بردیا برجسته نژاد: نوشتن پستهای مفصل و طولانی و گفتن از زیر و بم انتشار یک آلبوم، آن هم با وجود مشغلههای گوناگون کاری و فکری، باعث شد که این وبلاگ بعد از گذشت ده سال از آغاز فعالیتش دیر به دیر و به ندرت بروز شود. اجازه بدهید مفصل گویی را بگذاریم برای زمانی که هم فرصتش باشد و هم آلبوم خاصی که ارزش وقت گذاشتن را داشته باشد منتشر شود! بیایید با هم یک نگاه گذرا به چند آلبومی که در این دو ماه از سال 2016 منتشر شدهاند بیاندازیم. این پست، و امثال آن که در آینده منتشر میشوند، هدف تحلیلی و انتقادی ندارند و فقط قرار است جنبهی اطلاع رسانی / توصیهای داشته باشند. فراموش نکنید که با وجود آنکه قرار نیست این پستها هر آنچیزی که گوش کردهام را شامل شوند (چون واقعا امکانش نیست)، اما دامنهی آلبومهایی که گوش میکنم، به عنوان یک انسان!، محدود است و ممکن است آثاری که مد نظر شما باشد در این قبیل پستها لحاظ نشوند. پس اگر اثر خاصی را شنیدید و خواستید به من و دیگران شنیدن یا نشنیدنش را پیشنهاد کنید، خبرم کنید.
پ.ن: در معرفی آلبوم هیچگونه ترتیبی، مخصوصا بر اساس زمان انتشار، رعایت نشده است!

Megadeth – Dystopia
فرصتش از دست رفت، وگرنه دلم میخواست در خصوص این آلبوم یک پست بلند بنویسم. «دیستوپیا»، محصول سال 2016 و پانزدهمین آلبوم یکی از بزرگترین گروههای تاریخ موسیقی ترش متال، «مگادث»، یک سر و گردن از آثار چند سال اخیرش بالاتر است. صدای دیو ماستین صلابتی دارد که پیش از این از او نشنیده بودیم. دیگر آن ته صدای جیغ جیغوی ماستین به گوش نمیرسد و هر چیزی که اینجاست، از موسیقی گرفته تا وکال، با قدرت و صلابت تمام، شما را تصرف میکند. این اولین آلبوم مگادث با حضور گیتاریست و درامر جدید گروه است. امید که اخلاق تند و دیکتاتوری دیو ماستین دیگر باعث فرار این دو نفر نشود! نتیجه آنکه: این آلبوم را حتما باید گوش کنید!

Anthrax – For All Kings
«برای تمام پادشاهان» یازدهمین آلبوم گروه ترش متال آمریکایی «انترکس»، محصول 2016، است که از چندین ماه قبل از انتشار مدام در موردش صحبت میشد. آلبوم با دو سه ترک خوب آغاز میشود و اما انگار که کفگیر به ته دیگه خورده باشد، از اواسط آلبوم با آهنگهایی یکی از یکی ضعیفتر مواجه میشویم. هیچ تناسب و انسجامی در ترکیب آلبوم شنیده نمیشود و بنظر میرسد آهنگها در فواصل زمانی مختلف و با حال و هواهای متفاوت ساخته و تهیه شدهاند. این آلبوم آنقدر که در موردش تبلیغ شد جذاب و هیجان انگیز نیست. نتیجه آنکه: یک بار گوش کردنش اشکال ندارد!

Moon Tooth – Chromaparagon
«کروماپاراگون» اولین آلبوم پروژهی «مون توث» محصول 2016 است. نیک لی و مارک مارته پس از انحلال گروه Exemption با کمک چند نفر دیگر این پروژهی موسیقی در ژانر پراگرسیو متال را راه اندازی کردهاند که این اولین آلبوم آنها، پس از انتشار یک EP در سال 2013 است. این یک آلبوم درهم و برهم و نسبتاً بی سر و ته است که نه وکال جذابی دارد و نه موسیقی چندان ویژهای. اگر قرار به مقایسه باشد، به شخصه آثار «اگزمپشن» را ترجیح میدهم. نتیجه آنکه: اگر این آلبوم را گوش نکنید، چیزی را از دست نخواهید داد!

Skunk Anansie – Anarchytecture
«آنارکیتکچر» ششمین آلبوم گروه آلترناتیو راک انگلیسی «اسکانک آنانسی» محصول 2016 است. آلبومی جذاب، با صدا و اجرای همیشه دوست داشتنی «اسکین»، با موسیقیای نفوذپذیر که این بار نسبت به گذشته کمی چاشنی پاپ در آن بیشتر شده است. اگر هم از فعالیتهای انفرادی اسکین بخواهید بدانید، آخرین کارش حضور بعنوان داور در نسخهی ایتالیایی برنامهی The X-Factor در سال 2015 است. نتیجه آنکه: این آلبوم حتماً ارزش شنیدن را دارد!

Drowning Pool – Hellelujah
«هللویا» ششمین آلبوم گروه آلترناتیو متال آمریکایی «دراونینگ پول» محصول 2016 است. یکی از آن آلبومهایی که اصلاً نباید منتشر میشد تا خاطرات خوب آلبومهای اول گروه را خدشه دار نکند! آلبومی کسل کننده، حوصله سر بر، که حتی سعی هم نمیکند همان فضایی که دراونینگ پول تا به حال در خلق آن شناخته شده بود را تداعی کند. شاید فقط طرفدارانی که حاضر باشند رگ خود را برای این گروه بزنند از شنیدن آن، فقط برای اینکه اثر جدید این گروه است، لذت ببرند. نتیجه آنکه: بجای شنیدن این آلبوم تخمه بخورید! فایدهش بیشتر است!
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
سلام … بردياا جان تولدت مبااارك البته بايد بگم كه من تمام اين هفت روز و يادم بود ه و همش داشتم تلاش ميكردم يه راهي پيدا كنم واسه تبريك گفتن .. اوضاع يكم پيچيدست من ايران نيستم طي يك عمليات كاملن چلمنگ مابي در لحظه آخر و بديل عجله فراوان گوشيمو تو خونه جا گذاشتم بگو خسته نباشي چون همه همينو بهم گفتن خلاصه كه بعد از سگ دو زدن هاي فراوان :))) و پيدا نكردن آدرس ايميلت آخر سر فكر كردم هر جا نباشي ايشالا اينجا هستي اينه كه تولدتتت خيلي مباارك مباركتررر از همه ي سالهاي پيش … برگشتم حتمن اين چلمنگ بازيمو جبران خواهم كرد … باز هم مبااااركاااااااااا
باور کن که دقیقاً یکی از تعجبهای امسالم تماس نگرفتن تو بود! خب پس ماجرا از این قرار بوده. عذرت موجه شد تا اطلاع ثانوی که برگردی و از دلم در بیاری (:
پس انتظار ميره دريم تيتر تو سيد ٢ باشه
فکر کنم سوم (:
مرسی بردیا جان
چند تا کار قشنگ در آلبوم «Skunk Anansie – Anarchytecture» پیدا میشه.
: ) مگادث با این آلبوم جدیدش هم نتونست جایی در دلم باز کنه و از این افتخار کماکان محروم موند.
اون دوتای دیگه رو هم نشنیدم.
بازم ممنونم!
جمعاً اینی که گفتی شد 4 تا که (: توی این پست 5 تا آلبوم معرفی شده بود. حالا هی با مگادث دشمنی کن
ای وای! انترکس یادم رفت, هنوز گوشش نکردم.
: ) آقا جون من نه با مگادث نه با هیچ سرور دیگه ای دشمنی ندارم ولی هر جا پتانسیلی میبینم که به بهترین وجه ازش استفاده نشده, نق ام فوران میکنه. اگه مایه ای درشون نمیدیدم, ارزش نق زدن هم نداشتن.
تو با موسیقی ترش متال مشکل داری کلا (: وگرنه چرا باید انترکس یادت بره و مگادث بد باشه بنظرت؟ این یه کینه ی دیرینه پشتشه D:
اگه فرض کنیم ( یادمون باشه گفتم «اگه فرض کنیم»!) حق با شما باشه و بنده با ترش متال مشکل داشته باشم, شاید بخاطر این باشه که این نوع موزیک رو یکی از عوامل مهم در نابسامانی های اجتماعی و گرایش های مخربی در اجتماع میدونم که نتیجه مثبتی حتی برای خودشون نداره. اونقدر جنگ و خون و کشتار و پاشوندن مغز و جویدن خرخره و مرگ و نفرت و نومیدی بخورد مخاطب میدن, که کراهت همه چیزهای کریه و نفرت آور رابه چیزی عادی تبدیل میکنن.
همچنین نقش بسیار لیدر مآبانه و پررنگی در وارونگی ارزش های زیبایی شناسی در نزد آنهایی ( از ظاهر طرفداران ایرانی شون اطلاع ندارم! ) دارن که به این رده از موزیک گرایش دارن, هر قدر که چهره و ظاهرشون رو نفرت انگیزتر بسازن, احساس زیبا بودن بیشتری بهشون دست میده؛ از کورترین بینا هایی هستن که به چشم دیده ام. از کراهت ظاهرشون میتوان بسیاری اوقات پی به کراهت سلیقه شون برد. در موردشون این گفته «نیچه» بسیار صادقه : «لذت از بوی گند!».
و اضافه کنم که مشکلی حتی با بوی گند هم ندارم اما تا وقتی که گزینه های دیگری در دسترسم باشه, انتخابم نخواهد بود.
و اضافه تر کنم, در عدم گرایشم به این تیپ موزیک تاثیر شرایط سنی رو هم نباید نا دیده گرفت؛ شاید در سن شما به نظری مثل نظر کنونی ام پوزخند میزدم, به همین سادگی هم ممکنه خودتون درآینده نوادگان گروه های مورد علاقه امروزتان را لذت برندگان از بوی گند بیابید.
این توصیفی که کردی هر طور که میخوام ربطش بدم به موسیقی ترش متال، موفق نمیشم. این چیزایی که گفتی شاید مشخصات گروه هایی مثل Cannibal Corpse یا Cradle of Filth یا امثال اونها و موسیقی دث متال باشه، اما هیچ جوره سنخیتی با موسیقی ترش متال نداره (واقعا این توصیفاتی که کردی کجاش میتونه به متالیکا، مگادث، انترکس، اسلیر و گروه های دیگه ی ترش متال شبیه باشه؟ اونها به جز موهای بلند و لباسهای به مراتب ساده تر از راکهای دهه چه چیز عجیبی دارن؟) اغلب لیریکسهای ترش متال شاید جنبش درونی رو در کسی ایجاد کرده باشه، اما به ندرد سرچشمه ی جنگ و شورش شده. توصیفاتت مقبوله، اما ارتباطی به ترش متال نداره.
بعنوان مثال این دو کلیپ از مگادث رو ببینین شاید ارتباط گفته هام قابل درکتر بشه:
Megadeth – Dystopia:
Megadeth – The Threat Is Real (Official Video):
باعث جنگ و آشوب نشدن, ولی باعث به سیم آخر زدن جنگ و آشوب بپا کنندگان میتونن بشن.
من کلیپهاشون رو دیدم. از همون قدیم که توی یه قفس میرفتن و ملت دورشون خودشون رو به آب و آتیش میزدن گرفته تا همین آلبوم آخر. اما باز هم متوجه این نگاه ممیزی و سانسوری تو نمیشم! خب این چه فرقی با اون چیزی داره که ما همیشه بهش معترض بودیم که چرا یه سری محدودیتها برای شنیدن آزادانه ی موسیقی وجود داره. اینکه دراگ دیلرها رپر هستن و اونایی که اکس و اسید میزنن ترنس و هاوس گوش میکنن و اونایی که افسرده هستن سایکدلیک گوش میکنن و یاغی ها و شورشی ها متال گوش میکنن، خب بکنن! یعنی چون روی ذهن یه سری آدم تاثیر میذارن ما باید ممیزی و محدودش کنیم؟ یعنی تو گوش نمیدی چون ممکنه احساس کنی میخوای طغیان کنی؟ اینی که میگی همون تفکر سانسورچی ها هست که.
حرکت خوبیه. پارسال پیارسالم یادمه چندتا از این پست های کوتاه و بخش بخش نوشتید که ادامه پیدا نکرد. امیدوارم این بار ادامه دار باشه.
چون هیچکدوم از این آلبوم ها رو هم گوش نکردم فعلا نظری ندارم 🙂
Bardia Barj @
متوجه نمیشم چرا نظرم رو به سانسور ارتباط دادین!؟
فکر نکنم تعیین باید و نبایدی برای دیگران کرده و حرفی از نیاز به سانسور کردن زده باشم؛ کاملا برعکس, موافق وجود همه چیز هستم, و خوبی آدمی رو که امکان بد بودن براش فراهم نبوده, بحساب خوبی ونیک سرشتی ایشون نمیذارم, و شخصیت چنین شخصی رو اخته شده میپندارم.
صحبتم در مورد دلایل کمتر گرایش داشتنم ( اضافه بر دلیل بسیار تاثیر گذار شرایط سنی!) به این تیپ موزیک بود.
مدتی قبل نقاشیهایی دیدم که نقاش برای خلقشان از مدفوعش بجای رنگ استفاده کرده بود؛ بنده نه معتقدم که باید در نمایشگاه ایشون رو تخته کرد و نه به انتخاب متریال ایشون اعتراضی دارم؛ ولی این حق رو برای خودم قائلم که اگر گزینه بهتری در دسترسم باشه, دیوار اتاقم رو با آن بیارایم. و این گمان نکنم سانسور کردن آن نقاش محسوب بشه.
و نکته ای خیلی مهم:
خیلی ممنون بابت توجهتون به کامنتها.
مرسی بابت وقت ی که میذارید!
اینکه نقاشی با مدفوعش یه اثر خلق میکنه این به ساختار شکنی اون آدم برمیگرده که میزان مقبولیت عملش تو نگاه بقیه. اما موسیقی ترش متال هیچوقت ادعای ساختار شکنی نداشته. این نوع موسیقی رو من یه چاقو میدونم که هم میشه باهاش آدم کشت و هم باهاش پرتقال پوست کند. مهم اینه که چه کسی چه استفاده ای ازش بکنه.
پ.ن: مگه قراره برای کامنتها وقت نذارم؟ (:
اصل منظور بنده از کامنت آخرم, در رابطه با صحبتتون که گفته بودین دیدگاهم ممیزی گونه و سانسوری ست بود, ولی نادیده گرفته شد!
مرسی بازم, خیلی بار!
بله دیدگاه شما از نظر من ممیزی گونه و سانسوری هست. چون شما نگاهتون مثل تلویزیون هست که دیده شدن بازو و نوشیدن شراب و امثال اون رو سانسور میکنه، برای اینکه این چیزها ابزاری میدونه برای به گناه کشیده شدن بقیه. یعنی اختیار و عقل و شعور آدمها رو نادیده میگیره و معتقده که این چیزا باعث میشه فرد به گناه بیوفته. میدونم شما همچین حرفی نزدین و کسی رو محدود نکردین. اما من علت این رو قدرت نداشتن شما برای محدود کردن آدمها میدونن! وگرنه با این تفکر که این موسیقی منجر به حرکتها اعتراض آمیز و شورش میشه، یعنی اگه شما قدرتش رو داشتین همه رو از شنیدنش منع میکردین، برای اینکه جلوی شورش و طغیان رو بگیرین.
(خیلی خوب میشه اگه بفهمم که اون علامت تعجبهای آخر جملات بر اساس عادت گذاشته میشه یا همون مفهومی ادبی خاص خودش رو داره)