بردیا برجسته نژاد: در راستای معرفی بهترینهایمان، این ده تا بهترین آلبومهای زندگی من هستند. هیچ ترتیبی هم البته برایشان وجود ندارد.
Anathema – Judgement
اینکه چه اتفاقی ممکن است در ذهن و روح و روان یک نفر یا یک گروه موسیقی رخ دهد تا حاصلش چنین آلبوم غمگین و دردناکی شود را فقط خود کاوانا ها می دانند. Judgement پنجمین آلبوم گروهی انگلیسی ست که در هیچ جای دیگر دنیا به اندازه ایران نتوانسته دلها را مجذوب خود و موسیقی اش کند. آنها بعد از تغییر سبک از دووم متال به سایکدلیک و پراگرسیو اثری را خلق کردند که در آن زمان تبدیل شد به طوفانی که به درونمان نفوذ کرد و تمام دردهای داشته یا نداشته و غمهای مانده یا فراموش شده مان را بیرون کشید و پخش کرد توی هوایی که تنفس می کردیم. یادم می آید این آلبوم توانست 9 سال پیش یکی از سفرهای هیجان انگیز ما را تبدیل به یک مجلس عزاداری کند! همان موقع دسته جمعی تصمیم گرفتیم تا زمانی که لازم نشده سراغ این آلبوم نرویم! این آلبوم از آن آثاری ست که به راحتی به یکی از شاخص ترین آلبومهای زندگی تان تبدیل می شود: یا از آن متنفرید و یا دیوانه وار دوستش دارید.
Nirvana – Nevermind
این عجیب نیست که مشهورترین گروه گرانج تاریخ موسیقی تنها سه آلبوم استودیویی دارد؟ دومین آلبوم نیروانا، Nevermind، تبدیل به اثری دست نیافتنی در این ژانر شد و توانست با فروش بیش از 30 میلیون نسخه در دنیا، برای اولین بار ژانر گرانج و آلترناتیو را تبدیل به یک موسیقی مردمی کند. این آلبوم بعدها تبدیل به یک کلاس آموزشی برای تمام گروه هایی شد که دنباله رو موسیقی نیروانا بودند و توانست بعنوان یک اثر شاخص و منحصر بفرد موسیقی برخواسته از سیاتل همچنان بر سر زبانها و در میوزیک پلیرها باقی بماند. یادم می آید وقتی اولین سینگل از این آلبوم، Smells Like Teen Spirit، برای اولین بار از کانال [V] پخش شد، فردا تمامی ما در مدرسه از دیوانگی این آهنگ و کرت کوبین صحبت می کردیم و نظافتچی مدرسه تا مدتها مجبور بود عنوان NIRVANA را از روی در و دیوار مدرسه پاک کند!
Metallica – Master of Puppets
متالیکا در دهه 80 باورنکردنی و غیر قابل پیش بینی بود. موسیقی Thrash Metal آنها در کنار گروه هایی نظیر انترکس، اسلیر و مگادث، توانست پروندهء جدیدی را در ژانر متال باز کند. Master of Puppets بی شک شگفت انگیز ترین آلبوم آنهاست که هرگز در موسیقی متال تکرار نخواهد شد. این آخرین حضور کلیف برتون، بیسیست فقید گروه که در خلال برگزاری تور این آلبوم در یک تصادف رانندگی کشته شد، در متالیکاست. این آلبوم توانست در همان ابتدا به فروش 500هزار نسخه برسد و این در حالی بود که هیچ کدام از آهنگهای آن نه از رادیو و نه بصورت ویدئو پخش نشده بود. یادم می آید برای یکی از بچه های کلاس کاست اوریجینال این آلبوم را سوغاتی آورده بودند که لیریکس آهنگها در دفترچه اش نوشته شده بود. آن زمان فتوکپی ها از کپی کردن چنین چیزهایی می ترسیدند. زنگهای تفریح یک نفر می رفت پای تخته و متن را بلند می خواند و می نوشت، ما هم از آن رونویسی می کردیم! این را هم بد نیست بدانید که All Music و Q و Kerrang! به این آلبوم امتیاز 5 از 5 را داده اند.
OSI – Blood
دو جانور را در کنار هم تصور کنید. نه! این دو جانور را در کنار هم تصور نکنید! جیم متئوس و کوین مور هر کدام در یک جای کره زمین مشغول زندگی خودشان هستند. اما وقتی تصمیم می گیرند اثر مشترکی را تحت عنوان OSI خلق کنند، نتیجه تبدیل به جادویی می شود که می تواند شما را میان زمین و هوا معلق نگه دارد. سومین آلبوم آنها با عنوان Blood اما نقطهء عطف این گروه و نقطهء عطف موسیقی ست. این دو نفر مثل همیشه از راه دور آهنگها را به کمک هم می سازند، گوین هریسون از Porcupine Tree مسئول درامز می شود، مایکل آکرفلد از Opeth و تیم بوئنس از No-Man می آیند در ترانه سرایی و اجرا کمک می کنند و حاصل می شود آلبومی با عنوان Blood که شما برای تمام عمر، مانند یک خون آشام، به نوشیدنش نیاز خواهید داشت. اینجا با دو آشپزی طرف هستیم که غذایشان نه شور است و نه بی نمک، این بهترین خوراکی ست که در تمام عمرتان بلعیده اید. در فهرست بهترین آلبومهای سال 2009 این آلبوم را به عنوان بهترین آلبوم سال معرفی کرده بودم. این جدیدترین آلبومی ست که در لیستم قرار دارد.
Guns N’ Roses – Use your illusion
اوایل دهه 90 بود که گروه Guns N’ Roses بر قلهء موسیقی راک فرمانروایی می کرد. اکسل رز و اسلش، دو چهرهء شاخص این گروه، به اندازه ای اسطوره بودند که هیچ راک استاری نمی توانست در آن زمان با آنها رقابت کند. سومین و چهارمین آلبوم آنها با عنوان Use Your Illusion I و Use Your Illusion II در سال 91 درست در یک روز منتشر شدند. یعنی شما در اصل با یک آلبوم به همراه 2 سی دی طرف هستید که در قالب دو آلبوم جداگانه، اما در یک روز، منتشر شده اند. یک سال بعدش، یعنی حدود 20 سال پیش، من با دیدن اجرای زندهء آهنگ Knockin’ on Heaven’s Door (که کاوری از آهنگ مشهور باب دیلن بود) با این گروه آشنا شدم. موج جمعیت، شلوار کوتاه سفید رنگ اکسل رز و دستمال قرمزی که به سرش بسته بود، کلاه اسلش و موهایی که صورتش را پوشانده بود، چنان تصویری از این گروه در ذهنم ساخت که تا چند سال بعد در زمان بیکاری کاغذ بر می داشتم و با نشان آنها (کلهء یک اسکلت که گل رز به دندان گرفته و از پشتت دو تپانچه رد شده است) طرحهای مختلف می کشیدم. اکثر بهترینهای این گروه، این ژانر و این موسیقی را می توان در این دو آلبوم پیدا کرد. این دو آلبوم هم این گروه را جاودانه کردند و هم خود جاودانه شدند.
Blackfield – Blackfield
بلکفیلد، پروژهء مشترک استوین ویلسون انگلیسی و اویو گفن اسرائیلی، نقطهء عطف موسیقی آرت راک است. گفن اصولا آثارش را به زبان عبری و در ژانر پاپ راک منتشر می کند و ویلسون هم به اندازه کافی با گروه Porcupine Tree مشهور و شناخته شده است. این دو نفر در اولین آلبوم مشترکشان چنان اثری را خلق می کنند که می تواند در ژانر خودش حتی از آناتما، در تزریق غم و غصه، پیشی بگیرد. اولین بار که این آلبوم را شنیدم از آن لحظاتی ست که برای همیشه در خاطرم می ماند. شب و تاریک بود که دور زمین فوتبال ورزشگاه کشوری می دویدم. خسته و عرق کرده، رفتم درست وسط زمین چمن و در آن تاریکی دراز کشیدم روی زمین و خیره شدم به آسمان. آواز ویلسون در Cloudy Now همراه شد با ابری شدن هوا و زمانی که آهنگ در انتها به اوج خود رسید، باران شروع کرد به باریدن. من چنان مست این آلبوم بودم که نه هوای ابری برایم مهم بود و نه باران. کمتر پیش می آید که آدم چنین لحظهء کاملا تصادفی را تجربه کند. این آلبوم برای مدتی طولانی یکی از روزمرگی هایم بود.
Archive – Lights
آرکایو لعنتی ست! انگار که یک طلسم است تا شما را برای همیشه نفرین کند، تا برای همیشه برده اش باقی بمانید. موسیقی آنها مخدر است. جذبش که شدی، نه تنها نمی توانی ترکش کنی، بلکه دور بودن از آن هم برایت با درد همراه است. Lights، پنجمین آلبوم آنها، یک جنبش، یک پدیده، یک هدیه، یک دنیا و یک معجزه است! فقط همان آهنگ Lights کافی ست که هوش از سرتان ببرد و شما را با زوایای پنهان موسیقی آلترناتیو و الکترونیک و پراگرسیو آشنا کند. این آلبوم می تواند نمونه ای واقعی از یک اثر ویژوال باشد. اثری که تک تک آهنگهایش می تواند تداعی کننده تصاویر و مناظری باشد که برایتان گم و ناشناخته است. یکی از تفریحات موسیقیایی من شنیدن آهنگ Lights و ساختن یک ویدئوی جدید در ذهنم برای آن است. احتمالا اگر امکاناتش بود تا به حال ده ها ویدئو فقط از ساخته های من را می دیدید، و هزاران ویدئو از ساخته های دیگران.
Porcupine Tree – In Absentia
واژهء پورکوپاین تری را می توان را بجای تعریف پراگرسیو راک بکار برد. موسیقی این گروه یک اصالت ویژه و خاصی دارد که انگار فارغ از زمان و مکان، وجودتان را تسخیر کرده و شما را شیفتهء خود ساخته است. In Absentia اولین آلبوم از این گروه و بهترینش است که شنیدم. سال 2002 که آلبوم منتشر شد در لیست پرفروشترین های CDnow چشمم افتاد به کاور ترسناک آن، اثری از گروهی که نمی شناختم. من را تصور کنید که نمی دانم قرار است با چه چیزی روبرو شوم و Blackest Eyes اولین آهنگی ست که می شنوم. این آهنگ همراه می شود با Trains و بعد Lips of Ashes. این یک ضیافت از موسیقی ست! این یک دنیای جدید از صداست! دو ماه بعد، اگر کسی از من می پرسید بهترین گروهت چیست، نه مثل چندین سال قبل می گفتم متالیکا، و نه مثل چندین ماه قبل جوابم آناتما بود. می گفتم پورکوپاین تری و حالا که 10 سال گذشته هنوز جوابم همین است. این آلبوم دریچهء شناخت من با بهترین گروه زندگیم بود.
Sade – Lovers Rock
از خیلی قبلها Sade را می شناختم و برایم یک خواننده خوب و معمولی در ژانر اسموت جز بشمار می رفت. اما سال 2000 و انتشار آلبوم Lovers Rock ، به فاصلهء 8 سال از آلبوم قبلی و 10 سال از آلبوم بعدی، به قدری برایم ارزشمند و دوست داشتنی بود که از همان موقع او را «بانو شَدِی» خطاب می کنم! لازم نیست که حتما عاشق باشید، این آلبوم مطمئنا شما را عاشق می کند. صدای شدی مسحور کننده و آرامش بخش است. لیریکس لطیف و عاشقانه روی یک موسیقی لطیف و عاشقانه در کنار صدای لطیف و عاشقانهء شدی ترکیبی را ساخته که نمی توان چیز دیگری به جز لطیف و عاشقانه به آن گفت. این بهترین آلبومی ست که تا به امروز از یک زن هنرمند در این محدوده ژانر شنیده ام.
Alice in Chains – Facelift
بارها از اوایل دهه 90 صحبت کرده ام. زمانی که دلم می خواست در سیاتل بدنیا می آمدم! تصور کنید که دهه نود با Nirvana، Pearl Jam و Alice in Chains و خلق ژانر تازه ای از گرانج در سیاتل آغاز شد. Facelift، اولین آلبوم Alice in Chains، پر از بدعت و خلاقیتهای استثنایی ست. از فریاد استیلی گرفته تا سولوهای کانترل و از لیریکس تا ملودی. این موسیقی آن زمان برای منی که موسیقی متال دهه 80 در زندگی مان جریان داشت، به اندازه ای تازه و عجیب و در عین حال دوست داشتنی بود که سلیقه ام را به شکل غیر قابل انتظاری تغییر داد: Facelift از Alice in Chains و Ten از Pearl Jam و Nevermind از Nirvana. بنظرم آمد که از بین Ten و Facelift یکی در این فهرست باشد کافی ست. اما آن را هم در ذهن داشته باشید که خودش بهترین است.
پ.ن: وبلاگ Prog-Box هم بهترینهای خود را معرفی کرده که خواندنش خالی از لطف نیست.
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...