آ ل ب و م

موسیقی و دیگر هیچ

بایگانی دسته‌ها: Instrumental Rock

آلبوم پکیج 2016 – بسته‌ی هفدهم

بردیا برجسته نژاد: نگاهی بیاندازیم به چند آلبوم دیگر منتشر شده‌ی در سال 2016.

پ.ن: در معرفی آلبومها هیچگونه ترتیبی، مخصوصا بر اساس زمان انتشار، رعایت نشده است!

The Strumbellas

The Strumbellas – Hope

«امید» عنوان سومین آلبوم گروه ایندی راک کانادایی «استرامبلاس»، محصول 2016 است. لیریکس‌های جذاب را بگذارید کنار، موسیقی خوب و قوی آنها هم به کنار، سازبندی جذاب و استفاده از ادوات گوناگون را هم فعلا در نظر نگیرید، استرامبلاس یکی از شورانگیزترین گروه‌هایی است که در این چند وقت اخیر با آنها آشنا شده‌ام. شنیدن آثارشان جان می‌دهد برای اینکه هم‌آواز با خواننده شوید، خودتان را تکان بدهید، ذوق کنید، هیجان زده شوید و با موسیقی جذاب آلترناتیو کانتری این آلبوم همراهی کنید. نتیجه آنکه: آلبوم را بشنوید، لیریکس را تا آنجا که حوصله‌اش را دارید حفظ کنید و همزمان با شنیدنش آنرا بلند بخوانید. حالتان هر جور که باشد، حتماً بهتر می‌شود.

Yngwie Malmsteen

Yngwie Malmsteen – World of Fire

«دنیای آتش گرفته» عنوان بیستمین آلبوم انفرادی گیتاریست مشهور موسیقی راک، «اینگوی ملمستین»، محصول 2016 است. او یکی از پیشروان موسیقی نئوکلیسکال متال، از برترین گیتاریستهای حال حاضر دنیا، از اساتید این ساز و یکی از گیتاریستهایی است که من آثارش را به هیچ وجه نمی‌پسندم! تکنیک و قدرت نوازندگی او جای هیچ بحثی ندارد، اما مساله این است که برای من این موضوع هم اهمیت دارد که چه آهنگی با آن تکنیک و قدرت نواخته می‌شود. موسیقی او برای من جذاب نیست، گیتارش جذاب است، اما موسیقی‌اش نه. این آلبوم هم نمی‌تواند آن چیزی باشد که باید باشد، هرچند که با توجه به نقدهای دیگران بنظر می‌رسد که این یکی از ضعیفترین آثار ملمستین تا به امروز است. نتیجه آنکه: من این آلبوم را دوست ندارم. تکلیف شما با خودتان است.

Steve Vai

Steve Vai – Modern Primitive

«انسان اولیه‌ی مدرن» عنوان نهمین آلبوم انفرادی گیتاریست مشهور موسیقی راک، شاگرد جو ستریانی، جناب «استیو وای»، محصول 2016 است. مجله‌ی معتبر «دنیای گیتار» در فهرست برترین گیتاریستهای دنیا، رتبه‌ی دهم را به وای داده است. اما برای من در نهایت او هم یک هنرمند و نوازنده‌ی چیره دست مانند ملمستین است که هنر و تکنیکش را تحسین می‌کنم، اما از شنیدن موسیقی‌اش لذت نمی‌برم. نتیجه آنکه: من این آلبوم را هم دوست ندارم. تکلیف شما همچنان با خودتان است.

Vinyl - Music from the HBO® Original Series

Vinyl – Music from the HBO® Original Series

چندین بار در خصوص سریال خوش ساخت «وینیل» صحبت کرده‌ام. سریالی که در فهرست خالقین آن دو اسم «مارتین اسکورسیزی» و «میگ جگر» درخشش ویژه‌ای داشتند. مجموعه‌ای منتشر شده که حاوی موسیقی بکار رفته در این سریال است و تصور کنید وقتی این سریال در خصوص موسیقی راک دهه 70 است، این مجموعه چه چیز هیجان انگیزی خواهد بود. متاسفانه HBO اعلام کرده که ساخت این سریال لغو شده و فصل دومی در کار نخواهد بود. اما شک نکنید که اگر این سریال را ندیده‌اید همان یک فصل هم ارزش دیدن را حتما دارد. نتیجه آنکه: سریال به کنار، موسیقی آن را دانلود کنید و از شنیدنش لذت دو جهان را ببرید.

DIIV

DIIV – Is the Is Are

آلبومی که نامش را در بالا می‌بینید و چندان قابلیت فارسی شدن ندارد، عنوان دومین آلبوم گروه راک آمریکایی «دایو» محصول 2016 است. اینکه می‌گویم 2016 منظورم این است که این آلبوم امسال منتشر شده، اما باید بدانید که پروسه ساخت و ضبط آن در سال 2013 انجام شده است که به دلایل متعددی تا به امسال انتشار آن به تاخیر افتاده است (اول آنکه چت جی‌آر وایت، خواننده گروه گرلز قرار بود با آنها همکاری کند که دستشان را توی پوست گردو گذاشت! دوم آنکه رهبر گروه، زاخاری کول اسمیت، آنقدر شدت اعتیادش زیاد شد که به کل از همه چیز وا ماند، سوم آنکه اسمیت دستگیر هم شد که معلوم نیست چه کاری کرده بود، چهارم آنکه دوین روبین پرز، گیتاریست گروه، در اینترنت اظهارنظرهای عجیب و غریبی کرده بود که جنجال ساز شد، پنجم آنکه درامر گروه، کولبی هویت، هم اعتیادش زد بالا و از گروه جدا شد). خلاصه همه چیز دست به دست هم داد تا این آلبوم با سه سال تاخیر منتشر شود. این آلبوم با وجود آنکه ترکهای شبیه هم بسیار دارد، اما جذاب و جالب است. موسیقی کرات راک و ایندی راک  و دریم پاپ تر و تمیز و مهربانی که هر سلیقه‌ای را می‌تواند راضی نگه دارد. نتیجه آنکه: بیخیال تمام مشکلاتشان، آلبومشان ارزش شنیدن را دارد.

Pink Floyd – The Endless River

Pink Floyd - The Endless River

Pink Floyd – The Endless River

رودخانه‌ی بی‌پایان، پایانی برای یک اسطوره

گذشته‌ی دور: فلوید صورتی با روابط سیاه!

بردیا برجسته نژاد: پینک فلوید، پرآوازه‌ترین و یکی از تاثیرگذارترین گروه‌های تاریخ موسیقی راک است. برای همین شاید صحبت از سابقه‌ی آنها و هنرشان ضرورتی نداشته باشد. شاید بهتر باشد بجای مقدمه چینی‌های معمول، قبل از آنکه بخواهیم به انتشار جدیدترین آلبوم گروه انگلیسی پینک فلوید بپردازیم، کمی در مورد تاریخچه‌ی اعضای تشکیل دهنده‌ی آن و روابطشان حرف بزنیم. جدا از اینکه شاید این مطالب برایتان تازگی داشته باشد، ممکن است شما هم در آخر به این نتیجه برسید که این آلبوم بیشتر از آن چیزی که تاثیر گرفته‌ از سابقه‌ی فوق‌العاده درخشان گروه باشد، از فراز و نشیب روابط اعضای آن تاثیر گرفته است.

Pink Floyd 1

(پینک فلوید چهار نفره شروع شد)

از همان سال 1965 شروع کنیم، که چهار نفر به اسامی: سید برت، نیک میسون، راجر واترز و ریچارد رایت ستون‌های اولیه پینک فلوید را بنا نهادند. بعد از انتشار اولین آلبوم در سال 1967 دیوید گیلمور به گروه پیوست تا ترکیب اعضای پینک فلوید برای مدت زمان کوتاهی (در خلال انتشار آلبوم دوم) در بهترین ترکیب تمام دوران فعالیت این گروه قرار بگیرد.

Pink Floyd 2

(دیوید گیلمور به گروه پیوست و برای مدت کوتاهی گروه پنج نفره شد)

 کمی قبلتر از پیوستن گیلمور، سید برت، نابغه‌ی دیوانه‌ی موسیقی که مسئولیت هدایت و رهبری گروه را نیز بر عهده داشت، بدلیل مصرف بیش از اندازه‌ی مواد روانگردان و بیشتر از همه LSD، تبدیل به دشمن شماره‌ی یک پینک فلوید شده بود! در اصل علت پیوستن گیلمور هم همین بود. سید برت در کنسرت‌ها، از ابتدا تا انتها فقط یک آکورد را می‌زد و یا در بعضی از کنسرت‌ها اصلا چیزی نمی‌نواخت و نمی‌خواند،  در مصاحبه‌ها حرفهای عجیب و نامربوط می‌زد، آهنگ‌ها را سر خود عوض می‌کرد، در جلسات تمرین فراموش می‌کرد گیتارش را بیاورد، عصبانی که می‌شد تجهیزات اتاق تمرین را می‌شکست و نابود می‌کرد، در هنگام نواختن پیک گیتار از دستش می‌افتاد، داروی بیهوشی و اعتیادآور مندراکس را با ژل مو قاطی می‌کرد و به موهایش می‌مالید و روی استیج می‌رفت (که زیر حرارت پروژکتورها ذوب می‌شد و قیافه‌ی او را شبیه یک شمع در حال سوختن می‌کرد). همین خل بازی‌ها باعث شد که در اواسط ضبط آلبوم دوم، پینک فلوید بطور رسمی سید برت را از گروه اخراج و راجر واترز را بعنوان رهبر جدید گروه معرفی کند. برت بعد از جدایی‌اش از پینک فلوید دو آلبوم انفرادی در سال 1970 منتشر کرد و تا قبل از مرگش دیگر کار چندان خاصی انجام نداد. برت در سن 60 سالگی، در سال 2006، بدلیل ابتلا به سرطان پانکراس درگذشت.

Pink Floyd 3

(سید برت پینک فلوید را ترک کرد و این گروه دوباره چهار نفره شد)

چندین سال گذشت تا در آستانه‌ی انتشار یازدهمین و مشهورترین آلبوم گروه، The Wall، دعوای سختی بین راجر واترز و ریچارد رایت در گرفت که نتیجه‌اش تحمیل استعفاء از جانب واترز به رایت بود. مسئله تا حدی بحرانی بود که واترز تهدید کرد اگر رایت گروه را ترک نکند، روند ساخت آلبوم The Wall را متوقف خواهد کرد.

آلبوم دوازدهم، The Final Cut، هم برای خودش ماجرایی داشت. این آلبوم تنها اثر این گروه با حضور واترز، گیلمور و میسون است. می‌توان از تک جمله‌ی معرفی این آلبوم به اصل ماجرا پی برد «مرثیه‌ای برای رویای پس از جنگ، ساخته شده توسط راجر واترز، اجرا توسط پینک فلوید». گیلمور که هنوز موفق نشده بود چیزی برای آلبوم بنویسد از واترز خواست تا تاریخ انتشار آلبوم را کمی به تعویق بیاندازد. واترز با این موضوع مخالفت کرد و نتیجه‌ی دعوای این دو نفر به اینجا ختم شد که واترز، نام گیلمور را به کل از لیست سازندگان آلبوم حذف کرد.

Pink Floyd

(راجر واترز از گروه رفت، ریچارد رایت بازگشت و پینک فلوید سه نفره شد)

در نهایت همان ماجرایی که واترز برای رایت رقم زده بود، به سر خودش آمد و اعضای گروه در سال 1985 او را مجبور به کناره گیری از پینک فلوید کردند. واترز شکایتی تنظیم کرد تا حق استفاده از نام پینک فلوید و آثار قبلی گروه را برای خودش محفوظ بدارد، با این وجود در این امر موفق نشد و به توافقنامه‌ای که منجر به خاتمه‌ی تعهدش نسبت به تهیه کننده‌ی آثار پینک فلوید و در مقابل بخشیدن حق و حقوق نام پینک فلوید به گیلمور و میسون بود، رضایت داد. پس از آن دیوید گیلمور رهبری گروه را بدست گرفت و اولین کاری که کرد دعوت از ریچارد رایت برای پیوستن مجدد به گروه بود. این چنین شد که رایت، با یک آلبوم غیبت، مجدداً به پینک فلوید پیوست.

Pink Floyd 5

(ریچارد رایت از دنیا رفت و پینک فلوید دو نفره شد)

ریچارد رایت، کیبوردیست گروه پینک فلوید، در سال 2008 و در سن 65، بدلیل ابتلا به سرطان از دنیا رفت. با وجود آنکه رایت هیچوقت به اندازه‌ی برت، واترز و گیلمور در ساخت آهنگها نقش نداشت، اما قسمت‌های با ارزشی، مخصوصاً در آثار قدیمی پینک فلوید، را نوشته است. او وقتی پای کیبورد می‌ایستاد معجزه می‌کرد و حتی در بعضی از آهنگ‌ها می‌خواند. آخرین باری که آواز او شنیده شد در کنسرت یادبود سید برت، سال 2007، با عنوان The Madcap’s Last Laugh (اشاره به عنوان آلبوم انفرادی برت، The Madcap’s Laugh) در لندن بود. ریچارد رایت از دنیا رفت و پینک فلوید دو نفره شد.

امسال: هر آن چیزی که باقی مانده است.

ماجرا از یک گاف بسیار ساده در توییتر شروع شد. پلی سمسون، همسر دیوید گیلمور، در تاریخ پنجم جولای امسال در صفحه‌ی توییتر خود نوشت: «آلبوم پینک فلوید با عنوان The Endless River در ماه اکتبر منتشر خواهد شد، بر اساس تمرینات سال 1994 و وداع با ریک رایت، اثری بسیار زیبا». این توییت سر و صدای زیادی به پا کرد. ماجرا از آن چیزی که بنظر می‌رسید جنجالی تر بود. شاخص‌ترین گروه موسیقی تاریخ می‌خواست بعد از گذشت 20 سال از آخرین آلبومش، اثر جدیدی منتشر کند. مسئله جالب دیگری که معلوم شد این بود که درگا مک‌بروم-هادسن، بک‌وکال قدیمی کنسرت‌های پینک فلوید، اعتراف کرد عکسی که سال گذشته در صفحه‌ی اینستاگرم خود از تمرینات مربوط به ضبط آلبوم In an Island دیوید گیلمور گذاشته بود، در حقیقت بخشی از تمرینات ضبط آلبوم جدید پینک فلوید بوده است. کلمبیا رکوردز مجبور شد بعد از یک روز بطور رسمی این شبهه شایعه را تائید کند و طی بیانیه‌ای اعلام نمود «پینک فلوید تائید می‌کند که در حال تهیه آلبومی با عنوان The Endless River برای انتشار در ماه اکتبر 2014 می‌باشد. این آلبوم با فضای امبینت و اینسترومنتال و بر پایه‌ی تمرینات مشترک دیوید گیلمور، نیک میسون و ریچارد رایت در سالهای 1993 و 1994 هنگام ضبط آلبوم The Division Bell، ساخته شده است. دیوید گیلمور، فیل مانزانرا، مارتین گلاور و اندی جکسون نیز تهیه کنندگان این آلبوم خواهند بود. پروسه ساخت آلبوم هنوز در حال انجام است و خبرهای بیشتر در انتهای تابستان اعلام خواهد شد»

Polly Samson Twitter

با این وجود هر روز خبرها، نقدها، پیش‌بینی‌ها و نگرانی‌های تازه‌ای شنیده می‌شد. طرفداران پینک فلوید بی‌صبرانه برای پیش‌بینی آلبوم جدید با یکدیگر رقابت می‌کردند و روزی نبود که مطلب جدیدی در این خصوص در جایی منتشر نشود. مسئله آنقدر بر سر زبان‌ها بود که بعد از گذشت چند هفته راجر واترز، عضو سابق گروه، در بیانیه‌ای اعلام کرد که نزدیک به 30 سال از جدایی‌اش از پینک فلوید می‌گذرد و وی کوچکترین نقشی در تهیه‌ی آلبوم جدید این گروه ندارد. او تمام افرادی را که در خصوص این آلبوم از او سئوال می‌کنند و اطلاعات می‌خواهند را احمق‌هایی خطاب کرد که انگار فهمیدن این موضوع برایشان به دشواری درک به فضا فرستادن موشک است! حسن ختام خبرهای قبل از انتشار آلبوم هم این بود: گیلمور بطور رسمی اعلام نمود که این آلبوم بطور قطع آخرین اثر پینک فلوید خواهد بود و این گروه پس از آن به فعالیت خود پایان خواهد داد.

اکنون: رودخانه‌ی  بی‌پایان

پانزدهمین آلبوم گروه پینک فلوید و به عبارتی آخرین اثر آنها با عنوان The Endless River در تاریخ هفتم نوامبر سال 2014، به فاصله‌ی بیست سال از آلبوم قبلی، The Division Bell، منتشر شد. این تنها آلبوم گروه پس از مرگ ریچارد رایت و سومین آلبوم آنها بعد از جدایی راجر واترز از پینک فلوید است. این آلبوم وداع با ریچارد رایت معرفی شده و چکیده‌ای است از 20 ساعت موسیقی منتشر نشده‌ی گروه در جلسات تمرین بین سال‌های 1993 و 1994، با حضور گیلمور، میسون و رایت. در حقیقت در سال 1994 در خلال ساخت آلبوم The Division Bell، چندین ساعت از موسیقی ساخته شده که قالباً در ژانر امبینت بود، بلا استفاده ماند. در همان زمان اندی جکسون سر و ته آن را زد و با مرتب کردن آن مجموعه‌ای در حدود یک ساعت را تحویل پینک فلوید داد. آنها نام The Big Spliff را برای آن انتخاب کردند و در نهایت تصمیم گرفتند که آن را منتشر نکنند. در سال 2013 گیلمور و میسون تصمیم گرفتند با استفاده از خمیرمایه‌ی آن آلبومی که هرگز منتشر نشد، آلبوم جدیدی را تهیه کنند. ابتدا آنها به‌ همراه مانزانرا و جکسون تمام آن 20 ساعت را چندین بار گوش کردند، قسمتهایی از آن را انتخاب نمودند، بخش‌های جدیدی را به آن اضافه و قسمتهایی را دوباره ضبط کردند و با استفاده از تکنولوژی روز آلبومی ساختند که تنها بخش کوچکی از آن عیناً از The Big Spliff قرض گرفته شده بود. این چنین شد که «آلبوم قرن بیست و یک پینک فلوید» شکل گرفت.

Gilmour and Wright

The Endless River از چهار بخش با مجموع 18 آهنگ و به مدت زمان 53 دقیقه تشکیل شده و نسخه‌ی ویژه‌ی آلبوم (Deluxe) نیز بهمراه سه آهنگ بیشتر و شش ویدئو منتشر شده است. این آلبوم توانست در انگلستان، نروژ، نیوزلند، آلمان، ایرلند و بلژیک رتبه‌ی نسخت چارت را تصاحب کند. همچین The Endless River موفق شد پر تعدادترین پیش فروش یک آلبوم موسیقی در دوران فعالیت سایت آمازون بشود (تا پیش از این One Direction این مقام را در اختیار داشت).

بالاتر از کلام:

The Endless River یک آلبوم قالباً اینسترومنتال و ترکیبی از ژانرهای پراگرسیو راک، سایکدلیک راک و امبینت است. از مجموع 18 ترکی که می‌شنوید تنها دو تای آنها همراه با کلام می‌باشند:

Talkin’ Hawkin: چهاردهمین ترک آلبوم (هفتمین ترک از سومین بخش) آهنگی‌ست با صدای مشهورترین فیزیکدان حال حاضر دنیا، استفن هاکینگ، همراه است. حتماً می‌دانید که هاکینگ بدلیل ابتلا به بیماری ALS قادر به تکلم نیست و آن چیزی که می‌شنوید صدای دستگاهی‌ست که با کنترل هاکینگ و بجای او سخن می‌گوید. در این ترک هاکینگ می‌گوید: «صحبت کردن پل ارتباطی بین ایده‌هاست، راهی برای همکاری انسانها با هم، ابزاری برای ممکن کردن غیر ممکن‌ها. برترین دستاوردهای بشری از طریق صحبت کردن به تحقق رسیده‌اند. بزرگترین آرزوهای ما در آینده، به واسطه‌ی تکنولوژی و فرصتهای نامحدودی که در اختیار داریم، به حقیقت خواهند پیوست. تنها کاری که لازم است انجام بدهیم این است که به صحبت کردن با یکدیگر ادامه بدهیم.» این حرف کسی است که مدتهاست برای صحبت کردن با دیگران از روش متفاوت و بسیار سختی استفاده می‌کند. البته هاکینگ را قبلاً نیز در کنار پینک فلوید شنیده‌ایم. پیش از این از نمونه‌ی صدای هاکینگ، که از برنامه‌ای در شبکه‌ی BT به امانت گرفته شده بود، در آهنگ Keep Talking، محصول 1994 از آلبوم The Division Bell، نیز استفاده شده بود.

stephen-hawking-

(استفان هاکینگ را در تاکین هاکین می‌شنوید)

Louder Than Words: آخرین ترک از آخرین آلبوم پینک فلوید، تنها آهنگ از این آلبوم است که آواز گیلمور را به همراه دارد. لیریکس این آهنگ را همسر گیلمور، پلی سمسون، نوشته است. این آهنگ، بعنوان اولین سینگل از این آلبوم، عموماً با نقدهای مثبتی مواجه شد. گیلمور در مصالبه‌ش با گاردین در خصوص این آهنگ می‌گوید: «ریک از دنیا رفته است. این آخرین چیزی خواهد بود که از ما می‌شنوید و من کاملا مطمئن هستم که بعد از این دیگر چیزی نخواهد بود. پلی، همسرم، معتقد بود که می‌تواند لیریکس مناسبی برای آن بنویسد، چیزی که بتواند همزیستی‌ای که داریم، یا داشتیم، را شرح دهد.»

با قایق، روی ابرها:

طرح روی جلد آلبوم اثر یک جوان 19 ساله‌ی گمنام مصری به اسم احمد عمادالدین است که توسط تیم خلاقیت پینک فلوید، هنگام گشت و گذار در سایت Behance، کشف و انتخاب شده است. تا پیش از این مسئولیت طراحی روی جلد آلبوم‌های پینک فلوید بر عهده‌ی هنرمند صاحب نام، استورم تورگرسون، بود که با مرگ وی در سال 2013 شانس ثبت شدن بر روی جلد آخرین اثر پینک فلوید نصیب عمادالدین شد.

کمی بیشتر: ناگفته‌های بجا مانده

گیلمور در مصاحبه‌اش با MOJO به صراحت عنوان می‌کند که آلبوم جدید چندان برای موسیقی دوستان جوان جذاب نیست. او می‌گوید که باید نشست و کل آلبوم را یک جا گوش داد و این چیزی نیست که بتوان آهنگها را بصورت مجزا شنید. وی اضافه می‌کند: «این آلبوم قابل مقایسه با Dark Side of the Moon و یا The Division Bell نیست. این اثر برای آن نسل از مخاطبینی‌ست که می‌خواهند هدفون را روی گوش‌های خود بگذارند و دراز بکشند و برای مدتی به موسیقی گوش بدهند. این آلبوم برای نسلی که عادت دارند آهنگها  را بصورتی تکی و جداگانه از آی‌تیونز دانلود کنند مناسب نیست» اما بنظر می‌رسد تذکر گیلمور بیشتر از آن که بخواهد راهنمایی برای شنیدن آلبوم باشد، قصد دارد حاشیه‌ای امن و توجیهی بر ماهیت وجودی آن ایجاد کند.

Pink-Floyd-New-Album-Endless-River-061-672x372

چند سال پیش، طی مصاحبه‌ای که با راجر واترز انجام شده بود، مصاحبه کننده معتقد بود «زوج هنری واترز / گیلمور» دارای چنان قدرتی بود که واترز هیچوقت نتوانست در فعالیت انفرادی‌اش دوباره به آن دست یابد. پاسخ واترز نکته‌ی جالبی را در خود نهفته داشت: «چیزی به اسم زوج هنری واترز / گیلمور وجود نداشت! چیزی که در حقیقت رخ می‌داد این بود که گیلمور هر از گاهی با چند خط گیتار یا توالی آکورد به سراغم می‌آمد و من با آنها آهنگ می‌ساختم.» این جمله‌ی آخر شاید اصلی‌ترین مسئله در خصوص آلبوم جدید پینک فلوید باشد. چیزهایی که می‌شنوید را به سختی می‌توان آهنگ نامید. اینها تعدادی ایده هستند، خطوط و طرح اولیه‌ای که نه رنگ دارند و نه فرم. انگار که مداد را برداری چند خط روی بوم بکشی و قبل از آنکه قلمو بدست بگیری و بروی سراغ نقاشی اصلی، همان را قاب کنی و به دیوار بزنی. اینها را اگر بدست راجر واترز بدهی می‌گوید: «چه چیز خوبی! می‌توان با اینها آهنگ ساخت!» متاسفانه باید این آلبوم را مهر تائیدی بر ادعای واترز مغرور در مصاحبه‌ای که به آن اشاره شد بدانیم. گیلمور هیچوقت نتوانست پینک فلوید را به چیزی فراتر از آن چیزی که بود تبدیل کند. پینک فلوید در دوران رهبری واترز در مدت زمان 15 سال 10 آلبوم منتشر کرد، و گیلمور در دوران 30 ساله‌ی فرمانروایی‌اش تنها سه آلبوم. آلبوم‌هایی که بعد از رفتن واترز منتشر شد هیچ کدام نتوانستند حتی به نزدیکی آثار قبلی برسند. حتی وقتی این دو نفر را از منظر آلبوم‌های انفرادی‌شان با یکدیگر مقایسه کنیم، متوجه می‌شویم که واترز همچنان یک سر و گردن از گیلمور بالاتر است. اتفاقی که در طول تاریخ افتاده این است که سید برت بزرگوار به پینک فلوید شکل داد، راجر واترز قدرتمند آن را به اوج رسانید، و دیوید گیلمور دوست داشتنی فقط آن را برای یک مدت طولانی زنده نگه داشت. دیوید گیلمور هنرمند بسیار بزرگی‌ست، اما متاسفانه برای رهبری پینک فلوید کمی کوچک است.

1548154_10152399449592308_1075646186280174814_o-620x420

در آخر این سئوال مطرح می‌شود، که چرا باید چنین آلبومی به این شکل به بازار بیاید. آلبومی که بنظر می‌رسد تنها بدلیل عذاب وجدان دیوید گیلمور، بخاطر بی‌توجهی‌اش به ریچارد رایت هنگامی که در قید حیات بود، منتشر شده است. آلبومی که فقط یک آهنگش واقعاً شبیه آهنگ است! آن هم بیشتر شبیه کارهای انفرادی گیلمور (مانند آهنگهای آلبوم On an Island) از آب در آمده تا آن پینک فلویدی که در خاطرها مانده است. این یک آلبوم نیست! اگر باشد، برای پینک فلوید مناسب نیست! اگر مناسب باشد، بعنوان یک اثر بعد از 20 سال پذیرفته نیست! اگر حتی پذیرفته هم باشد، برای آلبوم خداحافظی با ابهت‌ترین گروه موسیقی تاریخ چندان قابل قبول نیست!

پ.ن: نوشتن این پست در حدود یک هفته زمان برد. پینک فلوید در اندازه‌ای بزرگ است که نوشتن و اظهار نظر در مورد آخرین آلبوم آنها کمی ترسناک باشد. برای همین پوزش من را بابت اینکه این یادداشت طولانی را با کمی تاخیر نسبت به تاریخ انتشار آلبوم خوانده‌اید بپذیرید.

Ruined Machines – Pressure & Obsession

Ruined Machines یک گروه تک نفره متشکل از Joseph Kenyon متولد و بزرگ شده لیندن نیوجرسی است که ساخت، نوازندگی و تنظیم همه آثار گروه را بر عهده دارد. سبک گروه Instrumental Rock  است و مثل همه آثار این سبک وقتی به آهنگها گوش می دهید بنظر می رسد دارید یک قصه می شنوید و شبیه آنچه در آثار اپیک سینما اتفاق می افتد قرار نیست از قصه نتیجه ای گرفته شود. همه صداها چه نو باشند چه بارها شنیده شوند در خدمت داستانی هستند که قرار است طرح شود. احساسی که سازنده این گونه آثار در حین ساخت اثر داشته مهمترین اصل است، بدون آنکه قرار باشد بر اساس آن نتیجه ای از زندگی او گرفته شود. جزئیات، سازندهء این احساس است و البته سازندهء آثار موسیقایی از این دست.

مسلماً جوزف کنیون بزرگترین موسیقی دان این سبک نیست، اما وفاداریش به احساس درونش و همینطور استفاده از صداهای تازه باعث شد که از شنیدن خبر انتشار آلبوم جدیدش خوشحال شوم. موسیقی او پر از تجربه است و در عین حال شما را شوکه نمی کند وصرفا به شما احساسی را منتقل می کند که مطمئن هستید کاملا دست اول است.

جوزف کنیون تا بحال سه آلبوم، البته با خرج و زحمت خودش، منتشر کرده است. آلبوم اول The Grasping Hands of Possibility که در سال 2007 منتشر شد نوعی از تازگی و سادگی را در خود دارد. همراه این آلبوم یک کتابچه الکترنیکی منتشر شد که حاوی نماهایی از مناظر خیالی و توضیحاتی برای هر آهنگ است. گوش دادن به آهنگ و خواندن این توضیحات حس خوبی در مخاطب ایجاد می کند، هرچند توضیح دادن احساس با کلام آن هم مکتوب جزو تعاریف یک آلبوم موسیقی از دید کلاسیک قرار نمی گیرد، اما حتما می تواند بعنوان یک اثر هنری تلقی شود. آلبوم دوم Paths To A Digital Dawn محصول سال 2007 در همان امتداد و با پیشرفت اندکی در جسارت برای استفاده از تجربیات نوازندگی جوزف همراه بود.

در آلبوم جدید با عنوان Pressure and Obsession که در ژانویه 2011 منتشر شد، جوزف کنیون پا را فراتر گذاشت و صداهای تازه تری را چه در ساز و چه در حاشیه امتحان کرد. ترکیب صداها پیچیده تر شده است و همانطور که از فاصلهء زمان انتشار این آلبوم و آلبوم قبلی می توان حدس زد وقت بیشتری برای آن صرف شده. خود هنرمند معتقد است این آلبوم نمایی از تنهایی، درد، خرسندی، ترس و حس گیجی را در مقابل چشمان ایجاد می کند. گرچه در بعضی موارد ترتیب قرار گرفتن آهنگ ها و در یکی دو مورد هم از نظر موارد تکنیکی انتظار مخاطب برآورده نمی شود، اما مسلما نقاط قوت بسیار بیشتر از نقاط ضعف هستند. در بیشتر آهنگ ها تجربه گرایی نوازنده کاملا مشهود است و در عین حال بسط و گسترش آهنگ از ملودی اصلی به خوبی انجام شده. با اینکه میزان های تکراری زیادی در هر قسمت شنیده می شوند، این تکرار خسته کننده نیست و باعث همراهی بیشتر شنونده و همینطور نزدیک شدن فضا به موسیقی Ambient می شود.

اگر پزشکی بود که برای درمان امراض، موسیقی بخصوصی تجویز می کرد، احتمالا این آلبوم را برای تقویت تخیل پیشنهاد می داد!

نویسنده: امین.ق

پ.ن: «یک آلبوم دقیقا از زمانی که شما اولین آهنگ را برای اولین بار می شنوید شروع نمی شود. یک آلبوم مدتها قبل تر از این آغاز شده است، انرژی ذهنی زیادی برایش صرف شده، طوفان ذهنی اتفاق اتفاده، آماده سازی صورت گرفته، یک مجموعه ای گرد آمده، آنهم بدست تمام احساساتی که در هنرمند وجود دارد، تمام تجربیاتی که بدست آورده، تمام عشق و نفرتی که حس می کند، تا نتیجه آن شده که در اختیار شماست و می شنوید»   این آن چیزی ست که جوزف کنیون خود و آثارش را با آن معرفی می کند. مردی همه کاره، از آنها که به موسیقی عشق می ورزد و این عشق را با ارائهء رایگان آثارش نشان می دهد. Ruined Machines یک پروژه پست راک / متال است که می تواند شما را در تفکرات و احساسات خالقش سهیم کند. تشکر از امین بابت معرفی این هنرمند و این آلبوم.

لینک دانلود رایگان همهء آلبومها و وبسایت اصلی جوزف کنیون www.ruinedmachines.com

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: