آ ل ب و م

موسیقی و دیگر هیچ

بایگانی‌های ماهانه: نوامبر 2011

The Best Albums of 2011

انتهای سال میلادی نزدیک است و دوباره بحث معرفی برترین ها مطرح می شود. حالا قرار است شما هم در معرفی بهترین های امسال سهمی داشته باشید. این یک فراخوان است! از تمامی شما موسیقی دوستان دعوت می کنم در کنار معرفی برترین های سال از نگاه آ ل ب و م، منتخب آلبومهای امسالتان را به دیگران معرفی کنید.

1.  هر کدام حداکثر 3 آلبوم را برای معرفی و شرح انتخاب کنید. اگر لیست شما بلند تر از این است و تمایل دارید آن را با دیگران به اشتراک بگذارید، حداکثر 10 آلبوم را نام ببرید ولی برای 3 تای آنها شرح بنویسید.

2.  شرحی که برای هر کدام از این سه آلبوم می نویسید چیزی در حد و اندازهء همان آلبومهای برتر پارسال باشد. به چند خط اکتفا نکنید، چند صفحه را هم بیخیال شوید! با Word اندازه بگیرید، می شود هر آلبوم در حدود 250 کلمه (برای یادآوری به این یک نگاه بیاندازید)

3.  سال انتشار آلبومها باید 2011 باشد. منظور از آلبوم هم فقط Studio Album است. در نتیجه در این لیست از EPها و Live Albumها و The Bestها خبری نیست. (منظور از اینکه EP نباشد یعنی مدت زمانش کمتر از 27 دقیقه نشود)

4.  خودتان را محدود به هیچ سبک و ژانری نکنید (لازم به یادآوری نیست که آلبومهای ایرانی در حیطهء فعالیت این وبلاگ نمی گنجند). نگران تکراری بودن آلبوم هم نباشید که چیزی که اهمیت دارد نگاه و دید و حس و حال شما نسبت به آلبوم است. همه چیز به خودتان بستگی دارد! معیار بهترین بودن یک آلبوم را خودتان مشخص می کنید.

5.  یکشنبه، یازدهم دی ماه، اولین روز سال 2012 است. در نتیجه آلبوم های منتخب را حداکثر تا یکشنبهء قبلش یعنی چهارم دی ماه بفرستید. خیالتان هم راحت، هفتهء آخر سال هیچ آلبوم ارزشمندی منتشر نمی شود. این یعنی بیش از 3 هفته برای انتخاب و نوشتن فرصت دارید.

6.  مطلبتان را در Word تایپ کنید و با پسوند Doc به آدرس Bardianova@gmail.com بفرستید. یک نکته را فراموش نکنید: پستهای اینجا با نگارش صحیح و کتابی ست. پس لطفاً متن را به شکل عامیانه و محاوره ای ننویسید

7.  دوستان وبلاگ نویس، مخصوصاً دوستان موسیقی نویس، همکاری و همراهی شما صد در صد باعث رسیدن به نتیجهء بهتر می شود. آلبوم های منتخبتان را به آ ل ب و م و این ماجرا را به دیگران معرفی کنید.

پ.ن: خطاب به همه شما: تنبلی نکنید! بی حال نباشید! فقط خواننده نباشید! فقط دانلود کننده نباشید! بهانه نیاورید! من و همه منتظر دیدن و خواندن آلبوم های برتر شما هستیم.

Snow Patrol – Fallen Empire

نویسنده مهمان – مجتبی اسحاقی: گروه اسکاتلندی Snow Patrol برخلاف Coldplay و Keane با اولین آلبوم نه تنها شهرت چندانی کسب نکرد، بلکه حتی دیده هم نشد! برای آنها چهار سالی زمان لازم بود تا با سومین آلبوم استودیویی خود Final Straw مورد توجه طرفداران موسیقی ایندی و آلترناتیو قرار گیرند. با نقدهای خوبی که بر Final Straw نوشته شد و استقبال علاقه مندان این نوع تازه از موسیقی زیبا و یکدست گروه، Snow Patrol به یکی از چهره های شناخته شده ی موسیقی آلترناتیو بدل شد.

Eyes Open آلبوم بعدی یک موفقیت تمام عیار برای گروه و پاسخی مناسب به هوادارانی بود که بی صبرانه منتظر اثر جدید آنها بودند. Chasing Cars سینگل بی نظیر آلبوم در مدت زمان کوتاهی شمار قابل توجهی به تعداد طرفداران گروه افزود و فروش خیره کننده ای را برای Eyes Open به همراه اورد. سومین آلبوم استودیویی آنها،A Hundred Million Suns علارقم نقد های خوبی که دریافت کرد با استقبال چندانی از جانب طرفداران مواجه نشد. تلاش آنها برای اضافه کردن مایه های موسیقی ایندی به سبک و سیاق شناخته شده ی گروه چیزی جز یک اثر متوسط را در پی نداشت، اثری که اعتبار چندانی به پیشینه ی موسیقی Snow Patrol اضافه نکرد.

اواخر سال 2009 گروه از شروع کار بر روی آلبوم جدید خبر داد. آلبومی که آنها را وارد فضای متفاوتی خواهد کرد. فضایی که به گفته ی ناتان کانلی، گیتاریست گروه، خطی مشی جدیدی را دنبال می کند و طرفداران بایستی با ذهن باز و بدون پیش داوری با آن برخورد کنند. همچنین به نقل از گری لایت بادی، خواننده و فرد اول گروه، فرایند ساخت و ضبط آلبوم بیش از تمامی آثارشان به طول انجامیده و ما با یهترین اثر Snow Patrol تا به امروز مواجه خواهیم بود.

Fallen Empire تازه ترین اثر Snow Patrol به راحتی و تنها با یک کلمه ی «معمولی» قابل توصیف است. شاید این منصفانه ترین برخوردی ست که با ساخته ی تازه ی گری لایت بادی و گروهش می توان داشت. بر خلاف منتقدین طرفدار این آلبوم که Fallen Empire را متفاوترین اثر آنها می دانند، بنظر می رسد با موسیقی چندان متفاوتی روبرو نیستیم. اصول موسیقی Fallen Empire کاملا منطبق بر چهار چوب شناخته شده ی Snow Patrol بوده و تغییراتی که گروه از آنها صحبت می کند عموما تنها در جزئیات آهنگ ها صورت گرفته است، با ذکر این نکته که استفاده از کر و یا پررنگ کردن فضای تکنو را چندان نمی توان به معنای تحول نیست. در کل این تغییرات به گونه ای ست که طرفداران پر و پاقرص گروه متوجه آن خواهند شد در حالی که برای سایرین صدا همان صدای آشنای گری لایت بادی ست و موسیقی همان موسیقی همیشگی Snow Patrol.

بخش عمده ای از این نارضایتی را می توان ناشی از اصرار گروه بر استفاده از فرمولهایی که در آثار پیشین خود استخراج کرده بود دانست، وگرنه Fallen Empire به هیچ وجه اثر ضعیف یا بی ارزشی نیست. به قول منتقد مجله Q «این آلبوم آن اثر ساختار شکن و نویی نیست که Snow Patrol به آن احتیاج داشت با وجود این همچنان از گوش دادن به آن می توان لذت برد.» مسلما متفاوت نبودن به معنای بد بودن نیست. آلبوم جدید طرفداران گروه را به شدت راضی نگه داشته و برخورد مثبت آنها در سایت ها و نشریات مختلف نشانه ای بر همین مدعاست. اثر جدید Snow Patrol شاید به شمار طرفداران انها اضافه نکند ولی بی شک از آنان نخواهد کاست.

Man an Ocean – Scenes From Another Day

اینکه داستان از کجا شروع شد چندان مهم نیست! اما داستان از آنجایی جدی می شود که هنرمندی جوان به نام دیوید راته، اهل گاسپه یکی از شهرهای کبک کانادا، تصمیم می گیرد با هنر خودش دنیای جدیدی از موسیقی را خلق کند. این پروژه با عنوان Man an Ocean با پشت سر گذاشتن موسیقی پاپ و راک، وارد فضایی از امبینت و پست راک می شود که از طبیعت الهام می گیرد، در عواطف و احساسات انسان نفوذ می کند و مهم تر از همه دیدگاه و اعتقادات راته را به مخاطب معرفی می کند. موسیقی او می تواند به راحتی شما را سوار بر قوهء تخیلتان کند و به همراهتان سفری پر از احساس را آغاز کند. شما با Man an Ocean شریک و همراه اسرار و رموز دیوید راته خواهید شد.

راته همه کاره است. او تمام نیازش برای رسیدن به یک اثر را به تنهایی برآورده می کند. خلق می کند و می سازد و می نوازد و ثبت می کند: از گیتار تا پیانو، از سنتور تا پرکاشن، از ضبط کردن تا میکس کردن. در یک کلام او تک و تنها درآثارش حضور دارد و به جز اجراهای زنده با هیچ هنرمند دیگری همکاری نمی کند. راته حتی تمام هزینه ها را خود پرداخت می کند تا به معنای واقعی یک هنرمند مستقل با آثاری مستقل باشد.

اولین آلبوم Man an Ocean با عنوان This is not about who’s gonna win در سال 2008 فقط در 1500 نسخه توزیع شد. دومین آلبوم در سال 2009 با عنوان Fields / Hurricanes با نظرات مثبت فراوانی مواجه شد تا جایی که کوین لافورست، منتقد SEE، نام آن را در فهرست ده آلبوم برتر سال 2009 خود قرار داد. پس از آن راته در چندین فیلم کوتاه به عنوان آهنگ ساز حضور داشت و توانست موفقیتهایی در فستیوالهای سینمایی جمهوری چک و ایتالیا کسب کند… و حالا به تازگی اثری از راته منتشر شده که مخاطب را حیرت زده می کند. اثری که حتی در مورد آن هنوز در سایت رسمی این هنرمند چیزی نوشته نشده.

این مجموعهء «صحنه هایی از روزی دیگر» نام دارد. بگذارید برایتان بگویم که این آلبوم را باید چگونه گوش داد! : ابتدا عنوان آلبوم را چندین بار در ذهنتان تکرار کنید. سعی کنید یه تصویری از «روزی دیگر» را در ذهنتان تجسم کنید. بعد تک تک آهنگها را به همان ترتیبی که در آلبوم گذاشته شده، بدون آنکه به عنوانشان نگاه کنید، بشنوید. همراه با 9 تِرک کوتاه، یک روز متفاوت برای شما ساخته می شود. روزی که هر لحظه اش حس خاصی را ایجاد می کند. حالا وقت آن رسیده که این مجموعه را دوباره گوش کنید، این بار با شروع هر ترک نگاهی هم به عنوان آن بیاندازید:

  1. صحنهء اول: نور سپید، رویای صبحگاهی
  2. صحنهء دوم: ماشینها و پلها
  3. صحنهء سوم: من از این شغل متنفرم
  4. صحنهء چهارم: ناهار در پارک، چشمها بسته
  5. صحنهء پنجم: من به اینجا تعلق ندارم
  6. صحنهء ششم: فرار در ساعت 2 بعد از ظهر
  7. صحنهء هفتم: هرگز برنخواهم گشت
  8. صحنهء هشتم: یک زندگی جدید
  9. صحنهء نهم: قلمرو نامعلوم

باورنکردنی ست! عناوین آهنگها احساس و تصور شما را از پراکندگی نجات می دهد و چهارچوب ذهنی آهنگساز را پیش رویتان می گذارد. هر اسم بیانگر همان چیزی ست که می شنوید. صحنهء ششم با ریتمی تند و ضرباهنگ سریع به زیبایی فرار را برایتان تداعی می کند و صحنهء سوم به شکلی باور نکردی کسالت محل کار را در ذهنتان می سازد. در صحنهء دوم ناامیدی را در حرکت ماشینها و عبورشان از پلها می شنوید و در صحنهء هشتم این امید است که به شما لبخند می زند.

این مجموعه به شکلی اعجاب انگیز پر از احساس است. راته به شما اجازهء اینکه برداشت آزاد داشته باشید را نمی دهد. او کاملا در چهارچوبی معین به شما می فهماند که چه چیزی را باید بفهمید. شاید این مسئله کمی بنظر محدود کننده بیاید، اما بعد از شنیدن چندین بارهء آن و کشف هر حسی که مد نظر راته است، احساس رضایت عجیبی باید دو چندان شدن لذت شنیدن آهنگها می شود. Man an Ocean به وسعت یک اقیانوس است، اقیانوسی از احساس.

پ.ن: می توانید آلبوم اول این هنرمند را از صفحهء Last.fm آن به صورت رایگان دانلود کنید. اینجا هم سایت رسمی این هنرمند است.

Sigur Rós – INNI

نویسنده مهمان – مجتبی اسحاقی: ایسلند نام آشنایی برای علاقه مندان به موسیقی ست، سرزمینی که موسیقی انگار بخشی از عنصر وجودی مردم آن را تشکیل می دهد. کشوری کوچک با جمعیتی 320 هزار نفری که زادگاه تعدادی از استثنائی ترین چهره های موسیقی حال حاضر دنیاست. آهنگسازانی که عمده ی شهرت خود را مدیون موسیقی تجربی اعجاب انگیز و مرز شکن خود هستند. ترکیبی که اعتبار و جایگاه ویژه ای برای سبک آیسلندیک در میان سایر سبکها به ارمغان آورده است.

Sigur Rós نیاز به معرفی یا تعریف و تمجید ندارد، همین که بگوییم آنها به تنهایی نیمی از اعتبار موسیقی ایسلند هستند کفایت میکند. گروهی که نوای سحر انگیزشان شبیه هیچ صدایی که تا پیش از آن شنیده اید نیست، شنوندگانشان تنها در last.fm جهار و نیم برابر کل جمعیت زادگاهشان است و همواره از آنها به عنوان یکی از تاثیر گذارترین چهره های موسیقی پست راک یاد می شود. هفتم نوامبر امسال Sigur Rós پس از غیبتی 3 ساله با مجموعه ای به نام INNI (به معنای درون) از تعلیق طولانی مدت خود خارج و به عرصه ی موسیقی جهانی بازگشت. این مجموعه در طول اجرای سال 2008 گروه در Alexandra Palace شهر لندن ضبط شده و حالا پس از گذشت 3 سال شاهد انتشار آن هستیم.

INNI یک آلبوم اجرای زنده ی معمولی شبیه تمام نمونه های مشابه اش نیست. همراه با این مجموعه مستندی 75 دقیقه ای منتشر شده و از آن یک تجربه ی سمعی بصری بی همتا ساخته است، تجربه ای متفاوت از هرآنچه Sigur Rós را با آن می شناسیم. اینبار خبری از آن نورها و رنگ ها نیست فیلم تماما به صورت مونوکروم سیاه و سفید فیلم برداری شده با رنگهایی که گهگاه می آیند و میروند، فیلمبرداری غریب و افکتهای تصویری خیره کننده مکمل بی نظیری برای موسیقی گروه به وجود آورده. اجرایی که به گفته ی نیویورک تایمز انگار از جهانی دیگر در حال پخش است. وینسنت موریست کارگردان کانادایی- فرانسوی این ویدئو با تبدیل تصاویر ضبط شده به فرمت 16 میلی متری، استفاده از کات ها و حرکات عجیب دوربین و ضبط تصاویری با کنتراست بالا سعی در ساخت فضایی نو داشته است، فضایی که انگار از عمق گذشته بازیابی و پس از سه سال برای ما به نمایش در می آید. INNI بر خلاف Heima تمرکز ویژه ای بر زوایای تیره ی موسیقی Sigur Rós دارد، نمایش قطعاتی چون Svefn-G-Englar به وضوح حاوی این تاثیر است. در این آلبوم با یکی از بهترین اجراهای گروه طرف هستیم، Jonsi مثل همیشه روی صحنه غوغا می کند. ما با خواننده ای طرف هستیم که در اجرای زنده بی همتاست، او حتی اگر فالش هم بخواند باز صدایش در نوای سایر سازها گره می خورد و هوش از سرتان می برد.

آلبوم منتشر شده با استقبال گسترده ای، هم از جانب منتقدین و هم سوی هواداران گروه، روبرو شد. نیویورک تایمز با اختصاص 4.5 از 5 ستاره INNI را ترکیب منحصر به فردی از تصویر و موسیقی خواند و آن را نمایشی متفاوت از این گروه ایسلندی نامید. به نقل از جاستین چانگ، منتقد ورایتی نیز: «در حالی که Heima، اولین تجربه ی زنده ی گروه، تصویری رنگارنگ و زیبا از ایسلند به نمایش می گذاشت اینبار INNI ، موسیقی Sigur Rós را خارج از خانه در فضایی مینیمال نشان میدهد تجربه ای سیاه و سفید و نفس گیر از Sigur Rós» ترک نهایی آلبوم یعنی Lúppulagid نیز توجه بسیاری را به خود جلب کرده، قطعه ای امبینت که تا پیش از این منتشر نشده و منتقد اینترتینمنت ویکلی آن را پایانی حماسی و متفاوت بر آلبوم زنده ی Sigur Rós توصیف کرده است.

این آلبوم Sigur Rós را در نقطه ی اوج دوران حرفه ای خود نشان می دهد ، دورانی که به گفته ی اعضا در سال پیش رو با شروع ضبط ششمین آلبوم استودیویی گروه وارد دوران تازه ای خواهد شد .

پی نوشت: توصیه می کنم اگر به موسیقی Sigur Rós علاقه مندید تنها به نسخه ی صوتی این آلبوم بسنده نکنید و به هیچوجه نسخه ی تصویری ش  را از دست ندهید.

Album NOW in Google Plus

بعد از صفحهء وبلاگ آ ل ب و م در فیس بوک، امشب صفحه ای در گوگل پلاس برای این وبلاگ باز شد. مطالب درج شده در این دو صفحه و مباحث مربوط به آنها بصورت کاملا جداگانه و مستقل از وبلاگ بوده و اگر علاقه مند به موسیقی در ژانرهای مختلف هستید، همراهی تان را توصیح می کنم.

 Album NOW in Google+

.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: