آ ل ب و م

موسیقی و دیگر هیچ

بایگانی‌های ماهانه: مارس 2013

نگاهی به آلبوم‌های مطرح دو ماه نخست 2013 – قسمت سوم

مطلبی را که در ادامه می‌خوانید نوشته‌ی دوست عزیزم، آقای آرمین هاشمی، است. می‌توانید قسمت اول این نوشته را اینجا و قسمت دوم آن را اینجا بخوانید.

David Bowie - The Next DayDavid Bowie – The Next Day

اگر قرار به ستاره گرفتن باشد، معلوم نیست آیا امسال اثر دیگری می‌تواند به پای آلبوم جدید دیوید بویی، که هنوز هم به طور رسمی منتشر نشده، برسد یا خیر. اگر ناسیونالیست بازی‌های مجله‌های موسیقی بریتانیایی را که این آلبوم را ستاره باران کرده‌اند کنار بگذاریم، به شکل چشم‌گیری بیشتر آرا و نظرات در خصوص این اثر مثبت بوده است. متاکریتیک امتیاز 90، بیلبورد 91 و مجله رولینگ استون (که جزو آدم نیست!) 4 ستاره را به بیست و چهارمین آلبوم بویی تقدیم کرده‌اند. دیوید بویی دو سال به صورت مخفیانه روی این آلبوم کار کرد و همزمان با تولد 66 سالگی‌اش خبر از بازگشت پس از 10 سال غیبت را داد. اهمیت این بازگشت پر سر و صدا برای خود بویی هم بسیار بوده و حتی کاور آلبوم هم که به نوعی تکرار کاور آلبوم «قهرمانان» است نشان از بازگشتی شکوهمندانه دارد. جناب قالی کرمان که در 66 سالگی از جوانی‌اش هم جذاب‌تر است در هر ترانه چنان قدرت و کنترل صدایش را به نمایش می‌گذارد که باید زیبایی بسیاری از قطعات را در طنین صدای او جستجو کرد. در واقع ستون و سازه اصلی این آلبوم مانند سایر آثارش همین صداست. بر آمدن از پس ضربان آن نت‌ها و بیت‌های سنگین به ویژه در ترک « The Next Day» کار هر خواننده‌ای نیست. با آنکه منتقدین غربی عموما تمایلی به تمجیدها و تعریف‌های غلوآمیز ندارند، اما نقدهای منتشر شده در خصوص این آلبوم بیش از هر چیز ستایش‌گرانه هستند و از اینجاست که هیچ علاقه‌مند موسیقی‌ای نباید لذت شنیدن ده‌ها باره این اثر را از خود دریغ کند.

Olafur Arnalds - For Now I Am WinterOlafur Arnalds – For Now I Am Winter

انگار که بخش اعظم تولید ناخالص ملی ایسلند موسیقی باشد، این کشور چهره‌های شاخص بی‌شماری را به جهان موسیقی، مخصوصا موسیقی امبینت، معرفی کرده است. تردیدی نیست که «بیورک» و «شوگرکیوبز» بیشترین سهم را در جهانی شدن موسیقی ایسلند داشته‌اند و پس از آنها امثال «امیلیانا تورینی» و «سیگوروس» باعث هر چه گسترده‌تر شدن آن شده. امروزه کسی مثل «اولاور آرنالدز» (نمونه تلفظ صحیح ایسلندی) جلوه‌های دیگری از این موسیقی را به نمایش می‌گذارد. در چند سال اخیر کارهای آرنالدز بسیار مورد توجه واقع شده‌اند، که می‌توان بخشی از آن را به دلیل سبک موسیقی و بخش دیگر را به دلیل حجم بالای کارهایش دانست. او که نخستین آلبومش را در سال 2006 و در 20 سالگی عرضه کرد بود، امسال پس از پنج EP و دو آلبوم استودیویی، سومین کار استودیویی‌اش را منتشر نمود. پس از همکاری‌اش با «نیلز فرام» – آهنگ ساز آلمانی- در قالب EP «استِیر» که سال گذشته انتشار یافت، تاثیر این همکاری در آلبوم حاضر نمود یافته، به طوری که بیت‌ها و لوپ‌ها الکترونیک در جای‌جای اثر هیجان و جنبش بیشتری به کار بخشیده‌اند و این عناصر الکترونیک در کنار کشاکش آرشه و ویولن، و همچنین تک نوازی پیانوی خاص آرنالدز اثری می‌آفریند که به طور قطع گستره وسیعی از سلایق موسیقی را ارضا می‌کند. نمونه کاملی از این ترکیب در قطعه «تنها بادها» مشهود است. از نوآوری های دیگر آرنالدز در این آلبوم استفاده از «آرنور دان» – دوست و همسایه اش- به عنوان خواننده است که موجب خلق آثار فوق‌العاده ای چون «اصلاح کردن» و «الان زمستانم» با صدای زیبای آرنور دان شده است. با وجود اینها آرنالدز همچنان خصوصیت امبینت مینیمالش را در کارش حفظ کرده و در برخی ترک‌ها حتی شاهد تاثیر پذیری‌اش از مینیمالیسم خاص سیگوروس نیز هستیم.

در پایان باید گفت گرچه اخیرا ترکیب موسیقی کلاسیک مدرن و الکترونیک بسیار مورد توجه واقع شده و رواج یافته اما این آلبوم موفق و فوق‌العاده، محکم‌ترین و بلندترین گامی بود که آرنالدز در مسیر بی‌رقیب ماندن در این ژانر خاص برداشته و از اکنون باید در انتظار شاهکارهای آینده‌اش باشیم.

Foals - Holy FireFoals – Holy Fire

پس از چند هفته بالاخره کمی از تب آلبوم «آتش مقدس» میان علاقه‌مندان به موسیقی کاسته شد. از صدر نشینان جداول امسال آلبوم جدید گروه انگلیسی «فولز» است که هم از سوی منتقدین و هم از سوی مخاطبین بسیار مورد استقبال واقع شده است. جالب آنکه افراد گروه در نخستین ماه‌های ضبط آلبوم نتوانستند کارهای مناسبی ضبط کنند و کمی هم دچار سرخوردگی شدند اما با پیشنهاد مدیر گروه، «جونو ما»، مبنی بر استفاده از وسایل و سازهای دیگر به ویژه سینتی سایزر، کم کم راه‌های خلاقیت باز شد و نهایتا آلبوم موفق آتش مقدس خلق گردید. ژانر غالب این اثر ایندی راک است، ایندی راکی آغشته به رنگ و بوی پانک و گاهی پست راک که به قول منتقد «ان ام ای» اسپیکرها را منفجر می‌کند. متوسط امتیازات کسب شده این آلبوم را می‌توان بر اساس امتیاز متاکریتیک (78) «خیلی خوب» (و نه عالی و فوق‌العاده) توصیف کرد، همچنین پیچفورک 7.6 و ان ام ای هم 9 امتیاز را مناسب این اثر دانسته‌اند. شنیدن این آلبوم خوب صد در صد توصیه می‌شود.

نگاهی به آلبوم‌های مطرح دو ماه نخست 2013 – قسمت دوم

مطلبی را که در ادامه می‌خوانید نوشته‌ی دوست عزیزم، آقای آرمین هاشمی، است. می‌توانید قسمت اول این نوشته را اینجا بخوانید و البته چند روزی برای انتشار قسمت سوم صبر کنید.

Nick Cave and the Bad Seeds - Push the Sky AwayNick Cave and the Bad Seeds – Push the Sky Away

این استرالیایی تمام نشدنی و گروهش پس از سه سال با آلترناتیو راک مخصوص‌شان بازگشتی دوباره به صدر جداول داشتند. اگر چارت عجیب غریب آمریکا را کنار بگذاریم، در بقیه موارد از بریتانیا و آلمان گرفته تا سوییس و اسپانیا، آلبومشان یکی از جایگاه‌های اول تا سوم جداول را از آن خود کرده است. در کنار این قله‌نشینی، منتقدین نیز غالبا نظرات مثبتی داشته‌اند. ان ام ای به این اثر 9، پیچفورک 8 و متاکریتیک (مجموع آرای منتقدین) 82 داده اند؛ (رولینگ استون هم که البته جزو آدم نیست!) شاید اغلب قطعات این آلبوم دارای ساختاری بسیار ساده و تکراری باشند اما مهم کلیت اثر است که با تجمیع تمامی آن المان‌های ساده، تاثیری ژرف را به جا می‌گذارند. هنر کیو آنجا هویدا می‌شود که اثرش در عین مینیمال بودن همچنان جذابیت خود را برای شنونده عام حفظ می‌کند. در این میان کاور بسیار زیبا و البته ترانه‌های عالی از جمله نریشین طولانی نیک کیو در طی قطعه Higgs Boson Blues و اشاره‌اش به افسانه رابرت جانسون در این قطعه* از نکاتی‌ست که این آلبوم را هر چه بیشتر خواستنی می‌کنند.

*رابرت جانسون به دلیل استعداد ویژه‌اش در نوازندگی و موسیقی بلوز و همچنین داستان جالب نحوه شکوفایی استعدادش همواره مورد توجه بسیاری از هنرمندان بوده و این تنها محدود به دنیای موسیقی نمی‌شود. برای مثال رابرت جانسون یکی از شخصیت‌های فیلم «اوه برادر کجایی» اثر برادران کوئن است که در بخش‌هایی از فیلم به شکلی کوئنی به او و افسانه معروفش پرداخته شده.

Atoms for Peace – AMOKAtoms for Peace – AMOK

اتمز فور پیس دقیقا همان تام یورک خالی‌ست که انگار فقط بی‌جهت عنوانش عوض شده است. آلبوم اموک ادامه همان آلبوم اریزر (آلبوم شخصی تام یورک) است و حتی می‌توانست اسمش اریزر 2 شود. احتمالا همه داستان اتم فور پیس را می‌دانند. تام یورک گروهی را برای اجرای برخی کارهای شخصی‌اش گرد هم جمع کرد و پس از توری که گذاشتند تصمیم گرفت یک آلبوم هم با این گروه ارائه کند. اتم فور پیس تشکیل شده است از یورک، فلی (بیسیست رد هات چیلی پپرز) نایجل گوردیچ (تهیه کننده گروه ریدیوهد)، مارو رفوسکو (پرکاشنیست) و جوی وارونکر (درامر). نام گروه هم از نام یکی از آهنگ‌های آلبوم اریزر و همچنین نام سخنرانی آیزنهاور در سال 1953 گرفته شده است.

در معرفی این آلبوم می‌توان از واژه‌هایی چون مریض، روانی، مالیخولیایی، جنون‌آمیز و وهم‌انگیز استفاده کرد. کارهایی که ذهن مریض تام یورک نخست روی لپ‌تاپ شخصی‌اش خلق کرده و سپس توسط اعضای گروه باز اجرا شده است. بسیاری از هوادارن تام یورک و ریدیوهد پس از شنیدن این آلبوم برای اولین بار معمولا نظر مثبتی ندارند. در ادامه برخی با شنیدن‌های چند باره و آشنایی با فضای یورکی اثر کم کم لذت می‌برند و برخی دیگر همچنان روی خوشی نشان نمی‌دهند. مثلا پیچفورک یا گاردین که معمولا امتیازات‌شان با نظرات عمومی شنونده های عادی در تناسب است به ترتیب 6.9 از 10 و 3 از 5 داده‌اند که این نشان از عدم استقبال آلبوم از سوی دست کم بخش متوسط مخاطین و شنوندگان دارد، اما در مقابل رولینگ استون 4 ستاره از 5 ستاره‌اش را طلایی کرده. آنچه مسلم است این آلبوم نیازمند شنیدن‌های چند باره و تمرکز روی تک تک ترک‌هاست. در این میان شنونده از هر چه هم که خوشش نیاید نمی‌تواند منکر زیبایی جادوی بِیس «فلی» شود.

My Bloody Valentine - M B VMy Bloody Valentine – M B V

پس از 22 سال سومین آلبوم استودیویی مای بلادی ولنتاین منتشر شد؛ آلبومی در ژانر شوگیز. کارهای این آلبوم جدید نیستند و بیشتر قطعات خام آن در همان اواخر دهه 90 میلادی نوشته و ضبط شدند اما با از هم پاشیده شدن گروه در سال 97 طبعا آلبومی هم عرضه نشد. پس از وقفه ای 10 ساله و شکل‌گیری دوباره گروه در سال 2007 بود که کارهای نیمه‌کاره قدیمی از انبارها بیرون آمدند و نتیجه نهایی آلبومی شد که منتقدان مجله‌های معتبر موسیقی جایگاه‌های غالبا بالای 10 را در جداول شان برای آن در نظر گرفتند. از نکات جالب این آلبوم جدا از ضبط، مسترینگ آنالوگ آن است. فضای این اثر با توجه به سبک شوگیزش همان «آلترناتیو راک»، «دریم پاپ» و «نویز پاپ» ترکیب شده با افکت‌های نویز گیتار است و «کوین شیلدز» – خواننده، گیتاریست و رهبر گروه- از تاثیر موسیقی درام اند بیس، جانگل میوزیک و آلبوم «جلسات لبخند» از گروه «د بیچ بویز» یاد می‌کند. اگر از دوست داران شوگیز باشید و بتوانید با این سبک ارتباط برقرار کنید قطعا از شنیدن این آلبوم لذت خواهید برد.

…ادامه دارد.

نگاهی به آلبوم‌های مطرح دو ماه نخست 2013 – قسمت اول

مطلبی را که در ادامه می‌خوانید نوشته‌ی دوست عزیزم، آقای آرمین هاشمی، است. آرمین در این پست (و دو پستی که پس از این منتشر خواهد شد) به معرفی 9 آلبوم برتر دو ماهه‌ی اول سال میلادی پرداخته و با توضیحاتی مختصر اما مفید خواننده را تشویق و ترغیب به شنیدن هر کدام کرده است.

Long Distance Calling - The Flood InsideLong Distance Calling – The Flood Inside

ویرانگر، نابودکننده، وسیله کشتار جمعی یا هر صفت دیگری که بشود به یک بمب اتم نسبت داد. در این چند سال پست راک به دلیل برخی ویژگی‌ها به شدت مورد توجه موزیسین‌های جدید قرار گرفته است و به طبع آن از در و دیوار گروه‌های پست راک می‌ریزد؛ طوری که دیگر نمی‌توان گفت مثل قارچ گروه پست راک می‌روید، بلکه باید گفت قارچ‌ها مانند گروه های پست راک سبز می‌شوند. با این اوصاف، هر بار که فکر می‌کنیم پست راک کاملا اشباع شده و دیگر کارش تمام است، گروهی پیدا می‌شود و معلوم نیست از کجایشان چنان آسی رو می‌کنند که مشت محکمی می‌شود بر دهان یاوه گویان.

گروه تقریبا پست راک آلمانی لانگ دیستنس کالینگ در چهارمین اثر استودیویی‌اش در همان آغاز بدون سر کار گذاشتن شنونده با قطعات امبینت تکراری، یک راست به سراغ اصل مطلب می‌رود و نشان می‌دهد در کنار تغییراتی در گروه، قرار است اثری متفاوت هم شنیده شود؛ ترکیبی عالی از پست راک و پراگرسیو راک. آنها امسال فردی با نام «مارتین فیشر» را به عنوان خواننده به جمع خود افزوده‌اند و در کنار اینها برای این آلبوم از نوازندگان و خواننده‌های مهمان دیگری نیز بهره گرفته شده که مطرح‌ترین آنها حضور وینسنت کاوانا (خواننده آناتما) در قطعه Welcome Change است. بازخوردهای علاقه‌مندان به پست راک در خصوص این اثر بسیار مثبت بوده و در مجموع از هم اکنون این کار را می‌توان جزو برترین کارهای امسال در ژانر پست راک و شاید حتی پراگرسیو دانست. خواندن مطلب صفحه «پست راک»  در مورد این آلبوم هم خالی از لطف نیست.

Klaus Schulze - ShadowlandsKlaus Schulze – Shadowlands

کلاوس شولتز 65 ساله همچنان در عرصه موسیقی الکترونیک می‌تازد. چهل و یکمین آلبوم استودیویی او، سه سال پس از آخرین اثرش، پروژه‌ای کاملا شخصی و تک نفره است. آلبومی 2 ساعت و 30 دقیقه‌ای در قالب دو سی‌دی موسیقی الکترونیک محض. شولتز در کنار بهره‌گیری از سازها و تم‌های متنوع، مانند سایر هنرمندان کهنه کار الکترونیک، امسال دوباره سری به سینتی‌سایزرهای آنالوگش زده است. سی‌دی نخست دارای همان فضای شناخته شده موسیقی شولتز است که در آن نوای ویولن هم به سینت می‌پیوندد. او که در بسیاری از کارهای قبلی‌اش از جمله آلبوم‌های  Goes Classic، X و Irrlicht از ویلون استفاده کرده بود، این بار نیز در دو ترک طولانی همین رویه را تکرار کرده و جالب آنکه موسیقی مدرسه برلین سازگاری و همگامی فوق‌العاده‌ای با سازهای زهی پیدا کرده است. سی‌دی دوم این آلبوم نیز بیشتر تمی شرقی دارد که مسلما هواخواهان مخصوص خود را بسیار راضی خواهد کرد. در کل شاید فضای کار به نظر کمی طولانی و گاه تکراری به نظر بیاید اما از کلاوس شولتز حرف می‌زنیم، کسی که نمی‌توان از روی آثارش رد شد.

(حال که صحبت از کلاوس شولتز به بیان آمد و احتمالا فرصت دیگری هم دست نخواهد داد تا از پیت نملوک فقید که آبان امسال در گذشت نامی برده شود، جا دارد اینجا یادش را گرامی بداریم. نملوک بیشتر به دلیل خلق شاهکارهایش در قالب پروژه مشترکی با کلاوس شولتز با نام The Dark Side of the Moog شناخته شده است اما علاقه‌مندان به موسیقی الکترونیک به ویژه نوع آلمانی‌اش نباید از سایر کارهای او غافل شوند.)

Mike Oldfield - Tubular BeatsMike Oldfield – Tubular Beats

مایک اولدفید که همچنان پس از چهل سال نان زنگ‌های لوله‌ای را می‌خورد، امسال با همکاری یورک – آهنگساز الکترونیک آلمانی- ریمیکسی از کارهای شناخته شده و عمدتا پر طرفدارش را روانه بازار موسیقی کرده است. حاصل این همکاری موفق آلبومی در قالب ترنس، داون تمپو و حتی چیل اوت است که در مجموع ریمیکسی خوش ساخت و راضی کننده به حساب می‌آید. آقای لوله‌ای که با اجرای زیبایش در مراسم آغازین بازی‌های المپیک لندن نشان داد همچنان هوادار و خواهان بسیار دارد، با انتشار این آلبوم نیز ثابت کرد چون گذشته آهنگسازی به روز است و می‌تواند خود را با سلیقه روز بازار به راحتی وفق دهد. لازم به ذکر است ترک های Let There Be Light، Ommadawn، Tubular Bells و همچنین قطعه Never Too Far که مزین به صدای تاریا تورونن است، دلایلی قطعا کافی برای شنیدن این آلبوم می‌باشند.

…ادامه دارد

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: