آ ل ب و م

موسیقی و دیگر هیچ

بایگانی‌های ماهانه: جون 2012

Niyaz – Sumud

بردیا برجسته نژاد: شاید بتوان گروه Axiom o Choice‌ را پیشرو در معرفی موسیقی فیوژن ایرانی به مخاطب بین الملل دانست. گروهی که با اصلیت ایرانی در آمریکا تشکیل شد و بین سالهای 1994 و 2002، به سرپرستی رامین ترکیان و خوانندگی مامک خادم، توانست با فاصله گرفتن از موسیقی سنتی ایرانی و دور شدن از آن شکلی که همیشه تعریف شده بود، به ترکیب جدیدی از موسیقی New Age و فیوژن دست یابد. هم زمان با پیدایش این گروه، هنرمند ایرانی جوان و گمنامی به اسم اعظم علی با همکاری نوازنده ای آمریکایی به اسم گریگ الیس گروه Vas را پایه گذاری کرد که نگرشی متفاوت به موسیقی فیوژن شرقی داشت. Vas وارد فضایی از موسیقی فیوژن شده بود که به آن فیوژن قبیله ای (Tribal Fusion) می گفتند، سبکی که گروه استرالیایی Dead Can Dance در آن فرمانروایی می کرد. با وجود آنکه Vas هیچوقت نتوانست به شهرت Axiom of Choice برسد، اما اعظم علی نامش بعنوان یک ایرانی و یکی از بهترین هایی این ژانر در دنیا ثبت شد.

اعظم علی در کنار Vas سه آلبوم انفرادی منتشر کرد، پروژهء Roseland را به همراه تیلر بیتس راه انداخت و موسیقی بازی پلی استیشن Syphon Filter: Logan’s Shadow را ساخت. با این وجود هیچ کدام اینا به اندازهء پروژهء Niyaz که در سال 2005 کلید خورد به شهرت جهانی نرسید. رامین ترکیان بعد از انحلال Axiom of Choice در سال 2002 و اعظم علی پس از تعطیلی Vas در سال 2004 به همراه کارمن ریتزو (که پیش از این با آلانیس موریست همکاری کرده بود) Niyaz را با انتشار آلبومی به اسم Niyaz در سال 2005 تاسیس کردند. این آلبوم با اجرای متفاوت موسیقی فولکلور ایرانی و اردو و همچنین اشعار بزرگانی نظیر مولانا و عبید زاکانی توانست به رتبهء دوازدهم چارت موسیقی World دست یابد.

آلبوم دوم آنها در سال 2008 با عنوان Nine Heavens شامل 9 آهنگ و مانند اثر قبلی در ژانر آکوستیک الکترونیک و World بود، و توانست رتبهء چهارم چارت موسیقی World را تصاحب کند. و بعد از گذشت 4 سال، در حدود یک ماه پیش سومین آلبوم این گروه با عنوان Sumud (صمود( منتشر شد که اثری به نسبت متفاوت از آلبوم های قبلی این گروه است. آلبومی که رنگ و بوی موسیقی الکترونیکا و حتی Dance در آن پررنگ تر از آثار قبلی حس می شود. صمود به معنی استقامت، اشارهء مستقیمی به پایداری دور از خشونت فلسطین دارد. اعظم علی به دور از هر پیام سیاسی توضیح می دهد که هر انسانی باید احترام و حق زندگی در سرزمینی که بدنیا آمده است را داشته باشد. نیاز اینبار نیز مانند همیشه پیام آور صلح و دوستی ست. آنها از دنیای واحدی صحبت می کنند که همه در آن یکسان و برابرند. آنها می گویند که با پیشرفت علم و تکنولوژی و سریع تر شدن همه چیز، بسیار پیش آمده که فرزندانی متولد شوند که والدینشان از دو ملیت و فرهنگ متفاوت باشند. آنها معتقدند که این روند آنقدر ادامه خواهد یافت که هیچ کس اهل هیچ کجا نخواهد بود و همه دارای یک ملیت واحد خواهند شد. نیاز در آلبوم جدید خود با تلفیق فوق العاده ای از موسیقی فولکلور ایرانی، افغانی، ترکی، کردی و فلسطینی به همراه موسیقی الکترونیک، اثری استثنایی خلق کرده که به قول کارمن ریتزو (عضو گروه) به نحوی از تکنولوژی روز غربی در آن استفاده شده که خبری از خود موسیقی غربی نیست.

مشهورترین آهنگ این آلبوم و اولین سینگل آن، همان آهنگ افغانی معروف «مزار» است که قطعا تمام ما ان را شنیده ایم (بیا بریم به مزار ملا ممد جان / سیل گل لاله زار وا وا دلبر جان) این آهنگ با همراهی ای آر رحمان، هنرمند صاحب نام هندی و برندهء جایزه اسکار (که پیش از این از او بدلیل حضورش در سوپرگروه Superheavy صحبت کرده ام) اجرا شده است. این آلبوم به اندازه ای دوست داشتنی و شنیدنش در حدی لذت بخش است که مطمئنا به یک بار شنیدنش در همان روز اول اکتفا نخواهید کرد. موسیقی خوب نیاز، صدای روشن و بهشتی اعظم علی را از دست ندهید.

پ.ن: چند هفته پیش خبر انتشار این آلبوم را در صفحهء فیس بوک آ ل ب و م نوشته بودم. اما این آلبوم ارزش این را داشت که با گذشت یک ماه برای آنهایی که هنوز آنرا نشنیده اند معرفی شود.

Neil Young and Crazy Horse – Americana

بردیا برجسته نژاد: بیش از پنجاه سال است که از آغاز فعالیت هنری اش می گذرد. یکی از بزرگترین موسیقیدان های فولک و راک چند دههء اخیر به حساب می آید. با وجود آنکه با یک بار ورود به «تالار مشاهیر راک اند رول» عضویت دائمی آن نصیب هنرمند می شود، او دو بار وارد آن شده است (یک بار بعنوان سولو آرتیست و یکبار بخاطر گروه Buffalo Springfield). تالار مشاهیر راک اند رول او را «صدای اشتباه ناپذیر» خطاب می کند. از او بعنوان دومین ترانه سرای برتر تاریخ موسیقی (بعد از باب دیلن) نام می برند. بخاطر تاثیر فراوانش بر کرت کوبین (Nirvana) و ادی ودر (‍Pearl Jam)‏، دو هنرمندی که اوایل دهه 90 موسیقی گرانج امروزی را پایه گزاری کرده اند، عده ای به او لقب «پدرخواندهء موسیقی گرانج» را داده اند. پنج آلبوم از آثار او در فهرست 500 آلبوم برتر تمام دوران مجلهء رولینگ استون قرار گرفته است. تا به امروز به او دو بار دکترای افتخاری داده اند و مفتخر به دریافت نشان افتخاری مانیتوبا و نشان افتخاری کانادا شده است. در کنار اینها، او چند فیلم مستند کارگردانی کرده و موسیقی چند فیلم مشهور را ساخته است (از جمله  مرد مرده ساختهء جیم جارموش و فیلادلفیا ساختهء جاناتان دیم که برای دومی نامزد دریافت جایزهء اسکار شده است). خودتان خوب می دانید که در مورد چه کسی صحبت می کنم: نیل یانگ.

نیل یانگ در دوران فعالیتش، با هنرمندان مختلف، در قالب گروه های گوناگون همکاری داشته است. یکی از آن گروه ها Crazy Horse نام دارد که سابقهء همکاری اش با نیل یانگ به اواخر دههء 60 بازمی گردد. تمام شهرت آنها هم در طول این سالها همین همکاری با نیل یانگ است (کریزی هورس در طول 40 سال فعالیت تنها 5 آلبوم بدون حضور نیل یانگ منتشر کرده). هفته پیش جدید ترین آلبوم نیل یانگ و تازه ترین همکاری اش با کریزی هورس با عنوان Americana منتشر شد.

پاییز سال 2011، وقتی یانگ به همراه دیو ماتئوس در مراسم سالگرد تاسیس مدرسهء بریج (مدرسه ای مخصوص کودکان دارای نقص عضو که یانگ بنیانگذارش است) حضور داشت چیزی گفت که کسی انتظار شنیدنش را نداشت. او گفت که قصد دارد روی مجموعه ای کار کند که آنقدر قدیمی ست که همه آنرا شنیده اند اما نمی دانند از کجا آمده است. شش ماه بعد نیل یانگ و کریزی هورس (بعد از گذشت ده سال از آخرین همکاری شان) وارد استودیو شدند تا آهنگهایی را بازخوانی کنند که ریشه شان حدودا به 150 سال پیش بر می گردد. پیش از این در بیست ساله گذشته دو بار باب دیلن (Good as I been to You سال 92 و World Gone Wrong سال 93) و یک بار بروس اسپرینگ استین (We Shall Over Come سال 2006) دست به بازخوانی آهنگهایی زده اند که بخاطر قدیمی بودنشان خطر فراموش شدنشان وجود داشت. حالا نیل یانگ هم به جمع آنها اضافه شده تا قدمی در راه زنده نگه داشتن موسیقی فولک باقی مانده از دو قرن پیش آمریکا بردارد.

آلبوم با Oh Susannah شروع می شود. یکی از مشهورترین آهنگهایی که تاریخ موسیقی آمریکا به خود دیده، ساختهء استفن فاستر در سال 1848. احتمالا وقتی که فاستر آن را برای خواهر بیمارش می ساخت تصور نمی کرد که بعد از گذشت 154 سال آهنگش آغازگر آلبوم یکی از بزرگان موسیقی حال حاضر دنیا باشد. همهمه و شلوغی و ناموزون بودن شروع آهنگ کاملا این حس را در شما تداعی می کند که یانگ و کریزی هورس بعد ازسالها در همین چند ثانیه سعی می کنند خودشان را در کنار یکدیگر پیدا کنند. آلبوم هم همینگونه ضبط شده، همینطور زنده و مانند یک کنسرت استودیویی. در آهنگ بعدی، Clementine، است که احساس می کنید حالا هماهنگی لازم اینجا شده و قرار است با آلبوم بی نظیری مواجه شوید. آهنگ را پرسی مونتروز در سال 1884 ساخته و ماجرای آن بر می گردد به مردی که عشقش، یعنی دختر یک معدنچی، در سانحه ای غرق شده است و او حالا برای دلداری خواهر معشوقش این آهنگ را می خواند (البته روایتی هم وجود دارد که آهنگ از زبان پدر این دو دختر خوانده می شود) این آهنگ که سالهاست توسط معدنچیان مکزیکی خوانده می شود، معلوم نیست کی و کجا و چگونه به انگلیسی برگردانده و خوانده شده است. آهنگ سوم، Tom Dula، مشخص نیست توسط چه کسی و در چه سالی ساخته شده. ماجرای آن واقعی ست و به قتل زنی در سال 1866 باز می گردد که بدست نامزدش کشته شده. قاتل به دار آویخته شد، اما متهم بودنش با شک و تردید همراه بود. چهارمین آهنگ، Gallows Pole، هم مشخص نیست به چه زمانی بر می گردد، اما مشهورترین ورژنی که از آن وجود دارد، اجرای سال 1970 گروه لدزپلین است. داستان این آهنگ مربوط به التماسهای دختر خدمتکار و جوانی ست که به دلیل نامعلومی قرار است به دار آویخته شود و از قاضی می خواهد کمی فرصت دهد تا شاید کسی پیدا شود و با پراخت غرامت او را آزاد کند.

به نظر می رسد نیل یانگ ترسی از وارد شدن به فضای موسیقی پاپ میانهء قرن گذشته ندارد. آهنگ بعدی، Get a Job، آنقدرها هم قدیمی نیست. یک اثر پاپ که اولین بار توسط گروه سیلوئت در سال 1957 اجرا شد و جالب اینجاست که تا کنون چندین پاسخ مختلف برای آن نوشته شده است (که معروفترین شان آهنگ Got a Job از The Miracles محصول 1999 است) و در ادامه Travel On، آهنگی کانتری پاپ از بیلی گرامر محصول 1959 و همچنین High Flyin’ Bird ساختهء بیلی اد ویلر محصول 1963. آهنگ هشتم، She’ll Be Coming Round the Mountain، آنقدر قدیمی ست که ویلیام بارتون در کتاب سال 1899 خود آن را به عنوان یک ترانهء قدیمی مخصوص برده های سیاه پوست معرفی می کند. ورژن کمی ساده شدهء این اثر سالهای طولانی ست که بصورت ترانهء کودکانه برای بچه ها خوانده می شود. This Land is Your Land نهمین آهنگ این آلبوم است، ساختهء وودی گوترای بر اساس یک ملودی قدیمی، محصول 1945. این آهنگ ترانه ای کاملا آمریکایی و وطن پرستانه دارد و جالب اینجاست که با همین ملودی و با کمی تغییر در همین ترانه می توانید ورژن کانادایی، سوئدی، نیوزلندی، ولزی، انگلیسی، ایرلندی، بلژیکی، باهامایی و حتی نامیبیایی آنرا هم پیدا کنید! آهنگ دهم، Wayfarin’ Stranger، از آن آثار قدیمی ست که بیش از 50 بار توسط هنرمندان مختلف بازخوانی شده. تا قبل از نیل یانگ، هنرمندان مشهوری نظیر: الیسون کراس، امیلو هریس، اوا کسیدی، جوآن بائز، جانی کش، جان میچل و ناتالی مرچنت نیز این آهنگ را بازخوانی کرده بودن. اما معروفترینشان اجرای جک وایت برای موسیقی فیلم Cold Mountain است. آخرین آهنگ آلبوم، God Save the Queen، احتمالا قدیمی ترین آهنگ این آلبوم بشمار می آید. ساختهء توماس آرن در سال 1745 و همانطور که از اسمش می توان حدس زد به احترام ملکهء انگلستان. این اثر از آن زمان بصورت یک آهنگ ملی و تشریفاتی در کشورهای تحت سلطهء انگلستان مورد استفاده قرار گرفته است. این نقطهء پایان یک آلبوم بی نظیر و دوست داشتنی ست.

این آلبوم به طور قطع یادآور خاطرات گذشتهء مردم آمریکاست. اما آهنگها به قدری جذاب و زیبا ست که در کنار تازه بودنشان برای امثال مایی که پیش زمینه ای از آنها نداریم، گوش نواز و دوست داشتنی ست. اما با این وجود بارز ترین صفتی که می توان به این مجموعه اختصاص داد «زنده بودن» آن است. چیزی که می توانید در کنار ملودی، روح هر کدام را هم احساس کنید. همان صفت مشخص اکثر آثار نیل یانگ. اگر تا به امروز برای شنیدن این آلبوم تردید داشته اید، مطمئن باشید که با اثر فوق العاده ای مواجه خواهید شد.

Rush – Clockwork Angels

بردیا برجسته نژاد: اگر بگوییم گروه کانادایی Rush یکی از هیولاهای تاریخ موسیقی راک و متال است، بیراه نگفته ایم. سابقهء 40 سالهء این گروه و برگزاری تورهای عظیم و خلاقانه شان باعث شده که هر سه عضو اصلی گروه و ترکیبشان در قالب Rush بدل به یکی از تاثیرگذارترین های تاریخ موسیقی راک و متال بشوند. گدی لی، خواننده و بیسیست و کیبوردیست گروه، از نوابغ موسیقی ست. او تا به حال 6 بار برندهء جایزهء بهترین بیسیست موسیقی راک از نگاه مجلهء گیتار پلیر شده و تکنیکش در نوازندگی بیس الهام بخش چهره های شاخصی نظیر کلیف برتون (متالیکا)، استیو هریس (آیرون میدن)، جان میونگ (دریم تیتر) و فرانک بلو (انترکس) بوده است. البته این را هم باید در نظر بگیرید که در فهرست صد خواننده برتر تاریخ موسیقی متال مجلهء معتبر هیت پریدر، گدی لی رتبهء سیزدهم را به خود اختصاص داده است. الکس لایفسان، نوازندهء گیتار، جوایز رنگارنگی را در کارنامهء هنری خود دارد که می توان در میان آنکه بزرگترین استعداد راک از طرف مجلهء گیتار برای هنرمندان تجربی در سال 1983 و بهترین گیتاریست راک سال 2008 از نگاه مجلهء گیتار پلیر را نام برد. نیل پیرت، درامر گروه، اعجوبه ای پشت درامز است. او توانسته تا به امروز 9 بار جایزه بهترین درامر سال مجلهء مدرن درامر را به خود اختصاص دهد و البته به آن اضافه کنید 16 بار کسب مقال اول بهترین اجرای ضبط شده و 4 بار بهترین نوازندهء پرکاشن از نگاه همین مجله، و کسب 4 بار مقام بهترین درامر سال به انتخاب مجلهء DRUM. بگذارید خیالتان را راحت کنم! اگر بخواهید تعداد جوایز او را بشمارید به عدد حیرت انگیز 52 خواهید رسید. اجراهای زندهء او خارق العاده است! خودش در مرکز درامز می نشیند، بطوریکه درام کیت او به شکل 360 درجه اطرافش را گرفته است. شما با درامری مواجه خواهید بود که در مرکز دایره غوغا می کند.

راش از همان زمان انتشار اولین آلبومش در سال 1974 توانست با مهارت اعضایش در نوازندگی و استفاده از ترانه های عمیق فلسفی بعنوان یکی از تاثیرگذارترین گروه های موسیقی متال در دنیا مطرح شود، بطوریکه پیدایش گروه هایی نظیر Metallica, Primus, The Smashing Pumpkins, Dream Theater, Symphony X را مدیون این گروه می دانند. حالا آنها بعد از گذشته 5 سال از انتشار آخرین آلبوم خود، تا سه روز دیگر نوزدهمین آلبوم استودیویی شان، با عنوان فرشته های کوکی (Clockwork Angels) را روانهء بازار خواهند کرد. این آلبوم با 12 آهنگ و مدت زمان 66 دقیقه، هشتم ژوئن در استرالیا و چهار روز بعدش در سرتاسر دنیا منتشر خواهد شد. این را هم حتما می دانید که مدتهاست ژانر این گروه از هوی متال به راک و پراگرسیو راک تغییر کرده است. همچنین این دومین آلبوم آنهاست که با تهیه کنندهء صاحب نام آمریکایی، نیک راسکولینز، همکاری می کنند. راسکولینز در کارنامهء خود سابقه همکاری با گروه های صاحب نامی نظیر فوو فایترز، اوانسنس، استون سور، دفتونز و مرلین منسون را دارد.

بپردازیم به آهنگهای این اثر: آغازگر آلبوم، Caravan، یک شروع میخکوب کننده است. این آهنگ چندین سال پیش ساخته شده، در توری که برای آلبوم قبلی برگزار شده بود نیز چندین بار اجرا شده و از همان زمان بارها دستخوش تغییرات در ترکیب سازها شده است. از ریف خوش آوای گیتار و کیبورد دوست داشتنی این آهنگ که بگذریم‏، بیس گیتار در آن بیداد می کند. Caravan به عنوان اولین آهنگ و اولین سینگل فوق العاده است. BU2B هم در کنار Caravan چندین بار در تور قبلی گروه اجرا شده. این آهنگ جولانگاه گیتار است! به گفتهء لایفسان او در این آهنگ از شش track جداگانهء گیتار استفاده کرده است. Clockwork Angels پراگرسیو شروع می شود و  اواسطش به شکل دور از انتظاری به موسیقی بلوز می چرخد و دوباره همان ترکیب اولیه اش را پیدا می کند. The Anarchist شاید Rushترین آهنگ این آلبوم باشد. همان ملودی های قدیمی و آواز و همان درامزی که لحظه ای و در استودیو توسط نیل پیرت ساخته و اجرا می شود. لایفسان می گوید که پیرت از آن آدمهایی ست که هر از گاهی به کمی درگیری و هیجان در زندگی اش نیاز دارد و این آهنگ برای او همین هیجان را داشته است.

Carnies با ریف گیتار جیمی هندریکس وار آغاز می شود. مسئله هم همین است. این آهنگ خیلی بیشتر از آن که بتواند تاثیر گذار باشد بنظر می رسد تاثیر گرفته است. می توانید رد خیلی ها را در این آهنگ پیدا کنید. Halo Effect با آکوستیک شروع می شود و آکوستیک در این آهنگ تا انتها غالب است. متن آهنگ در مورد تصمیمات احساسی ست که به نتیجه نمی رسند و بطور غیر مستقیم حالی را وصف می کند که تو عاشق کسی هستی که نباید باشی. Seven Cities Of Gold به شما فرصت نمی دهد که بفهمید چه اتفاقی افتاده است! بیس از همان ابتدا گوشهایتان را تیز می کند و کم کم با هیاهوی گیتار و درامز به اوج می رسد. اصلا این آهنگ را باید به نام گدی لی، به خاطر آواز و بیس گیتارش ثبت کرد، اما هنرنمایی گیتار لایفسان را در انتهای آهنگ باعث می شود که فراموش نکنید با یک گروه طرف هستید. The Wreckers بنظر می رسد بیشتر پاپ راک باشد تا آن چیزی که انتظارش را داریم، شاید قرار است با این آهنگ کمی استراحت کنید تا برای شنیدن باقی آلبوم آماده شوید. حالا نوبت آن رسیده که در Headlong Flight کمی با هنر درامر گروه، نیل پیرت، آشنا شوید. ابتدا قرار بود این آهنگ بصورت اینسترومنتال ضبط شود، اما نتیجه آن شد که این آلبوم، بر خلاف اکثر کارهای قبلی آنها، فاقد آهنگ بدون کلام باشد. چندان معلوم نیست که  Bu2b2 در این آلبوم چه می کند! شبهه آهنگی 1.5 دقیقه ای که آواز گدی لی را با ترکیبی از سازهای زهی به همراه دارد و کمی بدبینانه می تواند ترکی باشد که قصد دارد یک عدد به تعداد ترکها اضافه کند. Wish Them Well تقریبا هارد راک ترین آهنگ این آلبوم و شاید ضعیف ترین شان (به جز یک قسمت کوتاه سولوی گیتار) باشد. The Garden، آخرین آهنگ آلبوم، به گفتهء نیک راسکولینز (تهیه کننده آلبوم) به اندازه ای مهربان و گرم و ملایم از آب در آمده بود که او از گروه خواست تا آنجایی که جا دارد از لطافت بیش از اندازهء آهنگ کم کنند. اما در نهایت نتیجه تبدیل به آهنگی آرام و دوست داشتنی شده که می تواند نفس راحتی برای اتمام یک آلبوم ارزشمند باشد.

اگر جزو آن دست از طرفداران موسیقی هستید که شنیدن نام گروهی مانند متالیکا شما را دچار تردید می کند‏، این را بدانید راش سالهاست از موسیقی متال فاصله گرفته است و در فضای راک و پراگرسیو می چرخد. در نتیجه اگر با آن شاخه از موسیقی پراگرسیو که نظیرش را در چند پست پیش (Flying Colors) شنیده اید ارتباط برقرار می کنید، این آلبوم را از دست ندهید.