آ ل ب و م

موسیقی و دیگر هیچ

بایگانی دسته‌ها: Experimental

آلبوم پکیج 2016 – بسته‌ی بیست و ششم

بردیا برجسته نژاد: آلبوم پکیجی را که در این پست می‌خوانید به زحمت و محبت «رضا اموری» نوشته شده است. ضمن تشکر از رضای عزیز، لازم است بگویم، هرچند خودتان مطمئناً می‌دانید، که متن نوشته شده بازتاب سلیقه و نظر شخصی رضا اموری است و از آن جهت که هدف اصلی پستهای مرتبط با آلبوم پکیج، معرفی آلبومهای تازه منتشر شده است و نه نقد و بررسی آنها، لذا لزومی ندارد نظر من یا کس دیگری در خصوص این آلبومها دوباره نوشته شود.

mono

Mono – Requiem For Hell

رضا اموری: «مرثیه ای برای جهنم» نام جدیدترین اثر پست – راک بازان ژاپنی، گروه «مونو»، است که به فاصله دو سال از آخرین آلبومشان منتشر شده است. به نظر می‌رسد مونو چندین سال است که مسیر موفقیت را پیدا کرده و همچنان در آسمان ها سر می‌کند. در این آلبوم هم شاهد ملودی‌های پخته، ریتم‌های طولانی و اتمسفر سنگین، که به نوعی امضای این بند به شمار می‌رود هستیم. این آلبوم هم به نوعی پیرو دیگر آلبوم‌های بند به شمار می‌رود و تنها شامل پنج قطعه می‌شود. نتیجه آنکه: اگر طرفدار پست – راک هستید حتما تا الان به این آلبوم گوش کرده‌اید و نیازی به تاکید من وجود ندارد. اگر هم طرفدار پست – راک نیستید، خب، برای شروع چه بندی بهتر از مونو؟

nick-cave

Nick Cave and the Bad Seeds – Skeleton Tree

رضا اموری: صبح است. از خواب بر می‌خیزید. متوجه می‌شوید که بند مورد علاقه‌تان آلبومی جدید منتشر کرده است. بنا بر تجربیات قبلی سعی می‌کنید که صبح به سراغش نروید! چون دوست ندارید که روز را با غم شروع کنید! بند مورد نظر بدون شک «نیک کیو اند بد سید» است. بندی که این توانایی را دارد که شادترین افراد روی زمین را با موسیقی ملانکولی خود غمگین کند. بندی قدیمی و ریشه دار، از دل ملبورن استرالیا که در اوایل دهه 80 میلادی توسط نیک کیو، میک هاروی و بلیکسا بارگلد تاسیس شد . به تازگی شانزدهمین آلبوم رسمی این بند آلترناتیو به نام «درخت اسکلت» منتشر شده است و غوغایی در بازار تقریباً ساکن موسیقی خلق کرده است. نیک کیو در جریان نوشتن این آلبوم بود که خبر فوت پسر 15 ساله‌اش به او رسید. به همین دلیل تم و مضمون بیشتر قطعات این آلبوم مرگ، عزا و از دست دادن عزیزان و نزدیکان است. نتیجه آنکه: اگر از موسیقی ملانکولی و غمگین لذت می‌برید به این آلبوم گوش بدهید. نه! اگر از موسیقی لذت می‌برید این آلبوم را گوش کنید.

norah-jones

Norah Jones – Day Breaks

رضا اموری: «طلوع» نام جدیترین آلبوم منتشر شده از هنرمند دوست داشتنی و خوش قریحه آمریکایی، «نورا جونز» است که در تاریخ 7 اکتبر امسال به صورت رسمی منتشر شد. موسیقی در حد ‌نهایت زیبا، شاعرانه و عاشقانه است و این همان چیزی‌ست که از نورا جونز عزیزمان انتظار داریم. سبک این آلبوم بیشتر حول جز می‌چرخد و گاهی رگه‌های پاپ نیز در آن پدیدار می‌شود‌. آلبوم شامل شانزده قطعه است که چهار تا از آنها بصورت لایو ضبط شده‌اند. در مورد خود شخص نورا جونز نیز می‌توان گفت که او همان آرتیست همیشگی است: نه پیشرفتی حاصل شده و نه پس رفتی‌. ولی خب، ما هم همان نورا جونز همیشگی را دوست داریم! در بازار موسیقی آمریکا که انتظار می‌رود خوانندگان زن موسیقی پلاستیکی و هالیوودی و عامه پسند تولید کنند، نورا جونز یک نعمت است. نتیجه آنکه: این آلبوم به شدت ساده و خوش آیند را حتماً گوش کنید که با گوش‌تان مهربان است. مطمئنا آرامش عجیب این آلبوم را حس خواهید کرد.

bon-iver

Bon Iver – 22, A Million

رضا اموری: «22، یک میلیون» نام آخرین آلبوم بند فولک – ایندی راک آمریکایی، «بون ایور»، به تازگی منتشر و روانه بازار شده است. آلبوم دارای 10 قطعه است که به شکل عجیبی نامگذاری شده‌اند. بعنوان مثال ترک اول عنوانش «22 (OVER S∞∞N)»   است، به همین شکلی که می‌بینید و ترک دوم «10 d E A T h b R E a s T ⚄ ⚄»    نام دارد و در ادامه هر ترک با اسمی عجیبتر از قبلی. به طور کلی با یکی از خاص ترین و عجیب ترین آلبوم های سال طرف هستیم، آلبوم که به نحوی لیریکس آن ریشه در مضامین دینی دارد. این گروه در این آلبوم مقداری از فولک بودن خود فاصله گرفته و عناصر الکترونیک کم و بیش در آن خودنمایی می‌کنند. شخصا کارهای اولیه این بند را بیشتر می‌پسندیدم و جدیداً فقط احساس می‌کنم که جاستین ورنون (بنیانگذار – گیتاریست – ووکالیست) فقط تبدیل به یک نسخه آمریکایی از دیمین رایس شده است. نتیجه آنکه: یک بار شنیدنش ضرر ندارد. دو بار هم شد اشکال ندارد!

devin-townsend

Devin Townsend Band – Transcendence

رضا اموری: «برتری» نام هفدهمین آلبوم رسمی موزیسین کهنه کار، دوین تونسند، است و همچنین هفتمین آلبوم از سری کارهایی که این هنرمند کانادایی در غالب پروژه موسیقیایی خود، دوین تونسند پراجکت، انجام داده است. این آلبوم در ماه سپتامبر 2016 و در غالب دو سی دی منتشر شد که یکی از آن ها شامل دموهای استفاده نشده‌ی او در سال‌های گذشته است. ژانر کلی آلبوم مطابق انتظار پراگرسیو است که گاهی راک می‌شود، گاهی متال و حتی گاهی سمت و سوی سیمفونیک و اورکسترال می‌گیرد. آلبوم فضایی شدیداً آپ بیت دارد که اگر با کارهای قبلی دوین تونسند آشنا باشید کاملا به نظرتان آشنا خواهد رسید. تمامی قطعات (به جز یک قطعه) توسط خود دوین تونسند ساخته شده‌اند و می‌توان این برداشت را داشت که آلبوم بیشتر موسیقی محور است و آواز در حاشیه می‌ماند، هرچند صدای فریاد گونه‌ی دوین تونسند هم کاملاً دوست داشتنی و جذاب است. به طور کلی می‌توان گفت که این آلبوم دقیقاً همان چیزی‌ست که باید باشد و تمام اجزای تشکیل دهنده آن با یکدیگر به هارمونی فوق العاده‌ای رسیده‌اند و مکمل یکدیگرند. نتیجه آنکه: بدون شک با یکی از بهترین آلبوم‌های سال در سبک پراگرسیو طرف هستید.

 

آلبوم پکیج 2016 – بسته‌ی دهم

بردیا برجسته نژاد: حواس پرتی مسخره ای باعث شد که این پستی که از زمان نوشتن آن حدود 10 روز می گذرد اشتباهی ارسال نشود. با کمی تاخیر نگاهی بیاندازیم به چند آلبوم دیگر منتشر شده‌ی در سال 2016.

پ.ن: در معرفی آلبومها هیچگونه ترتیبی، مخصوصا بر اساس زمان انتشار، رعایت نشده است!

cauldron

Cauldron – In Ruin

«در تباهی» عنوان چهارمین آلبوم گروه هوی / پاور متال کانادایی، «کالدرون»، محصول 2016 است. آنها را می‌توان یکی از بهترین گروه‌های موج نوی موسیقی هوی متال قدیمی دانست. (این موج که معمولاً بصورت NWOTHM نوشته می‌شود، به حرکت نسبتاً جوان در موسیقی متال اشاره دارد که کاملاً و دقیقاً تاثیر گرفته از موسیقی هوی متال کلاسیک و قدیمی، مخصوصاً اواخر دهه‌ی هفتاد و اوایل دهه‌ی هشتاد، است و به نوعی بازگشت به دوران طلایی موسیقی راک و متال محسوب می‌شود. برای همین با وجود اینکه کالدرون بعنوان یک گروه نسبتاً تازه نفس، کمتر از 10 سال از آغاز فعالیتش می‌گذرد، اما شنیدن این آلبوم دانش‌تان را به چالش می‌کشد و می‌گوید: نه! اینها حتما بالای 30 سال سابقه دارند! نتیجه آنکه: این آلبوم را گوش کنید. حتی اگر به موسیقی متال علاقه‌ای ندارید. این متال احتمالاً با اون چیز خشن و عجیبی که در ذهنتان حک شده است زمین تا آسمان فرق دارد.

Neal Morse

Neal Morse – To God be the Glory

«نیل مورس» اسطوره‌ای را بیشتر بخاطر تاثیرش بر موسیقی پراگرسیو راک می‌شناسیم. اما او هر از گاهی در آثار سولوی خود رگه‌های مذهبی‌اش بالا می‌زند و قدم به ژانر کریسشن راک می‌گذارد. آلبوم جدید او نیز یکی دیگر از همین دست آثار بی‌مزه‌ی او در این ژانر است! اصولا ژانر کریسشن راک سالهای خیلی دور یکی از ژانرهای مورد علاقه‌ی من بود، البته نه بخاطر مضمون کاملاً مذهبی آن، بلکه بخاطر آنکه همیشه رد پایی از موسیقی کانتری نیز در خود دارد. اما از آن زمان خیلی گذشته و این ژانر لوس‌تر از آن است که جذابیت شنیداری خاصی داشته باش، حتی لوس‌تر از کانتری!. نتیجه آنکه: برای تنوع‌ بد نیست. در همین حد!

Explosions in the Sky

Explosions in the Sky – The Wilderness

گروه Explosions in the Sky یکی از شاخص‌ترین گروه‌های موسیقی پست راک آمریکاست. هفتمین آلبوم آنها با عنوان «طبیعت وحش» توانسته نظر منتقدین را به خود جلب کند و نقدهای اکثراً مثبتی را به خود اختصاص بدهد. هرچند این آلبوم آن جلال و شکوه آثار اولیه گروه (دقیقاً منظورم سه آلبوم اول گروه است) را ندارد، اما آنقدر تمیز از آب در آمده که نمی‌توان نادیده‌اش گرفت. معلوم نیست اول کدام یک برای این آلبوم در نظر گرفته شده: عنوان طبیعت وحش و یا آهنگها. هرکدام که بوده، هم‌نشینی و هم‌پوشانی این دو کاملاً به جا و مناسب و جذاب است. نتیجه آنکه: مگر می‌شود آلبوم‌های این گروه را نشنید؟ خوب و بدش مهم نیست، این انفجاری در آسمان است!

Mogwai

Mogwai – Atomic

«اتمی» عنوان نهمین آلبوم مشهورترین گروه موسیقی پست راک دنیا، «موگوای»، محصول 2016 است. این آلبوم در واقع موسیقی متن فیلم مستندی با عنوان «اتمی: زندگی در ترس و وعده»، ساخته‌ی مارک کازینز است که به فاجعه‌ی هیروشیما می‌پردازد. موسیقی اما به گونه‌ای نیست که ندیدن تصاویر خللی در ارتباط برقرار کردن با آن ایجاد کند. همان موسیقی خاص موگوای، همان که همیشه اینسترومنتال بوده و در اینجا نیز ساختار آهنگها تغییری نکرده است. اینجا هم موسیقی همان قدرت همیشگی را دارد، اما اینبار کمی کندتر و حجیم‌تر از گذشته. موگوای را می‌توان مانند همیشه مرکز ثقل قرار داد و موسیقی پست راک را به دور آن چید. این آلبوم هم یکی دیگر از آثار قوی و محکم آنهاست (حتی بهتر از یکی دو مورد قبلی!). این را هم که حتماً می‌دانید، موگوای فعالیت مناسبی در موسیقی متن دارد. معروف‌ترین آثار آنها در این خصوص تا به امروز موسیقی متن فیلم The Fountain (به همراهی کلینت منسل و کرونوس کوارتت) و موسیقی سریال فرانسوی  Les Revenants است. نتیجه آنکه: لازم است که بگویم؟ که حتماً هرچیزی که از این گروه منتشر می‌شود را باید گوش کنید؟

Mamiffer

Mamiffer – The World Unseen

«جهان نادیده» عنوان چهارمین آلبوم «مامیفر»، محصول 2016 است. این گروه در ابتدا بعنوان پروژه‌ای تک نفره و سولو توسط فیث کلوکشیا در سال 2007 آغاز شد. اما پس از انتشار یک آلبوم و حضور آرون ترنر (خواننده و گیتاریست گروه پست متال منحل شده‌ی آیسیس) و کمی بعد ازدواج فیث و آرون، ماجرا کمی تغییر کرد و قضیه مقداری جدی‌تر از آنی که قبلتر بود شد. تا به حال مامیفر پروژه‌ا‌ی کم و بیش پست راک با چاشنی ژانرهای دیگر بود. اما در آلبوم جدید آنها به کل از فضای پست راک فاصله گرفته‌اند و دیگر هیچ رد پایی از آن شنیده نمی‌شود (اصولاً رد پا شنیده نمی‌شود! در بهترین حالت دیده می‌شود!). فضای «جهان نادیده» دنیایی از موسیقی اکسپریمنتال است که با رنگ و بوی امبینت، جهان نادیده‌ای را خلق می‌کند. این بهترین آلبوم این گروه نیست، چیزی کاملاً متفاوت است. نتیجه آنکه: این آلبوم را مزه کنید. مزه‌اش خوب است!

آلبوم پکیج 2016 – بسته‌ی پنجم

بردیا برجسته نژاد: نگاهی بیاندازیم به چند آلبوم دیگر منتشر شده از ابتدای سال 2016 تا کنون.

پ.ن: در معرفی آلبومها هیچگونه ترتیبی، مخصوصا بر اساس زمان انتشار، رعایت نشده است!

Animal-Collective

Animal Collective – Painting with

«ابزار رنگ آمیزی» یا چیزی توی همین مایه‌ها، دهمین آلبوم گروه اکسپریمنتال پاپ «انیمال کلکتیو» محصول 2016 است. هرچقدر هم که این گروه را ستایش کنند و ساختار شکنی‌هایش را ارج نهند، برای من همچنان موسیقی آنها ملغمه‌ای از اصوات درهم و برهم و افکت‌های گوناگون و غیر جذاب است که حاصلش بیشتر به درد ویدئوهای تبلیغاتی 30 ثانیه‌ای می‌خورد تا یک ترک چند دقیقه‌ای. آلبوم جدید آنها هم از این اصل مستثنی نیست و یک بار شنیدنش را تحمل کردم تا شاید چیز بدرد بخوری عایدم شود، که نشد. نتیجه آنکه: به من چه اصلاً!

The Jezabels

The Jezabels – Synthia

«سینتیا» سومین آلبوم گروه ایندی راک استرالیایی «جزبلز» محصول 2016 است. اگر آلبوم دوم این گروه، «حاشیه»، محصول سال 2014 که اثری زیبا و در خور توجه بود را 100 در نظر بگیریم، شک نکنید که این آلبوم به راحتی برایتان هزار خواهد بود! آلبومی که آنقدر خوش ساخت و قدرتمند و محکم است که تک تک آهنگ‌هایش می‌تواند به سادگی به روح و جانتان نفوذ کند و این اثر را تبدیل کند به یکی از بهترین‌های امسالتان. نتیجه آنکه: برای شنیدن این آلبوم تردید نکنید.

Charles Lloyd and the Marvels

Charles Lloyd and the Marvels – I Long to See You

چارلز لوید از آن پیرمردان دوست داشتنی و عزیز دل موسیقی جز است. از آنهایی که دم مسیحا دارد و وقتی ساکسفون یا فلوت بدست می‌گیرد و در آن می‌دمد، مرده را زنده می‌کند. از انتشار اولین آلبوم او بیش از پنجاه سال می‌گذرد و حالا چهل و سومین آلبوم این هنرمند با عنوان «مشتاق دیدنت هستم» محصول 2016 منتشر شده است. آلبومی جذاب که می‌تواند روزتان را بسازد. اثری تمیز و مقبول که هرچند آنقدرها به عمق نمی‌رود، اما در همان اندازه‌ی خودش زیبا و لذت بخش است. نتیجه آنکه: مقاومت نکنید! این آلبوم ارزش شنیدن را دارد.

Vince Gill – Down to My Last Bad Habit

«تنزل به آخرین عادت بد من» عنوان پانزدهمین آلبوم انفرادی هنرمند مشهور موسیقی کانتری، «وینس گیل» محصول 2016 است. باید موسیقی کانتری را دوست داشته باشید تا از شنیدن چنین چیز معمولی و ساده‌ای لذت ببرید! وینس گیل در ژانر خودش مشهور است. یکی از پر طرفدارترین هنرمند در بین موزیسین‌های دیگر ژانر کانتری که تمایل شدیدی برای اجرای دوئت با او دارند. اما در نهایت آن چیزی که من می‌شنوم یک اثر نچسب و بی‌تاثیر است که حتی ممکن است یک ساعت پس از شنیدنش به کل فراموشش کنید. نتیجه آنکه: اگر طرفدار پر و پا قرص موسیقی کانتری هستید، آنطور که بقیه می‌گویند قاعدتاً باید از شنیدن این اثر لذت ببرید!

Josef Salvat

Josef Salvat – Night Swim

«شنای شبانه» اولین آلبوم هنرمند ژانر الکتروپاپ استرالیایی، «ژوزف سالوات»، محصول 2016 است. البته شاید این آلبوم را به نوعی بتوان محصول سال 2015 دانست! به این دلیل که این اثر در اکتبر سال گذشته، فقط و فقط در فرانسه، منتشر شد و نمی‌دانم روی چه حسابی با سه و ماه نیم تاخیر، تازه هفته‌ی پیش در کل دنیا پخش شد. چندان دنبال چیز خاصی نباشید! یک آلبوم پاپ با خمیرمایه‌ی الکتروپاپ که اثر تمیزی در ژانر خودش از آب در آمده، فقط در صورتیکه که فراموش نکنید با یک آلبوم راک یا یک ژانر درست و حسابی دیگر طرف نیستید! نتیجه آنکه: اگر موسیقی پاپ را جیز و اخ و بد نمی‌دانید، یک بار شنیدنش خوب است، ولی برای دومین بار پیشنهادش نمی‌کنم!

Ólafur Arnalds – Living Room Songs

پیش از این دربارهء اولاف آرنالدز به اختصار (اینجا) صحبت کرده ام. این را گفته بودم که احتمالا آجری، میله ای، گلدانی، روی سر اولاف افتاده است که به ناگهان از پشت درامز موسیقی هوی متال بلند می شود و خودش را پشت پیانو و موسیقی امبینت پیدا می کند. اولین آلبومش در سال 2007 با نام Eulogy for Evolution با سه EP همراه شد که تقریبا هر کدام به فاصلهء یک سال منتشر شدند. در سال 2010 دومین آلبوم او به بازار آمد و کم کم نام این هنرمند ایسلندی در ژانر نئوکلاسیکال و اکسپریمنتال به گوش همه رسید. حالا اولاف آرنالدز حرکت جالبی را که دو سال پیش انجام داده بود را دوباره تکرار می کند.

آلبوم جدید «آهنگهای اتاق نشیمن» نام دارد. این طور که بنظر می رسد آلبوم جدید همان راه EP سال 2009 یعنی Found Songs را ادامه می دهد. آلبوم در اتاق نشیمن خانهء آرنالدز با حضور دوستانش بعنوان نوازنده و تماشاچی ضبط شده است، هر آهنگ در یک روز. در نهایت شما با آلبومی مواجه هستید که شامل 7 آهنگ است که در هفت روز اجرا و ضبط شده اند. از اجرای تمامی آهنگها فیلم گرفته شده و فایلهای MP3 و فیلم هر آهنگ نیز در سایت مخصوص آلبوم بصورت رایگان جهت استفاده گذاشته است.

فضای آهنگها جدا از تمامی هنر و استعداد آرنالدز در ارائهء موسیقی نئوکلاسیکال، صمیمانه تر و دوستانه تر از سابق بنظر می رسد. البته این می تواند تاثیر گرفته از دیدن ویدئو ها یا اطلاع از نحوهء ضبط آلبوم باشه، اما اینبار یک چیزی در موسیقی او فرق می کند، چیزی که شاید بتوان از آن برداشتی متفاوت از کارهای قبلی او داشت. با وجود آنکه پروسه ساخت و ضبط این آلبوم مانند Found Songs است، اما شاید بتوانید خیلی روشن و مشخص تفاوت روح دو اثر را احساس کنید. شما هم مطمئناً از شنیدن این آهنگها لذت خواهید برد.

سایت مخصوص دانلود آهنگها و دیدن فیلمهای Living Room Songs

Brendan Perry – Ark

باور کنین که یه موسیقی مثل Dead Can Dance میتونه نگاه شما رو به دنیا و طبیعت و زندگی و مرگ و در کل همه چیز عوض کنه. کافیه که سوار موسیقی بشین و اجازه بدین هرجا که دلش میخواد شما رو ببره. گروه Dead Can Dance از دید من قوی ترین و بهترین گروه تاریخ موسیقی Ethnic هست که نظیرش دیگه پیدا نشد. این گروه دو تا مغز متفکر به اسامی لیزا جرارد و برندن پری داشت که از عجایب موسیقی تلفیقی، فیوژن و اتنیک به حساب میان و وقتی در سال 1998 گروه منحل شد هر کدوم دنبال پروژه های انفرادی خودشون رفتن.

لیزا جرارد به طور کامل رفت توی موزیک New Age و آلبومهای مختلفی منتشر کرد. توی همون سال یه اثر بسیار زیبا با پیتر بروک به اسم Duality منتشر کرد که به شدت و بسیار بیشتر از Dead Can Dance موسیقی شرقی توش حس میشد. ( اگه اون دوستی که 10 سال پیش CD اوریجینال این آلبوم رو از من گرفت و دیگه پس نداد اینجا رو می خونه، این رو بگم که من هم CD اوریجینال آلبوم  Disintegration از The Cure مال تو رو همون یکی دو سال بعدش فروختم، با اون کاور زشتش!!!). با وجود اینکه جرارد 4 تا آلبوم انفرادی رو توی این ده دوازده سال منتشر کرد، برندن پری فقط یه آلبوم به اسم Eye of the Hunter اون هم در سال 1999 بیرون داد و دیگه هیچ خبری ازش نبود.

جرارد همین هفتهء پیش یه کار جدید و مشترک با هنرمندی به اسم مارچلو دی فرانچیشی (که نه تا حالا اسمش رو شنیدم و نه چیزی در موردش پیدا کردم) منتشر کرد که حقیقت رو بخواین من دوست نداشتم. اگه دوستانی هستن که لیزا جرارد رو نمیشناسن، یادآوری کنم موسیقی فوق العاده زیبای هانس زیمر در فیلم گلادیاتور و آواز جادویی خانم لیزا جرارد رو. این رو اضافه کنم که جرارد به دو دلیل شهرت زیادی داره، اول صداش به شکل فوق العاده ای کنترالتو هست (بم ترین صدای زن) و دوم ایشون استاد آواز به شیوه ایدیوگلوسیا (نامفهوم گویی) است. دارم از اصل موضوع پرت میشم.

درست یک هفته بعد از انتشار آلبوم جدید خانم جرارد، آقای برندن پری بعد از 11 سال دومین آلبوم انفرادی خودش رو به اسم Ark منتشر کرد. آلبوم قبلی اثری زیبا و دوست داشتنی و البته نه چندان عالی از این هنرمند بود که یه آهنگ اعجاب انگیز و دیوانه کننده به اسم Medusa داشت و هفت آهنگ به نسبت معمولی و نه چندان خاص. باور کردنی نیست! یعنی یه آلبوم چقدر میتونه خوب باشه! یه اثر فوق العاده  با همون ترکیبهای پیچیده و در عین حال سادهء Dead Can Dance که به شکلی تکامل یافته بعد از 12 سال دوباره ظهور کرده. موسیقی حیرت انگیز رو بذارین کنار صدای برندن پری، اونوقت دیگه کنترل اعصاب شما بطور کامل در اختیار موسیقی هست و شما فقط مسئولیت هضم اون رو دارین. برندن پری که دیگه 50 سالگی رو رد کرده، آهنگساز و موزیسینی که خواننده، نوازندهء گیتار، بیس گیتار، کیبورد، پرکاشن و عود هست، مردی که 15 سال از زندگیش رو گذاشته و دور دنیا رو برای کسب علم و هنر موسیقی چرخیده، تمام هنر خودش رو توی این آلبوم بیرون ریخته و برای شنونده تجربهء شنیدن یه موسیقی Experimental، New Age و Darkwave زیبا و فوق العاده رو بوجود آورده. باور کنین که به شنیدن همچین آلبومی نیاز داشتم. مطمئنم از شنیدنش لذت میبرین. زحمت لینک با دوستان توی بخش کامنت.

بعدنوشت:

آلبوم با بابل/Babylon شروع می شود. ترکیب عجیبی از سازهای کوبه ای به همراه سازهای زهی و موسیقی اتنیک. در این آهنگ از سازهای آسیایی و قدیمی مانند گونگ/Gong (نوعی پرکاشن شرقی) و یانگ کین/Yang-Qin (نوعی سنتور چینی) نیز استفاده شده که ترکیب زیبایی را با صدا و آرامش برندن پری ایجاد کرده است. البته این آهنگ قبلا در کنسرت زعفران/Saffron از گروه دد کن دنس، که اعضای آن بعد از 9 سال برای کنسرت مشترکی دور یکدیگر جمع شده بودند نیز اجرا شده بود، اما مسلما با تغییراتی که در ضبط استودیویی آن ایجاد شده شنیدن آن لذت مضاعفی دارد.

آهنگ دوم مرد ساختگی/The Bogus Man با نبض الکترونیک آغاز می شود و آهنگی با ضرباهنگ پایین در ژانر تریپ هاپ تلفیقی ارائه می کند. ترانه این آهنگ با وجود سیاسی بودنش به نقد سیاست می پردازد و سیاستمدار را مرد ساختگی معرفی می کند.

آهنگ سوم خورشید زمستان/Wintersun الکترونیکا ترین اثر برندن پری تا به امروز است (موسیقی الکترونیکا/Electronica به ترکیبی از موسیقی الکترونیک با سازهای غیر الکترونیکی گفته می شود) صدای دلنشین برندن پری به همراه اجرای کیبوردش این آهنگ را به یکی از بهترین آهنگهای این آلبوم تبدیل کرده است.

آهنگ چهارم آرمان شهر/Utopia یکی از سینگل های این آلبوم است که با نوای هارپ و فضای دراماتیک و تاریکش فضای باشکوهی را به نمایش می گذارد. این آهنگ تنها اثر این آلبوم است که مدت زمانی کوتاه تر از 6 دقیقه دارد.

آهنگ پنجم دوزخ/Inferno نگاه غضب آلودی به آدمهایی دارد که زندگی بدون تقابل اجتماعی را انتخاب کرده اند. دو دقیقه آخر این آهنگ زیباترین، مرموزترین و در عین حال ترسناکترین بخش از این آهنگ (و شاید این آلبوم) است که می شنوید.

آهنگ ششم این پسر/This Boy با فضای وهم آلودی آغاز می شود. تاخیری که بین ضرب آهنگ های چوب درامز ایجاد شده فضایی خالی و تاریک را بوجود آورده است. صدای برندن پری با مخاطب بازی می کند. فراز و فرودهای صدای او در کنار نوای کیبورد اثری حماسی را پدید آورده است.

آهنگ هفتم ابلیس و دریای آبی عمیق/The Devil and the Deep Blue Sea تندترین ریتم را در این آلبوم بهمراه دارد. آهنگ به طور کامل در اختیار کیبورد است و البته شما می تواند علاوه بر کمی تکان دادن خودتان، با شنیدن ترانه اش اندکی لبخند هم بزنید.

آهنگ آخر هلال ماه/Crescent تمام زیبایی های کشتی را در خودش جمع کرده است. آهنگ با حجابی مرموز آغاز می شود. برندن پری در آهنگ وارد می شود و ذره ذره با اضافه شدن سازها در آخر به اوج زیبایی و شکوه خود می رسد.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: