آ ل ب و م

موسیقی و دیگر هیچ

بایگانی‌های ماهانه: نوامبر 2012

Godspeed You! Black Emperor – ‹Allelujah! Don’t Bend! Ascend

حمید عزیز لطف کرده و سه مطلب در خصوص سه آلبوم برای آ ل ب و م نوشته. ممنون از حمید که مرگ وبلاگ رو به تاخیر انداخت. اولین نوشته ایشون در خصوص آخرین آلبوم GY!BE را بخوانید.

Godspeed You! Black Emperor - 'Allelujah! Don't Bend! Ascend!

نویسنده مهمان – حمیدرضا ناصرثانی: چیزهایی در زندگی وجود دارند که مفهوم کلماتی مانند تحسین، زیبایی و فوق‌العاده بودن را به چالش می‌کشند. زیبایی که در برخورد با آن روح به پرواز در می‌آید، قلب شروع به تپش، چشم شروع به اشک ریختن و صداها شروع به بازی در گوش می‌کنند و تنها چیزی که می‌توانید روی آن تمرکز کنید این زیبایی‌ست که به شما هدیه داده شده تا تجربه‌اش کنید. همه اینها احساساتی‌ست که با بازگشت Godspeed You! Black Emperor بعد از تقریبا یک دهه و آلبوم Allelujah! Don’t Bend! Ascend در شما شعله می‌کشد. یک منبع ثابت از زیبایی. یک فرا آلبوم یا اَبَرآلبوم.

گروه کانادایی Godspeed You! Black Emperor (GY!BE) که شاید در اولین حضور و نمودش با F#A# جایگاهش را در بین بهترین گروه‌های پست راک بیمه کرد، حالا در بازگشتش یکی از کوتاه‌ترین آلبومهای خود با 55 دقیقه را برای ما به ارمغان آورده است. ما با یک آلبوم مملو از بافتهای پیچیده، محدوده هیجانی گسترده و چالش‌های فکری فراوان مواجه هستیم. ‹Allelujah! Don’t Bend! Ascend! مثل تار و پودی می‌ماند که با دستهای مایک مویا، افریم منوک و مارو پزنت در بطن یک پرده رنگی از خلاقیت و صــــدا بافته شده است. GY!BE شاید بیشتر به یک کلکسیون هنری شبیه باشد تا یک بَند موسیقی. این ادعا از آن جهت است که بر خلاف بسیاری از گروه‌ها، حتی در همین سبک، آنها تاکید خاصی روی کاری که انجام می‌دهند ندارند. تمام سازها، تمام نویزها، همه ریتم‌ها و کلا همه چیز، به اندازه هم اهمیت دارند و این چیزی‌ست که موسیقی GY!BE را فراتر از تنها جمع کردن این صداها در کنار هم می‌کند.

godspeed

این 10 سالی که از آخرین آلبوم گروه Yanqui U.X.O در سال 2002 می‌گذرد تاثیرات زیادی بر روی کار گروه گذاشته است، بطوریکه حالا در Allelujah شاهد کوتاه ترین، نویزی ترین و شاید پرتکاپو ترین رکوردشان تا امروز هستیم. ترک 20 دقیقه ای Mladic که شاید در اولین برخورد آدم را یاد «راتکو ملادیچ»‌ ( فرمانده ارتش یوگوسلاوی در جنگ بوسنی ) می‌اندازد با چیزی شبیه مکالمه دو نفر در رادیو و بعد صدای دلنشین بَگ پایپ اسکاتلندی آغاز می‌شود، شما را وارد یک فضای شوم و ترسناک می‌کند و بعد از آن از سکوت به عنوان جزء اصلی در حرکت دومش استفاده می‌کند. صدای زنگ و تار به گوش می‌رسد ولی همچنان سکوت مرگبار، سنگین ترین بخش این قسمت را تشکیل می‌دهد و گروه هنرمندانه حسِ ترس و استرس را در شما بوجود می آورد. این قسمت براستی فوق العاده است! اینجا همان جایی‌ست که هنر و نبوغ افریم منوک در پرداخت این نوع از موسیقی بروز می‌کند. از اینجا آهنگ با یک گیتار ناموزون  شکل می‌گیرد و گیتار الکتریک و بیس جنگ خودشان را آغاز و تا پایان ترک دنبال می‌کنند. Mladic تعداد زیادی از ریف‌های جذاب و استفاده حیرت‌آور از پرکاشن برای ساخت یک موسیقی عجیب و غریب را به نمایش می‌گذارد و این احساسات در طول این 20 دقیقه شما را معتاد خود می‌کند.

Their Helicopters Sing با همان مفهوم تنش و درگیری عاطفی ترک قبل ادامه پیدا می‌کند. دیواری از صدا که از ادامه یک سکوت مطلق شکل می‌گیرد. GY!BE شروع به تزریق صداهای دیگر به این تنش فکری می‌کند تا جایی که مغز دیگر قادر به تمرکز روی یک صدای خاص نیست. صدای سازهای زهی ناشناخته (لااقل برای من!)، صدای بیکِن و چند چیز دیگر با میکسی از سکوت وارد موسیقی Their Helicopters Sing می‌شود و یک ترکیب عجیبی از صدا را تشکیل می‌دهند، که روح و قلب شما را تسخیر می‌کنند تا حدی که احتمالا در انتها دوباره به اول باز خواهید گشت تا دوباره آن را بشنوید، چون بعد پایان این 7 دقیقه تازه می‌فهمید که از چه چیزی با سهل انگاری گذشته‌اید!

image

We Drift Like Worried Fire شاید یکی از بهترین آهنگهایی باشد که GY!BE تا به امروز منتشر کرده است، با یک شروع آرام و نرم تا قبل از ورود سازهای دیگر برای اوج گرفتن. هرچه آهنگ سریع و سریع تر جلو می‌رود به اولین قسمت از اتمسفر آهنگ نزدیک می‌شود. هر ساز یک قسمت با ارزش از موسیقی آن را می‌سازد، هر نت از صدا چیز جدیدی را به شنونده معرفی می‌کنند. هر چه آهنگ پخته تر و شلوغ تر می‌شود احساس دل نشین بودن و راحتی با آن بیشتر می‌شود. این آهنگها یک سفر کامل در صداست. شما با آن سفرمی‌کنید و این چیزی‌ست که   Godspeed You! Black Emperor از شما می‌خواهد تا دنیا را از راهی که پیش پایتان می‌گذارد ببینید. بعد از این قسمت پارتِ دوم اتمسفر آهنگ خودش را  رو می‌کند. چه لحظات پر استرس و ترسناکی در این چند دقیقه پایانی هست. همه چیزهایی که در اول آهنگ خودنمایی می‌کردند خاموش می‌شوند و شنونده را در تنهایی ، در حالی که بیرون از خانه و در یک هوای سنگین، مثل همان تصویری که در کاور آلبوم می‌بینیم، قرار می‌دهد.Strung Like Lights At Thee Printemps Erable شاید همان سکوت بعد از طوفان باشد. یک فضای تاریک و مرموز از اصوات سیاه که ذهن را در مقابل سایر آهنگهای آلبوم آزاد و رها میکند. صداهای استرس زا به گوش می‌رسند که در نهایت آرامش روانی را برای شما به ارمغان می‌آورد

1111

در آخر می توان گفت Godspeed You! Black Emperor  بعد از 10 سال هیچکدام از المانهای خود را گم نکرده است. آنها با این آلبوم، از هر چیزی که در روح انسان وجود دارد، اعم از شادی و آشفتگی استفاده کرده‌اند تا همه را به یک نسخه مسحور کننده از صدا ترجمه کنند. Godspeed You! Black Emperor جدید به واقع یک پیروزی بزرگ است.هم برای گروه و هم برای این ژانر، چرا که آنها یک نقش فوق العاده بزرگ در دمیدن زندگی به این سبک و تغذیه کردنش با خلاقیت، کیفیت و زیبایی را ایفا کرده اند. حالا اینکه آیا واقعا GY!BE تا این حد لایق تعریف و تمجید است، جوابش با شما.

Soundgarden – King Animal

بردیا برجسته‌نژاد: بارها از سیاتل دهه 90 میلادی صحبت کرده‌ایم. حالا باید اینبار چند سال به عقب برگردیم، به اواسط دهه 80، زمانی که سیاتل به آرامی تبدیل می‌شد به بستر یکی از اعجاب انگیزترین ژانرهای تاریخ موسیقی: گرانج. آن زمان اتفاقی رخ داد به اسم گروه Soundgarden، گروهی که می‌توان آن را یکی از بنیانگذاران اصلی موسیقی گرانج دانست. اولین آلبوم آنها در سال 1988 با عنوان Ultramega OK ترکیبی ناآشنا از موسیقی هوی‌متال، سایکلدیک متال، کلاسیک راک و هاردکور پانک بود که می‌توان آن را جزو اولین آلبومهای موسیقی گرانج دانست. همانطور که پیش از این گفتیم، گرانج در اوایل دهه 90، در سیاتل و توسط سه ابر گروه Nirvana، Alice in Chains و Pearl Jam به شهرت رسید. ساوندگاردن، با وجود آنکه الهام بخش این سه گروه (مخصوصا نیروانا) بود هیچوقت نتوانست در کنار عظمت آنها به شهرت مطلوبش برسد. تنها چهارمین آلبومشان (Superunknown) در سال 94 و تک آهنگش، Black Hole Sun، توانست هم به رتبهء اول بیلبورد برسد و هم جایزه گرمی را نصیبشان کند. سرانجام در سال 1997 بعد از انتشار 5 آلبوم ساوندگاردن منحل شد و هر کدام از اعضای آن به سراغ پروژه‌های انفرادی خود رفتند.

کریس کرنل را که می‌شناسید. رهبر ساوندگاردن که بعد از انحلال این گروه پروژه‌های گوناگونی را پایه‌گذاری کرد که معروف‌ترینشان گروه Audioslave بود. اعضای دیگر گروه هم هر کدام جسته و گریخته پروژه‌های کوچکی را راه انداختند، و البته درامر گروه، مت کامرون، به گروه Pearl Jam پیوست که همکاری‌اش با آن همچنان نیز ادامه دارد. اتفاقی که 12 سال بعد از انحلال افتاد این بود که آنها در سال 2010 آنها تصمیم گرفتند دوباره ساوندگاردن را زنده کنند، که نتیجه‌اش انتشار ششمین آلبومشان با عنوان King Animal و به فاصله 16 سال از آلبوم قبلی (Down on the Upside) شد.

ایدهء انتشار یک آلبوم استودیویی جدید زمانی شکل گرفت که اعضای گروه در سال 2010، بعد از احیای مجدد ساوندگارد و انتشار مجموعه‌ای با عنوان Telephantasm (حاوی بهترین آهنگهای آلبوم‌هایشان)، در همان روز اول به فروش یک میلیون نسخه رسیدند! اعضای گروه پیام را به درستی دریافت کردند: ساوندگاردن هنوز هم، حتی بیشتر از گذشته، مخاطب و طرفدار دارد. در نتیجه آنها تصمیم گرفتند که در کنار برگزاری تور بزرگ و جهانی خود، مراحل انتشار آلبوم جدیدی را آغاز کنند، با در نظر گرفتن این نکته که هیچ تاریخ انتشار مشخصی برایش در نظر گرفته نشد. تور آنها دو سال، تا تابستان 2012، به طول انجامید و بعد از آن 13 نوامبر به عنوان تاریخ انتشار آلبومشان مشخص گردید (هرچند دیروز این آلبوم در اینترنت لو رفت)

شما با یکی از قوی ترین گروه‌های موسیقی گرانج طرف هستید. گروهی که بخاطر کناره‌گیری چندین ساله‌اش حالا بیشتر شبیه گروه‌های دیگر این ژانر (مخصوصا Alice in Chains) بنظر می‌رسد. اولین آهنگ آلبوم (که اولین سینگل این مجموعه است) با همان عنوان خودش (Been Away Too Long) همین پیام را منتقل می‌کند، که ما مدت زیادی نبوده‌ایم و حالا دوباره بازگشته‌ایم. آهنگها هیچ چیز فزاینده‌ای نسبت به گذشته ندارد. به ندرت می‌توانید اثر خارق العاده‌ای در آن پیدا کنید. اما همین که بعد از این همه سال دوباره صدای کریس کرنل را، نه در Audioslave، نه در پروژه های شخصی (که این اواخر بیشتر به موسیقی پاپ نزدیک شده بود)، بلکه در Soundgarden می‌شنویم، لذت گذشته را دوباره برایمان تداعی می‌کند.

بهترین آلبوم کاورها

شاید در ابتدا طراحی روی جلد آلبومهای موسیقی به شکلی کاملا ابتدایی و ساده انجام می گرفت، اما حالا دیگر سالهاست که کاور آلبومها تبدیل شده به اصلی ترین نماینده برای محتوی آن. هنر گرافیک و عکاسی و طراحی و نقاشی و … به خدمت ایده های خلاقانه و در اختیار مفهوم کلی آلبوم گاهی تبدیل به آلبوم آرتی می شود که حتی ممکن است از موسیقی آلبوم بیشتر در ذهن بماند. ما اول آلبوم کاور را می بینیم و بعد محتوی آن را می شنویم.

این توضیحات را دادم تا از شما دعوت کنم در صفحهء ‏The Best Music Album Covers همراهم باشید. پیشاپیش از اینکه در پیج جدید فیس بوک حضور خواهید داشت از شما تشکر می کنم و باز هم پیشاپیش بابت به اشتراک گذاشتن آن از شما بیشتر تشکر می کنم.