنها همین چند آهنگ توانست نام آنها را بین طرفداران ایرانی موسیقی پست راک مطرح کند، آثارشان با استقبال شدید طرفداران این ژانر در اقصی نقاط دنیا مواجه شد.

Across the Waves 3

سال 2012 همراه بود با انتشار اولین آلبوم استودیویی آنها با عنوان War Ends, Misery Stays، آلبومی متشکل از 10 آهنگ با مدت زمان طولانی 75 دقیقه. چیزی که می‌شنوید باورکردنی نیست، چون با شناختی که طی این سالها از هنرمندان داخل ایران پیدا کرده‌ایم، متاسفانه این انتظار که آنها بتوانند با نمونه‌های خارجی هم ژانر خود رقابت کنند تقریبا وجود ندارد. اما حالا ما با اثری مواجه هستیم که می‌تواند در حد قابل ملاحظه‌ای مخاطب بین‌المللی را کاملا راضی نگه دارد. پی بردن به این مسئله چندان کار سختی نیست. کافی‌ست نقدهای گوناگونی که سایتها و وبلاگهای مختلف در مورد این آلبوم نوشته‌اند را بخوانید و شاید از همه مهمتر نگاهی به فهرست «بهترین آلبومهای پست راک سال 2012» بیاندازید. اعضای صفحه‌ی Post-Rock در فیسبوک همه ساله در یک نظرسنجی شرکت می‌کنند تا 50 آلبوم برتر پست راک همان سال را انتخاب کنند. سال 2012 بیش از یازده هزار نفر در این نظر سنجی شرکت کردند که آلبوم War Ends, Misery Stays از گروه ایرانی Across the Waves توانست رتبه‌ی 15 این لیست را به خود اختصاص دهد (رتبه اول نصیب آلبوم Allelujah! Don’t Bend! Ascend  از Godspeed You! Black Emperor شد)

Across the Waves 1

این آلبوم نمایش کاملی از نام این گروه است: Across the Waves. شما با دریایی آرام و ساحلی آفتابی مواجه هستید که رفته رفته همه چیز در هم می‌ریزد و طوفان سهمگینی شما را با موجهای خشمگینش فتح می‌کند. اوایل آلبوم با ترکیبی از امبینت و پست راک شروع می‌شود و اواسط به خلوص پست راک می‌رسد و اواخر را به پست متال تحویل می‌دهد. در اینجا موجها از ساده و آرام به سهمگین و وحشی، با زاویه‌ای مشخص و معین تغییر می‌کنند و باعث می‌شوند شما آرام آرام جذب و در نهایت اغوا شوید. آخرین آهنگ آلبوم که بازگشت ملایمی به همان آرامیش اولیه است با صدای سجاد خیابانی همراه شده. این دومین آهنگ این آلبوم است که در آن از کلام استفاده می‌شود. در آهنگ You are Not Machines, You are Men از دیالوگ مشهور و استثنایی چارلی چاپلین در فیلم دیکتاتور بزرگ استفاده شده است. در قسمتی از این دیالوگ چاپلین در نقش هیتلر قلابی می‌گوید «… دانش ما باعث بدگمانی‌مان شده، هوش ما سخت و غیردوستانه است، افکارمان زیاد و احساسمان کم است. ما بیشتر از ماشین آلات به انسانیت نیاز داریم، بیشتر از باهوشی به مهربانی و ملایمت احتیاج داریم. بدون این قابلیتها زندگی پر از خشونت می‌شود و همه چیز نابود خواهد شد…» (متن کاملا این دیالوگ شاهکار را اینجا بخوانید)

Across the Waves 2

موسیقی این آلبوم شباهت خاصی با هیولاهایی مانند Mogwai و Mono دارد. می‌توانید فضاسازی‌ها را با موگوای و صدای گیتار را با مونو مقایسه کنید. اما می‌توانید به راحتی رد دو گروه If These Trees Could Talk و Long Distance Calling که موسیقی با حوصله‌تری ارائه می‌کنند را نیز در آهنگها پیدا کنید. مسئله اینجاست که در موسیقی پست راک الگوبرداری نه تنها ناپسند نیست، بلکه می‌تواند از بعضی جهات جزو امتیازات یک گروه تلقی شود. Across the Waves حالا پست راک ترین گروه پست راکی است که کشورمان تا به امروز به خود دیده است. آلبوم فوق‌العاده‌ی آنها می‌تواند به عنوان یک معیار سنجش برای تمام موسیقی‌دانان پست راک ایرانی لحاظ شود. یعنی اینکه: وقتی اینها توانستند، حتما بقیه همه می‌توانند.

دو مطلب خوشحال کننده: اول اینکه می‌توانید این آلبوم را به هر قیمت دلخواه (از صفر تا چندین دلار) از صفحه‌ی Bancamp گروه دانلود کنید (تعجب نکنید! عنوان آلبوم به اشتباه Ward Ends تایپ شده است. همان War Ends درست است) دوم اینکه Across the Waves در تاریخ 20 بهمن ماه (مصادف با سالروز تولد من!) در دو سانس اجرای زنده خواهد داشت (متاسفانه من موفق به تهیه بلیت نشدم). در نتیجه این آلبوم و اگر توانستید، این اجرا را از دست ندهید.

Riverside – Shrine of New Generation Slaves

Riverside - Shrine of New Generation Slaves

بردیا برجسته نژاد: یک تیم آشپزی لهستانی را تجسم کنید که تازه‌ترین مواد اولیه‌ی موسیقی پراگرسیو راک را از Porcupine Tree گرفته، کمی چاشنی خشم Opeth به آن اضافه کرده، آنها را در آشپزخانه‌ی حال و هوای Tool، روی اجاق گاز سازبندی Dream Theater طبخ کرده و در نهایت آن را برایتان با شراب قدیمی و اصیل Pink Floyd سرو کرده است. چشمانتان را ببندید و طعم آن را بچشید. این مزه‌ی جادویی، با چنان مواد اولیه و ابزار و چنین ترفند و مهارت تیم آشپزی، را هرگز فراموش نخواهید کرد. بله! حدستان درست است. این تیم Riverside نام دارد.

پیش از این چند پست را بطور اختصار به ریورساید اختصاص داده بودم. حالا اجازه بدهید کمی مفصل‌تر قصه‌ی ریورساید را با هم مرور کنیم. این قصه بدون حضور ماریوس دودا شروع شد. دو دوست متال‌باز، که هر دو اسمشان پیوتر و هر دو عضو گروه‌های مختلف متال و دث بودند، نزدیک‌های سال 2000 توی ماشین نشسته بودند که پیوتری که درامر بود آهنگی از Marillion  را برای پیوتری که گیتاریست بود گذاشت. بحث بر سر موسیقی پراگرسیو راک بالا گرفت و عطش این دو نفر برای تجربه‌ی این ژانر کار را به آنجا کشاند که ماجرا جدی‌تر از یک گفتگوی ساده در زمان رانندگی باشد. آنها با یکی از دوستانشان که نوازنده کیبورد بود صحبت کردند (البته قبل از انتشار اولین آلبوم کیبوردیست عوض شد) و اینگونه هسته‌ی اولیه یک گروه پراگرسیو راک شکل گرفت. اما این هسته یک ستون دیگر کم داشت، یک بیسیست. این شد که آنها با ماریوس دودا، که در آن زمان عضو گروه Xanadu بود، وارد مذاکره شدند و این منجر به حضور او در گروه به عنوان بیسیست و خواننده شد. آنها توانستند اولین آلبومشان با عنوان Out of Myself را در سال 2003 منتشر کنند. اثری که سرآغاز معجزه‌ای به نام Riverside شد. آلبومی که امروزه از آن بعنوان بهترین «اولین آلبوم» یک گروه پراگرسیو راک یاد می‌شود.

Riverside band

آنها تبدیل شدند به یک گروه غافلگیر کننده‌ی لهستانی که توانسته بود با همان اولین آلبوم از مرز کشورش بگذرد و جهانی شود. آنها تجلی موسیقی پراگرسیو راک بودند. ترکیبی از همه‌ی اسطوره‌ها و متفاوت با تمامشان. موسیقی آنها پر از ریزه کاریهای حیرت انگیزی بود که وقتی با صدای آسمانی دودا همراه می‌شد، حال و هوای روحانی و ویژه‌ای به خود می‌گرفت. اولین آلبومشان، Out of Myself، اولین آلبوم از سه گانه‌ا‌ی بود که با دو آلبوم Second Life Syndrome و Rapid Eye Movement تکمیل گردید. آلبوم چهارم آنها با عنوان Anno Domini High Definition، که به وضوع از حال و هوای سه گانه‌ی Dream Reality بیرون آمده بود، توانست در چارت لهستان رتبه اول را تصاحب کند (آلبوم دوم رتبه 22 و آلبوم سوم رتبه‌ی دوم چارت را به خود اختصاص داد بودند). حالا که سابقه‌ی این گروه از 10 سال گذشته، به تازگی پنجمین آلبومشان با عنوان Shrine of New Generation Slaves منتشر شده که بیش از هر چیز نشان‌دهنده‌ی تحول بزرگی در موسیقی آنهاست. این آلبوم با مدت زمان 51 دقیقه، شامل 8 آهنگ رسمی‌ست که در نسخه‌ی محدود (Limited Edition) با یک CD دیگر، شامل یک آهنگ 22 دقیقه‌ای، همراه است. طرح روی جلد این آلبوم، مانند تمام آثار گذشته‌ی ریورساید، کاری‌ست از ترویس اسمیت. هنرمندی که بارها طرحهایش را روی جلد آلبومهای Anathema، Opeth، Katatonia و گروه‌های دیگر موسیقی راک و متال دیده‌ایم. جالب است بدانید عنوان آلبوم حسابی طرفداران این گروه را به وجد آورده است. حروف اول کلمات را که کنار هم بگذارید واژه‌ی «Songs» بدست می‌آید و همین کافی‌ بوده که دوستاران ثابت قدم ریورساید ده‌ها تحلیل هنری و فلسفی از آن بیرون بکشند (درست مثل خود من، وقتی که چهارمین آلبوم ریورساید با مدت زمان 44 دقیقه و 44 ثانیه منتشر شد!) برویم سر وقت آلبوم و آهنگهای آن.

Riverside - Shrine of New Generation Slaves 2

آغازگر آلبوم، New Generation Slave، حیرت انگیز است. چیزی که می‌شنوید باورکردنی نیست. معلوم نیست دودا بلوز می‌خواند یا گاسپل! شروع ویرانگر به همراه ناله‌های ماریوس دودا به اندازه‌ی نصف آهنگ به طول می‌انجامد. عنوان آلبوم و اسم این آهنگ را یک بار دیگر مرور کنید: «برده‌ی نسل جدید» آهنگ به فضای تیره و تاری می‌پردازد که برده‌داری در آن به شیوه‌ای نوین ظهور کرده است. دودا ناله سر می‌دهد. درست مانند سیاه‌پوستانی که فریاد اعتراضشان به زبان موسیقی بود. او می‌خواند: «من با ترس و گریه قدم به این دنیا گذاشتم. به گمانم تولد زخم بزرگی بر فکر و احساسم گذاشته است. حالا با دستانم پنبه می‌چینم و می‌خوانم: من خوشحالم و هر کاری دلم بخواهد می‌کنم. اما صدای من شکسته  و من کم کم از آواز خواندن و همه‌ی آدمها متنفر می‌شوم. مادرم به من گفت پسر خوبی باش، سخت کار کن و آقای خدا را دوست بدار. حالا من هر یکشنبه دروغ می‌گویم و به دلیلش فکر می‌کنم. خدای بزرگ! حرف دیگری برای گفتن ندارم. لطفا اینگونه به من نگاه نکن. حقیقت این است که من مردی آزاد هستم، اما نمی‌توانم از زندگی لذت ببرم» دودا یکی از بهترین آوازهایش را پیاده می‌کند. آنقدر این مقدمه فوق‌العاده است که نیمه‌ی دوم آهنگ حتی زیادی بنظر می‌رسد.

دومین آهنگ، The Depth of Self-Delusion، باز هم دارد برده‌داری را به شکل دیگری می‌بیند. دودا می‌خواند «من می‌توانم برای همیشه در سرزمین تو یک خارجی باقی بمانم… آجر پس از آجر، در نهایت چهاردیواری را خواهم ساخت. می‌توانی من را آنجا پیدا کنی که آرام و بدون هیچ تظاهری استراحت می‌کنم. اینجا جایی‌ست که من خواهم ماند» بله درست حدس زدید. این می‌تواند یک کانسپت آلبوم با رویکردی به استثمار انسانها در دنیای امروزی باشد. این آهنگ شباهت زیادی به ریورساید قدیم دارد. چیزی که می‌تواند شوک ناشی از آهنگ اول را تا حدودی کم کند.

Riverside - Celebrity Touch 2

آهنگ بعدی، Celebrity Touch، شجاعانه‌ترین انتخاب برای اولین سینگل این آلبوم است. این آهنگ هیچ ارتباطی به ریورسایدی که می‌شناسیم ندارد. متفاوت‌ترین آهنگ آلبوم برای معرفی زودهنگام آن انتخاب شده است. هنوز دو هفته مانده بود که سال 2012 تمام شود این آهنگ منتشر و ویدئوی آن یک ماه بعد (یعنی یک هفته پیش) پخش شد. اصلا معلوم نیست اینجا چه خبر است! چیزی که می‌شنوید یک کلاسیک راک اصیل است، چیزی شبیه به Deep Purple یا حتی Kansas. اگر دقت کنید می‌توانید در آن میان کمی Porcupine Tree (مثلا چیزی شبیه به Blackest Eyes) را هم پیدا کنید. و جالبتر آنکه انگار در انتهای آهنگ راجر واترز در گیتاریست گروه حلول کرده باشد! این آهنگ هم در همان راستا از استثمار انسان به دست رسانه‌ها می‌گوید (ویدئوی این آهنگ همین ماجرا را به زیبایی مطرح می‌کند) در جایی از آهنگ می‌شنویم «در مرکز توجه تلویزیون و مجلات پر زرق و برق، زندگی خصوصی من کاملا عمومی‌ شده است. من همه چیز می‌فروشم. روزها کوتاهتر می‌شوند و آنها به زودی فراموشم خواهند کرد…» در این آهنگ خیلی چیزها ریورسایدی نیست. همان چند ثانیه سولوی کیبورد در 1:20 برای فهمیدن این موضوع کافی بنظر می‌رسد.

Riverside - Shrine of New Generation Slaves 3

به We Got Used to Us می‌رسیم، یعنی به ساده‌ترین آهنگ این آلبوم. پیانو غمگین و دل شکسته است، بیس دلبری می‌کند و گیتار لب پایینش را گاز می‌گیرد. این آهنگ نقش Ballad را در آلبوم ایفا می‌کند (آهنگ و تصنیف عاشقانه) که البته اگر صدای جادویی و ماریوس دودا را نداشت می‌توانست در حد یک پاپ راک معمولی تنزل کند. Feel Like Feeling  کاملا دهه هشتادی شروع می‌شود و ادامه می‌یابد. حواستان به سولوی پر از افکت گیتار در انتهای آهنگ باشد. مدت زمان این آهنگ 5:17 است! این را از این جهت می‌گویم که آن لینکی که من آلبوم را از آن دانلود کردم به اشتباه جای آهنگ پنجم و ششم به همراه اسمشان عوض شده بود (ساده کنم: اگر آهنگ پنجم شما بجای 5:17 دقیقه 8:26 است دارید Deprived را می‌شنوید!) Deprived هم چیز غریبی‌ست. انگار هیچ چیزی سر جای خودش نیست. توجه خاصی به نقش کیبورد در این آهنگ داشته باشید که معلوم نیست چرا اینقدر در این آلبوم پررنگ شده است. سولوی ساکسفون را در انتها لحاظ کنید که می‌تواند عاملی باشد برای دوباره از اول گوش کردن این آهنگ. دودا هم در این آهنگ با صدایش نقش یک ساز را بازی می‌کند.

Escalator Shrine، طولانی‌ترین آهنگ آلبوم، در ابتدا می‌خواهد کمی ادای راک را در بیاورد، اما در واقع ماهیتش بیشتر بلوز است. دودا خارق‌العاده ظاهر می‌‍شود. معلوم نیست راک می‌خواند یا بلوز، جز می‌خواند یا حتی سوئینگ! این آهنگ طیف گسترده‌ای از ژانرها را در بر دارد. درست است که با بلوز شروع می‌شود، اما در میانه به کلاسیک راک می‌رسد. کمی به سازها توجه کنید. پادشاه این آهنگ، کیبورد، قلمروش را بر روی بیس گیتار بنا کرده است. دقت کنید به انتهای دقیقه‌ی چهارم که کیبورد افسارگسیخته برایتان قشون کشی می‌کند. اصلا مدت زمان طولانی آهنگ این فرصت را به تمامی سازها داده که آزادانه خودنمایی کنند. تنوع در ریتم و ملودی و تمپو باعث شده آهنگی که می‌شنوید شما را یک لحظه رها نکند و این خصلتی‌ست که به یاد کارهای پورکوپاین تری خواهید افتاد. و در نهایت Coda، کوتاهترین ترک آلبوم آنقدر کوتاه است که آنرا به سختی می‌توان یک آهنگ به حساب آورد. صدای دودا به همراه گیتار آکوستیک رویایی‌ترین پایان را برای آلبومی می‌سازد که کم از شاهکار ندارد.

Riverside - Celebrity Touch

نسخه‌ی محدود آلبوم یک CD دیگر نیز به همراه دارد، حاوی یک آهنگ 22دقیقه‌ای به نام Night Session. این آهنگ تمایل ریورساید به موسیقی اکسپریمنتال، الکترونیک، داون تمپو و تا حدی امبینت را نشان می‌دهد. تجربه‌ای که آنقدر جدی نیست که در نسخه‌ی اصلی آلبوم جا بگیرد، اما آنقدر هم شوخی نیست که بتوان از انتشارش گذشت. با وجود آنکه کمی این آهنگ در بعضی قسمتها شبیه Lunatic Soul (پروژه‌ی انفرادی ماریوس دودا) می‌شود اما بنظر می‌رسد ریورساید قصد دارد با این آهنگ در یک CD فرعی سلیقه و ذائقه‌ی طرفدارانشان را نسبت به این ژانر بسنجند. این آهنگ در دو ترک قرار گرفته است. ترک اول پهلو می‌زند به موسیقی داون تمپو و چیل آوت. یک ریتم مشخص رفته رفته کاملا می‌شود تا شما را تحویل سولوی ساکسفون ابتدای ترک بعدی بدهد. این دومین شجاعت ریورساید در این آلبوم است (اولی همان سینگل Celebrity Touch بود). او حالا تمام بزرگان را کنار گذاشته، یک ساکسفون دستش گرفته و به ملاقات ریدیوهد رفته، تا حدی که اگر به دقیقه چهارم ترک دوم دقت کنید صدای دودا را می‌شنوید که رنگ تام یورک به خود گرفته است. دو سه دقیقه پایانی را هم بگذارید برای موسیقی امبینت که این آهنگ را به اتمام برساند.

جدیدترین آلبوم ریورساید کلکسیونی از ژانرها را در خود دارد: جز و بلوز، هارد راک و کلاسیک راک، پراگرسیو راک و پراگرسیو متال، الکترونیک و داون تمپو. همه‌ی آنها به شکلی در یک مجموعه جمع شده‌اند که یک کل واحد را می‌سازند بدون آنکه حضورشان در کنار هم آزار دهنده باشد. ماریوس دودا با صدایش جادو می‌کند و در کنار آن یکی از بهترین اجراهای بیس گیتار زندگی‌اش را ارائه می‌دهد و با شهامت کامل در بخشهای متعددی از آلبوم از بیس گیتار به عنوان سازِ لید استفاده می‌کند. ریورساید نشان داده که تمایلی به ثابت ماندن و درجا زدن ندارد و از تجربه‌ی فضاهای ناشناخته استقبال می‌کند. تجربه‌ای که مطمئنا طرفدارانشان نیز از آن لذت خواهند برد. طولانی شد، اما این آلبوم و این گروه یک چنین پست طولانی را می‌طلبید.

Sieber, Kammen, Fulton and Schatz – Music from Braid

توضیح: قصدم این است که در سال جدید چندان تاکیدی بر جدید بودن آلبومهای معرفی شده نداشته باشم و کمی از اهمیت تاریخ انتشار هر آلبوم کم کنم. به گمانم لازم است هر از گاهی سری هم به سالهای قبل بزنیم و در مورد آلبومهایی که از زمان انتشارشان گذشته، اما همچنان برای شنیدن داغ و تازه هستند، صحبت کنیم.

Sieber, Kammen, Fulton and Sch - Braid

بردیا برجسته نژاد: هیچوقت اهل بازیهای کامپیوتری نبوده‌ام. البته دلیلش این نبود که در آن زمان اتم می‌شکافتم یا شاتل هوا می‌کردم. علت ساده‌ای داشت: هیچکدام از کنسولهای بازی را نداشتم و همیشه کامپیوترم عقبتر از احتیاجات مورد نیاز بازیهای روز بود! برای همین نه بازیها را دنبال می‌کردم و نه در جریان آنها بودم. این توضیح را دادم تا این را بدانید به شخصه نمی‌دانم Braid چیست. اینطور که معلوم است یک بازی کامپیوتری مشهور برای Xbox360 است که به فاصله‌ی کمتر از یکسال نسخه‌های آن برای ویندوز و بعد هم Mac منتشر شد. داستان بازی از این قرار است که قهرمانی به نام تیم قصد دارد پرنسس زیبارو را از چنگال هیولای بدذات نجات دهد. این بازی بخاطر مراحل پیچیده و سرنخهای هیجان‌انگیز برای رمزگشایی در دسته‌ی بازیهای پازل و فکری جای می‌گیرد. حالا اینها چه ارتباطی به ما دارد را الان متوجه می‌شوید.

Braid_screenshot01-1024x576

این بازی یک مجموعه‌ی موسیقی متن دارد که در نوع خودش شاهکار و فوق‌العاده است. این آلبوم با مجموع 8 آهنگ از 3 هنرمند می‌تواند یکی از بهترین OSTهایی باشد که تا به امروز شنیده‌اید. ژانر اکسپریمنتال، امبینت و فولک – کلاسیک معاصر به گونه‌ای در هم تنیده شده‌اند که حتی بدون آنکه بازی را دیده باشید می‌توانید حال و هوای ویژه‌ای را در ذهنتان تجسم کنید. بگذارید اول کمی در مورد این 3 نفر صحبت کنیم:

جمی سیبر، هنرمند آمریکایی و چهره‌ای شناخته در نوازندگی ویالن سل. او را زنی معرفی می‌کنند که جسم بی‌جان ویالن در دستانش جان می‌گیرد و عشق را تبدیل به شعری برای روح و روان می‌کند. او در این آلبوم نقش رهبر را بازی می‌کند. موسیقی او را می‌توانید بیش از همه جا در پروژه‌های گوناگون رقص بشنوید. او پیش از این سابقه عضویت تمام وقت در گروه پراگرسیو راک Rumors of the Big Wave و اجراهای دونفره موسیقی فولک با چارلی مورفی را دارد. اما فعالیت او بعنوان یک سولو آرتیست و انتشار شش آلبوم انفرادی توانست شهرت قابل توجهی را نصیبش کند. برای موسیقی این بازی آهنگ Maenam از آلبوم Hidden Sky، آهنگهای Undercurrent و The Darkening Ground از آلبوم Lush Mechanique و آهنگهای Tell it by Heart و Long Past Gone از آبوم Second Sight جمی سیبر انتخاب شده‌اند.

braid artists

شیرا کامن، هنرمند آمریکایی و نوازنده‌ی چیره‌دست ویالن، نصف عمرش را صرف گشت و گذار دورر دنیا و بررسی موسیقی ملل کرده است. نام او را می‌توانید در پروژه‌های مختلف موسیقی کهن و حضور در کنار هنرمندان موسیقی بالکان و در کل همکاری با بیش از 15 گروه و پروژه و هنرمند مختلف ببینید. او یکی از اساتید صاحب نام موسیقی دانشگاه‌های Yale ، Case Western و Oregan است و تاکنون سمینارهای مختلفی را در Fondazione Cini واقعا در ونیز ایتالیا و Scuola Cantorum Basiliensis سوییس برگزار کرده است. برای موسیقی این بازی آهنگ Downstream از آلبوم Music of Waters و آهنگ Lullaby Set از آلبوم مشترک با پم سوان (نوازنده پیانو) Wild Wood شیرا کامن انتخاب شده‌اند.

دکتر شریل ان فالتون، هنرمند، مدرس و محقق آمریکایی و نوازنده خبره‌ی هارپ. او یکی از معدود هنرمندانی در دنیاست که توانایی نواختن تریپل هارپ (نوع هارپ خاص که سه ردیف سیم، بجای یک ردیف، دارد و تعداد هنرمندانی که امروزه آن را می‌نوازند انگشت‌شمار است) او را، پس از اجرای انفرادی‌اش در سال 2002 در کنگره‌ی جهانی هارپ در ژنو، بعنوان یکی از بهترین هارپیست‌های دنیا می‌شناسند. او توانست جایزه‌ی معتبر برتون را بخاطر تز دکترای خود با موضوع تاریخ تریپل هارپ دریافت کند و البته این را بگذارید در کنار نشان‌ها و مدارک دیگری که تا کنون کسب کرده است. می‌توانید صدای ساز او را در بیش از 30 آلبوم، از موسیقی فیلم گرفته تا بازی، از کهن تا باروک، از ارکسترال تا معاصر و از سلتیک تا فولک بشنوید. برای موسیقی این بازی آهنگ Romanesca از آلبوم The Once and Future Harp شریل ان فالتون انتخاب شده است.

این را هم اضافه کنم که در انتهای آلبوم دو آهنگ دیگر، علاوه بر این 8 آهنگ‏، وجود دارد که هنرمند ناشناخته‌ای به نام جان شاتز ریمیکس جذابی از دو آهنگ Maenam و Undercurrent جمی سیبر، با محور قرار دادن «زمان»، که یکی از عوامل اصلی در این بازی‌ست، ارائه کرده است.

braid

همانطور که متوجه شده‌اید این یک آلبوم کاملا زنانه است. استفاده از آثار سه موزیسین خانم، آنهم افرادی که موسیقی برایشان از ریشه و اساس جدی‌تر از آن چیزی‌ست که در بین دیگر هنرمندان مرسوم است، دقت و ظرافت بالایی را می‌طلبد. یعنی در اصل هم اگر بخواهید نگاه کنید این یک آلبوم خاص برای یک بازی نیست. آهنگها مستقل از بازی، در زمانهای مستقل، توسط هنرمندان مستقل و برای آلبومهای مستقل ساخته شده‌اند. تنها اتفاقی که اینجا افتاده یک گرداوری خاص و ویژه است که توانسته مجموعه‌ای را برای یک بازی کامپیوتری فراهم کنم. همین مسئله صحبت در این مورد را مشکل می‌کند. اینکه بشینم و برایتان از ارتباط آهنگها حرف بزنم ممکن نیست، چون آهنگها با یک تفکر واحد ساخته نشده‌اند. اگر هم بخواهم از حال و هوای آهنگها و ارتباطشان با تصویر بگویم، باز هم ممکن نیست چون من بازی را ندیده‌ام. تنها کاری که توانستم بکنم دیدن چندین ویدئوی مختلف در یوتیوب از مراحل بازی بود تا شاید بتوانم ارتباط معنایی بین موسیقی و بازی پیدا کنم. فارغ از تمام این حرفها، حتما این مجموعه را گوش کنید. مطمئنم که از شنیدنش لذت خواهید برد.

تریلر این بازی را در یوتیوب ببینید

آهنگها را در مگناتون گوش کنید

Steven Wilson – The Raven That Refused To Sing and other stories

Steven Wilson - The Raven That Refused To Sing and other stories - Cover

بردیا برجسته نژاد: آنقدر از استیون ویلسون گفته‌ایم که هر حرف جدید یکی از همان حرفهای قدیمی‌ست. مرد همه فن حریف دنیای موسیقی، در آستانه‌ی سی ساله شدن دوران فعالیت هنری‌اش، آنقدر تجربه‌های گوناگون در کارنامه‌ موسیقی خود دارد که نه تنها می‌توان از او به عنوان یک جریان‌ساز نام برد، بلکه حالا او خودش تبدیل به یک جریان شده است. او با Porcupine Tree در آسمان موسیقی پراگرسیو راک نقش خورشید را بازی می‌کند، در No-Man فضای وهم آلودی از موسیقی سایکدلیک می‌سازد، در Blackfield پیوندی بین آرت راک و سافت راک تجربه می‌کند، در Bass Communion چترش را روی موسیقی امبینت پهن می‌کند، در I.E.M قدم به دنیای عجیب کراتراک (تلفیقی گیج کننده از موسیقی راک و الکترونیک، تحت تاثیر موسیقی اکسپریمنتال) می‌گذارد، در Storm Corrosion سیاه‌تر و تاریکتر می‌شود، و اینها همه در کنار فعالیتهای انفرادی او تحت عنوان «استیون ویلسون» است. ما امسال، 2013، را با سومین آلبوم انفرادی او آغاز کرده‌ایم: «زاغکی که از خواندن سر باز زد (و داستانهای دیگر)»

Steven Wilson

آلبوم (The Raven that Refused to Sing (And Other Stories ، سومین آلبوم انفرادی استیون ویلسون، یک ماه دیگر یعنی 25 فوریه 2013، بطور رسمی منتشر خواهد شد (البته حتما این را می‌دانید که در همان هفته‌ی اول امسال این آلبوم در فضای اینترنت لیک شد). اینبار ویلسون از یک اسطوره برای مهندسی صدای آلبومش کمک گرفته است (ترجمه‌ای مسخره برای Sound Engineering). آلبوم قبلی او (Grace for Drowning) توسط مت کالیس مهندسی شده بود. این همان شخصیت گمنامی‌ست که در آلبوم Storm Corrosion  نیز حضور داشت. حالا در آلبوم جدید ویلسون الن پارسونز، همان The Alan Parsons Project، شخصی که در سابقه خود مهندسی دو آلبوم Atom Heart Mother و The Dark Side of the Moon پینک فلوید را دارد، با او همکاری کرده است. اینبار هم ویلسون برای انتشار آلبوم نهایت کیفیت را در نظر گرفته است. یک بسته با چهار دیسک: یک CD حاوی 6 آهنگ آلبوم، یک CD شامل دموی 6 آهنگ آلبوم به علاوه‌ی دموی آهنگی به اسم Clock Song که در آلبوم از آن استفاده نشده، یک بلو-ری با میکس 5.1 از 6 آهنگ آلبوم و در نهایت یک بلو-ری شامل نسخه‌ی اینسترومنتال (بدون کلام) 6 آهنگ آلبوم به همراه یک نسخه از Drive Home (آهنگ دوم) به سبک لانژ. به تمام اینها اضافه کنید یک دفترچه 128 صفحه‌ای حاوی لیریکس آلبوم و داستانهای ارواح با تصویرسازی هاجو مولر.

Steven Wilson - The Raven That Refused To Sing and other stories 2

آلبوم با Luminol دوازده دقیقه‌ای آغاز می‌شود. این آهنگ را قبلا شنیده و دیده‌اید. در DVD کنسرت استیون ویلسون در مکزیکو سیتی، Get all you Deserve. آهنگ با ریف بیس گیتار نیک بگز آغاز می‌شود و رقصی را با فلوت و کیبورد به راه می‌اندازد. اصلا می‌توانیم همین بیس گیتار را مهمترین ساز این آهنگ معرفی کنیم. مانند اکثر آثار ویلسون مقدمه‌ی طولانی آهنگ شما را به اوج می‌برد و ناگهان، درست چند لحظه قبل از شروع وکال، رهایتان می‌کند و آرام می‌شود. ویلسون آواز نمی‌خواند! دارد برایتان قصه می‌گوید. سازبندی این آهنگ خارق‌العاده است. در این شلوغی و هیایو هر کسی کار خودش را می‌کند. اما وقتی به ترکیبشان گوش می‌کنید، این یک معجزه است! گیتار گاتری گووان هم با چند سولوی کوچک چاشنی این آهنگ است.

Drive Home آرام و زیبا آغاز می‌شود و تا انتها هم آرام و زیبا باقی می‌ماند. ویلسون در این آهنگ کاملا احساساتی بنظر می‌رسد. اینجا از آن جست و خیزهای موسیقیایی معروف ویلسون خبری نیست. اما صبر کنید تا به دو دقیقه‌ی انتهای آهنگ برسید، آنوقت می‌توانید با سولوی گیتارش زار بزنید، خودزنی و حتی خودکشی کنید. انگار 6 دقیقه مقدمه‌چینی کرده‌اند تا شما این دو دقیقه را بشنوید. این یک آهنگ ساده با پایانی خارق‌العاده است.

The Holy Drinker، جولانگاه کیبورد است. در ابتدای آهنگ انگار دوربین را انداخته باشند روی گیتاری که شبانگاه مست کرده و تلو تلو خوران از کوچه‌های تاریک می‌گذرد که ناگهان یک فلوت مست‌تر از خودش از روبرو می‌آید و از کنارش عبور می‌کند، و دوربین گیتار را رها کرده و به دنبال فلوت می‌رود. حال و هوای آهنگ کمی ترسناک است و لیریکس از رویا و کابوس می‌گوید. قسمت ابتدایی آهنگ با سولوی هیجان‌انگیز ساکسفون تمام می‌شود و قدم به فضایی خوابالوده می‌گذارد که در آن ویلسون زیر لب زمزمه می‌کند، انگار که در خواب و رویا حرف می‌زند. و حالا اینجاست که گیتار و درامز، مانند دو سگ درنده قلاده‌هایشان را پاره می‌کنند و به سمتتان هجوم می‌آورند. انگار ویلسون تاکید ویژه‌ای دارد که انتهای هر آهنگ حسابی پشت و رویتان کند!

Steven Wilson - The Raven That Refused To Sing and other stories

The Pin Drop، کوتاهترین آهنگ این آلبوم با مدت زمان 5 دقیقه است. تعجب نکنید! کسی که می‌خواند همان استیون ویلسون است. حتما سولوی ساکسفون را لحاظ کنید. این یکی از عجیب‌ترین سولوهای این ساز است که تا به امروز شنیده‌اید. و به آن سولوی گیتار را در انتهای آهنگ اضافه کنید. اصلا انگار ویلسون تبحر و تخصص خاصی در سولو نویسی برای سازهای مختلف پیدا کرده است.

The Watchmaker، غم‌انگیزترین آهنگ این آلبوم است، یا حداقل قسمت اول چنین حال و هوایی را تداعی می‌کند. در ابتدا گیتار آکوستیک است که حکمرانی می‌کند. کمی اجازه دهید تا در اواسط آهنگ بقیه دوستان هم وارد صحنه شوند. درامز و بیس، سولوی کوتاهی با فلوت و در نهایت سولوی گیتار. همه چیز جادویی‌ست. چیزی که می‌شنوید به این دنیا تعلق ندارد. تا اینکه دوباره موسیقی مسیر اولیه خود را پیدا می‌کند، منتها اینبار با حکمرانی کیبورد. و دوباره در انتها موسیقی دیوانه می‌شود و تمام سازها به رقص و پایکوبی می‌پردازند. این یک آهنگ نیست، یک سیرک است که از گریه‌های دلقک تا شیرجه در حلقه‌ی آتش را می‌توانید در آن پیدا کنید.

The Raven that Refused to Sing، آخرین آهنگ آلبومی‌ست که اسمش را یدک می‌کشد. هرچند در این آهنگ از فراز و نشیب و صعود و فرود آهنگهای معمول ویلسون خبری نیست، اما شاید همین سادگی، یکدستی و یکنواختی مناسبترین گزینه برای حسن ختام یک آلبوم پرتلاطم باشد. یک دقیقه‌ی پایانی آهنگ، یعنی همان یک دقیقه‌ی پایانی کل آلبوم، انگار که ویلسون را در دورست می‌بینید که برایتان دست تکان می‌دهد و خداحافظی می‌کند. و این پایانی شکوهمند برای آلبومی ارزشمند است.

Steven Wilson 2

این اولین آلبوم سال 2013 است که شنیده‌ام. شروع با آلبومی زیبا از یک هنرمند دوست داشتنی. اما حالا و با این آلبوم، در کنار تمام لذتی که از شنیدنش برده‌ام، یک حس عجیبی در درون دارم و آن اینکه تا این اندازه پر کار بودن ویلسون را دوست ندارم. شاید اوایل شروع فعالیت انفرادی‌ این مسئله برایم جذاب بود، اما حالا احساس می‌کنم او با فوران بیش از اندازه، فرصت لذت بردن و عمیق شدن را از طرفدارانش دریغ می‌کند. دیگر برایم جذاب نیست که هر سال نام او را بارها و بارها در پروژه‌ها و آلبومهای مختلف بشنوم. حالا که حرفش را می‌زنم آنقدر این حس عجیب است که فکر کنم حتی خودم هم با خودم موافق نیستم! پس بگذریم و لذت ببریم از جدیدترین شاهکار مردی که خودش شاهکاری در موسیقی پراگراسیو است.

شنیده‌شده‌ترین‌های 2012

بردیا برجسته نژاد: می‌خواهم دو فهرست سالانه‌ام را با شما به اشتراک بذارم:

1.  ده آلبومی که بیشتر از همه در سال 2012 شنیده‌ام. این فهرست از قسمت آمارگیری سالیانه بر مبنای آلبوم سایت Last.fm بدست آمده است. با این تغییر که برای آنکه این لیست کاربردی و منطقی شود، قبل از ترتیب بندی، تعداد شمارش ارائه شده توسط این سایت (که بر مبنای تعداد آهنگ است) تقسیم بر تعداد Trackهای آلبوم مورد نظر شده تا عدد خالص هر آلبوم بدست بیاید و بر این اساس Sort مجدد شود. در تهیه این جدول فیلتری بر مبنای سال انتشار لحاظ نشده و علت اینکه تمامی این آلبومها در سال 2012 منتشر شده‌اند ارتباطی به محدود کردن دامنه‌ی انتخاب ندارد.

Albumnow 's Top Albums

My Most Listened Albums of 2012

1  Cipher Prime Studios – Flight of Angels
OSI – Fire Make Thunder
Anathema – Weather Systems
4  Archive – With Us Until You’re Dead
5  Stone Sour – House of Gold & Bones Part 1
6  Fabrizio Paterlini – Autumn Stories
7  Sinéad O’Connor – How About I Be Me (And You Be You)?
8  A Whisper in the Noise – To Forget
9  Lacuna Coil – Dark Adrenaline
10  Anna von Hausswolff – Ceremony

2. ده آرتیستی که بیشتر از همه در سال 2012 شنیده‌ام. این فهرست هم بر اساس آمارگیری سالیانه بر مبنای آرتیست سایت Last.fm تهیه شده است. همانطور که واضح است در تهیه این فهرست فیلتری بر مبنای «آرتیستهایی که در سال 2012 آلبوم جدید منتشر کرده‌اند» لحاظ نشده است.

Albumnow 's Top Artists

My Most Listened Artists of 2012

1  Anathema
Guns N Roses
Sinéad O’Connor
Archive
Alice in Chains
Lacuna Coil
Piano Magic
IAMX
Crippled Black Phoenix
10  Fabrizio Paterlini

پ.ن: این را یادآوری کنم که Last.fm این امکان را در اختیارتان قرار نمی‌دهد که آهنگهای شنیده شده بین دو بازه زمانی را بررسی کنید. یعنی من درست در انتهای آخرین روز سال 2012 این دو فهرست را استخراج کرده‌ام تا خطا در آن حداقل باشد. در نتیجه اگر همین حالا بخواهید این لیست را ببینید در نهایت دو هفته اول سال 2013 برایتان جایگزین دو هفته اول سال 2012 خواهد شد.

حالا می‌رویم که داشته باشیم: سال 2013

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: