بردیا برجسته نژاد: این هم آخرین پست مربوط به بهترین آلبومهای سال 2016. اگر کمی من را بشناسید و این وبلاگ را دنبال کرده باشید، بعید میدانم این چند شمارهی آخر غافلگیرتان کند. پیش به سوی 2017. به زودی دوباره پستهای آلبوم پکیج، این بار برای سال جدید، را از سر خواهیم گرفت.
(26 تا 30) (21 تا 25) (16 تا 20) (11 تا 15) (6 تا 10) (1 تا 5)
05
Metallica – Hardwired… to Self-Destruct
بالاخره! در نهایت اتفاق افتاد! از آخرین باری که آهنگ جدیدی از «متالیکا» شنیدهام و آن را دوست داشتهام چیزی در حدود هجده سال میگذرد! متالیکا، برای خیلیهایی که از قدیم با آنها همراه بودهاند، در دو دههی اخیر مرده بود و تبدیل شده بود به خاطرهای از سالهای دور که باید همانها را مرور کنیم و به حال امروزش افسوس بخوریم. حتی خود آنها هم در کنسرتهای سه ساعتهشان چیزی کمتر از نیم ساعت را به سال 1991 به بعد اختصاص میدادند! حالا پس از گذشت هشت سال از آلبوم قبلی، با آلبومی بازگشتهاند که اثر شاخصی در فعالیت آنها به شمار میآید. آنها پیوند مبارک و خجستهای بین موسیقی ترش متال ویژهی خود از دههی هشتاد و موسیقی هوی متالشان در دههی نود ترتیب دادهاند و میلیونها طرفدار سفت و محکمشان را به این جشن باشکوه دعوت کردهاند. هر چیزی که این آلبوم دارد، از آهنگها و لیریکس گرفته تا اجرا و ضبط، همه و همه عالی و فوقالعادهاند و تنها چیز بدی که در آن وجود دارد، کاور بسیار زشت آلبوم است که آن را هم به بزرگی و عظمت این گروه میبخشیم!
04
Jim James – Eternally Even
شاید یکی از سختترین کارهای دنیا این باشد که عاشق «جیم جیمز» نباشی! هنرمندی استثنایی، یکی از برترین گیتاریستهای نسل جوان، هستهی مرکزی و مغز متفکر گروه «مای مورنینگ جکت»، امسال دومین آلبوم انفرادی خود را، در فضایی به نسبت متفاوت از هر آن چیزی که تا به امروز در پروژههای مختلفش شنیده بودیم، منتشر کرد. نه آلترناتیو راک، نه فولک، نه بلوز راک. اینبار او وارد فضای مبهم و گیج کنندهی موسیقی سایکدلیک راک شده است. او همیشه از چاشنی این موسیقی در آثارش استفاده کرده بود، اما انگار اینبار ژاکتش را پوشیده، کانورسهای زخمیاش را به پا کرده، بدون آنکه به کسی کار داشته باشد و بذارد کسی مزاحمش شود، در پیادهی روی خلوت و باران خوردهی موسیقی سایکدلیک، قدم زده و صریحترین اشعار خودش را زمزمه کرده است. این یک اثر متفاوت از این هنرمند دوست داشتنیست و فصل نویی از فعالیت انفرادی او.
03
Nick Cave & the Bad Seeds – Skeleton Tree
در کنار نام بزرگان و ستارههای صاحب نام دنیای موسیقی که در سال 2016 از دنیا رفتند، سقوط از صخره و مرگ پسر 15 سالهی «نیک کیو»، یکی از چهار پسرش، یکی از دوقلوهایش، طرفداران این اسطوره را غمگین و البته شگفت زده کرد! غمگین از بابت حقیقت تلخ از دست دادن عزیز یک عزیز، و شگفت زده بخاطر انتشار یکی از بهترین آثار نیک کیو تا به امروز. مرگ آرتور کیو، تاثیر عجیبی بر روی این هنرمند گذاشت، به طوری که نیک کیو در ساخت اکثر آهنگهای این آلبوم از مرگ او الهام گرفته است. حتی آثاری که پیش از این اتفاق نوشته شده بودند نیز تا زمان ضبط آلبوم دستخوش تغییر و دگرگونی شدند. کیو در این آلبوم نمیخواند! حرف میزند، تعریف میکند، شکایت میکند، ناله میکند، صدایش غصه دارد، فضای آلبوم غصه دارد، سیاه است، تاریک است، غمگین است. کیو در این اثر غم خود را با میلیونها طرفدار و عاشقش به اشتراک گذاشته و این نهایت هنر یک هنرمند، برای تبدیل حقیقتی زشت به یک اثر زیباست.
02
Radiohead – A Moon Shaped Pool
نظر شما هم محترم است، اما اگر عشق و تعصب را کنار بگذاریم و تمام ژانرها را به طریقی یک کاسه کنیم، به گمانم تعداد افرادی که مانند من معتقدند بهترین گروه حال حاضر دنیا «ریدیوهد» لعنتی است، زیاد باشد! آخرین آلبوم آنها یکی از آن چیزهاییست که شاید همیشه آرزوی آن را داشتهایم و در عین حال خیال میکردیم هیچوقت نیز بدست نمیآوریم! اثری قابل هضمتر و قابل فهمتر از بهترین گروه موسیقی حال حاضر دنیا! اثری که از لحاظ موسیقیایی کمتر وارد ذهن پریشان و مریض و بیحد و مرز «تام یورک» شده، در نتیجه کمتر اکسپریمنتال از آب در آمده، و بیشتر از چند اثر قبلی تنه به موسیقی ایندی راک، بیایید بگوییم پست ایندی راک، میزند. اثری که پیانواش قابل فهمتر است، گیتارش آشناتر است، موسیقیش روانتر است و البته لیریکسش همچنان به همان اندازه سابق پیچیده است! این آلبوم مثل یک نسیم خنک پاییزی، مثل یک جوی آب روان، از روی آدم، از توی آدم رد میشود و لرزهی ریز و جذابی از خود به جای میگذرد.
پیش از این آلبوم The King of Limbs از ریدیوهد را بعنوان بهترین آلبوم سال 2011 معرفی کردهام (+).
01
David Bowie – Blackstar
گرگ زخمی دنیای موسیقی، ابرمرد تمام دوران، ستارهی بیبدیل صوت و صدا، زنده یاد «دیوید بوئی»، تنها یک هفته پس از آغاز سال 2016، آلبوم آخرش، آلبوم خداحافظیاش، آلبومی که تبدیل به موسیقی متن سفرش شد را منتشر کرد. اثری متفاوت از هر چیزی که تا آن زمان از او و هر هنرمند دیگری شنیده بودیم. بوئی با «ستارهی سیاه» فصل تازهای در موسیقی اکسپریمنتال را رقم زد. او در این آلبوم پا را روی موسیقی جز گذاشته، خودش را بالا کشیده و فضای عجیب آوانگاردی را خلق کرده که لحظه به لحظهاش بینظیر، بیمانند و تکرار نشدنی است. همه چیز از فرم طبیعی و روتین خود خارج شده است! صدای بوئی شنونده را به بازی میگیرد، لیریکس مخاطب را گیج میکند، فضاسازی حریف را به زمین میکوبد و در نهایت این ساکسیفون است که کارش را میسازد! بوئی دو روز پس از تولد 69 سالگیاش، دو روز پس از انتشار آخرین آلبومش، از دنیا رفت. او با «ستارهی سیاه» خودش را برای همیشه جاودانه کرد. این آلبوم یک مرثیهی خودساخته از یکی از عزیزترین چهرههای تاریخ موسیقیست. دیوید بوئی، با وجود آنکه ستارهی سیاه بود، اما برای همیشه بعنوان یکی از درخشانترین ستارههای عالم موسیقی در ذهن طرفدارانش باقی میماند.
پیش از این آلبوم The Next Day از بوئی را در جایگاه 26 فهرست بهترینهای سال 2013 قرار دادهام (+). همچنین مطلب کاملی در خصوص آخرین اثر او نیز نوشتهام (+).
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
بازتاب: بهترینهای 2016 از نگاه آلبوم – 1 | آ ل ب و م
خیلی خیلی ممنون واسه لیستت که مدتهاست منتطرشم
و به شدت باهات موافقم درمورد ریدیوهد. مخصوصا که برای من ریدیوهد همیشه بهترین گروه دنیا بوده و هست
خسته نباشی بردیا جان . امسال هم مثل هر سال بی نظیر بود نقدها .
سلام آقا بردیا. فکر کنم امسال چهارمین سالی بود که منتظر فهرست بهترینهای آلبوم بودم و خوندمشون. امیدوارم عمر باقی باشه و سالای بعدم فهرستتون رو ببینم و خلاصه چراغ اینجا روشن باشه کماکان.
بردیا جان امسال از بهترین هات خبری نیست؟
ما یصبرانه منتظریم
متاسفانه برادر امسال و سالهای بعد خبری نیست ):
در رو بستی رفتی؟
چرا خب؟
یا شیخ! تو را چه شده است؟! بنده یکی از ناچیز مریدانت بودم که چندین سال نوشته هایت را دنبال می کرد و کنون دیر هنگامی است که در خماری آنها مانده ام… ما به غایت منتظر بیانات و خطبات شما در باب دو سال اخیری که بر موسیقی گذشت هستیم. لا اقل به طور انتخابی و نه لزوما رگولار بنویس هر از گاهی و ما را مستفیذ بدار
کاش حداقل سالی یک بار وبلاگ آپدیت می شد خیلی چیزا یاد گرفتم ازت بردیا جان