آ ل ب و م

موسیقی و دیگر هیچ

بهترین‌های 2015 – محمد امین کمیجانی

بردیا برجسته نژاد: امسال وبلاگ «آل‌ب‌و‌م» با دو پدیده‌ی تازه همراه بود که هر دو ریشه در برنامه‌ی ارتباطی تلگرام داشت. ابتدا گروه و سپس کانال Album Now. کانال که حکایت خود را دارد، اما در گروه تلگرام بصورت هفتگی ژانرها و موضوعات گوناگون به طور دسته جمعی مورد بررسی قرار می‌گیرد و دور هم خوش می‌شنویم و خوش می‌گذرد. در طول این مدت چهار دوست عزیز بنده را در مدیریت، انتخاب موضوعات، پیشبرد بحث‌ها و کنترل گروه یاری کرده‌اند که بدون کمکشان تداوم بقای گروه ممکن نبود. از این چهار نفر خواستم که هر کدام سه آلبوم برتر سال 2015 خود را معرفی و در موردشان چند خطی بنویسند تا علاوه بر سلیقه‌ی یک شخص، نظر چهار نفر دیگر که هر کدام دنیایی از معلومات و سلیقه و ذوق هستند را نیز در اختیار داشته باشیم. این چهار نفر عبارتند از:

رضا اموری / محمد امین کمیجانی / حامد صمدی / مسعود سربندی

آلبوم‌های مد نظر هر کدام در چهار پست جداگانه و بصورت همزمان منتشر شده است که می‌توانید با کلیک روی نام هر کدام سه آلبوم برترشان را جویا شوید.

 .

محمد امین کمیجانی: از میان آلبوم‌هایی منتشر شده در سال 2015 که گوش داده‌ا‌م سه آلبوم را انتخاب کرده‌ام . اسمشان را «سه آلبوم برتر سال» نمی‌گذارم. چرا که برای حلّاجی‌شان در ذهنم به زمان بیشتری نیاز دارم. اسمشان را «سه آلبوم توجّه‌برانگیزتر امسال» می‌گذارم.

 .

Max Richter – Sleep

Maxسکوت فرامی‌خواندمان. شاید برای تفسیری بر صوت. نت‌هایی ثابت، مینیمال و تکرارشونده ما رابه درون خود فرومی‌کشند: جهان آلبوم.

آلبوم «خواب» کاری‌ست در ژانر «مدرن کلاسیک» از مکس ریشتر که از نیمه‌شب تا هشت صبح در استودیوی رادیو BBC3 «بی‌وقفه» ضبط شده و در گینس،ثبت رکورد کرده است. آلبوم اصلی دقیقاً هشت ساعته‌ست، زمان کافی خواب انسان. سکوت فرامی‌خواندمان. آرامش اصواتِ «خواب» آرامش‌‍‌بخش نیست، ترسناکند چون سکوتشان ما را یاد خوابی ابدی می‌اندازد. یاد زمانهای از دست رفته، یاد مرگ.

نام قطعات برای درک آلبوم راهگشا هستند: رویا، کومولونیمبوس (همان ابرهای حجیم تیره‌ی پرپشت باران‌زا)، مسیر، اسم چه کسی نوشته شده بر آب، الگوها، بازگشت، فضا26، رویا2، صورت فلکی، آنترونوپی، کاسیوپیا (نام صورتی فلکی)، اگر این راه را آمده بودی، رویا 0 (تا پایان روز) و .. به عنوان نمونه سه قطعه با نام«فضا» داریم. هر سه‌شان امبینت‌اند و فضاسازی صرف و بی‌وزن. یا چهار قطعه «رویا» داریم؛ آکوردهایی با بسامدی ثابت و گاهی نوای ویولن روی‌شان. دو«مسیر» که هر دو همراه با آوای خانمی‌ همراه است. برخی نامها با اعدادی نامتوالی تکرار می‌شوند: رویا یک، دو، یازده، نوزده و صفر. قطعات آلبوم «خواب» انگار موزه‌ای هستند از گذشته‌ی اصوات؛ مانند آسمان شب که تاریخ کیهان است و نه اکنون آن. نور هر ستاره پس از سالیان به ما رسیده و شاید دیگر (آن ستاره) وجود نداشته باشد؛ اینجا هم اصوات از گذشته رسیده‌اند. تکرار مینیمال یک آکورد ساده‌ی پیانو (مثلا در قطعه‌ی رویا1) به سیگنال‌هایی می‌ماند در حال رفت و آمد. این شاید همان جادوی خواب است: سیالیت، فرار، سادگی و سکون. صداهای تکرارشونده بسامد‌‌ند. بسامدها زمان را تعریف و تحریف می‌کنند. این آلبوم تعریف موسیقایی زمان است، شاید.

ریشتر خود می‌گوید: «دوست داشتم همیشه اگر میان آهنگی به خواب رفتم پس از بیدار شدن بدانم کجای قطعه‌ام! فرمِ «واریاسیون» بهترین راه حل برای دست یافتن به این روحِ پیوستگی‌‌ست.» از این ‌‌دید، آلبوم «خواب» (به قول منتقدی) می‌تواند یادآور «واریاسیون‌های گلدبرگ» باخ باشد. هیچ تضادی در فرم اثر نیست، همه شبیه به هم. ولی آن‌چه که جذبمان می‌کند «بافت» است. بافتی جادویی چون سیاهچاله ما را به درون خود می‌کشد.

ریشتر برای این آلبوم از یک عصب‌شناس امریکایی جهت شناخت چرخه‌های درک و دریافت انسان هنگام خواب مشاوره گرفته است. اصواتِ پیش‌زمینه‌ی آلبوم، با توجه به هر مرحله از چرخه‌های خواب طراحی شده‌اند. خواب موج-کوتاه (یکی از چرخه‌های ذهن هنگام خواب) با الگوهای صوتی تکرارشونده و فرکانس‌های پایین القا شده‌ است.

«خواب» آلبومی ا‌ست هشت ساعته، با قطعاتی ظاهراً مشابه و ساکن. تجربه‌‌اش را نمی‌توان وصف کرد. توده‌ ابر عظیمی‌ست که برای ساعاتی بر زمین فرو می‌آید، فضای خانه‌تان را در بر می‌گیرد، و دوباره به بالا می‌رود. بعد از شنیدن این آلبوم است که درمیابیم مسئله‌ی هنرِ موسیقی سکوت‌های آن است و زمان درستِ استفاده از اصوات به جای سکوت. اصواتِ درست، سکوت را تفسیر می‌کنند و معنا می‌دهند.

.

kamasiKamasi Washington – Epic

«حماسه» یک جمع‎بندی‌ست بر (بیش از) یک قرنی که از عمر موسیقی جز می‌گذرد و از سوی دیگر یک پیش‌ قراول برای تداوم راه. صدای مایلز دیویس، جان کولترین، چارلز مینگس و خیلی‌های دیگر را میشنویم، امّا حاصل کار، کاراکتر خاص خودش را دارد. «کاماسی واشنگتن» از ترکیبِ سازی ثابت استفاده نمی‌کند و درهر قطعه به سازی مجال خودنمایی می‌دهد. همین انتخابِ سازهاست که ما را به سبک‌ها و دوره‌های مختلف تاریخ جز می‌برد: فانکی، اسپیریچوال جز،هارد باپ، فیوژن، قطعات بی‌کلام، قطعات باکلام. این جنون سیراب‌نشدنی «حماسه» است.

«حماسه» فوران صوت است. تلاشی نیست برای کنترل حجم سازها و رنگ‌ها. بلکه تلاش شده تا آنجا که می‌توانند به ملات صوتی آلبوم اضافه کنند و این یک اسرافکاری نیست؛ یک ادای دین است به تاریخ جز. صدای وحشی و جیغ کشیدن های ساکسفنِ «کاماسی واشنگتن» 32 ساله را از یاد نخواهید برد. «حماسه» آلبومی‌ست قدرتمند، سریع، حجیم که به واسطه‌ی زمان سه ساعته‌‌اش تجربه‌ی دشواری‌ست برای شنیدن، و نیازمند تمرکز روی خود موسیقی. کاری نیست که پشت فرمان لذّت تمام را ازآن ببرید.

زندگی یک رنگین‌پوست محصول جبر و تبعیض است. تبعیض یعنی رندوم دیده شدن. موسیقی‌اش هم راوی یک برخورد رندوم است. یادآور یک به ‌هم ‌ریختگی‌ست، یک انتخاب تصادفی؛ نظامی که خود با آن بزرگ شده. تنها نخ تسبیح این آلبوم سه ساعته، صدای کُر بیست نفره‌‌اش است. صدایی حماسی که در همه‌ی‌ آلبوم حضور دارد، یک حضور حس نشده. این روح غالب آلبوم است.

«حماسه» تلاشی‌ست دیوانه‌واربرای پاسداشت یک میراث. میراث یک نژاد ستم‌کشیده: «موسیقی جز».

.

SufjanSufjan Stevens – Carrie and Lowell

در زندگی گاهی اتّفاقاتی می‌افتد شبیه گم‌شدن چند صفحه از میان یک رمان. نمی‌دانی چه رخ داد. اثرش را می‌بینی. نمی‌دانی چرا رخ داد. تنهایی در برابر آن توده‌ی تاریک.

«کری»، مادر آقای سوفیان استیونز حالش خوب نیست. الکلی و افسرده‌ ‌است و در یک‌ سالگیِ آقای سوفیان استیونز خانواده‌ را رها می‌کند و می‌‍رود و با مردی به نام «لول»ازدواج می‌کند. برخلاف انتظار، لول مرد مهربانی ا‌ست. او حلقه‌ی ارتباط میان مادر و فرزند می‌شود و محبت را از سوفیان دریغ نمی‌کند، تا آنجا که در تهیّه‌ی این آلبوم نیز با او همکاری می‌کند.

ترانه‌های استیونز ساده، رازورز، تغزّلی و قصّه‌گو هستند! او از خاطرات تلخش با مادری شیزوفرِن، و خاطرات شیرین اندکش در روزهای تعطیلی (مثل چهارم جولای) با کری و لول می‌گوید. قطعه‌ها آرامند. آرامش، چیزی‌که مادر باید به فرزند یک ساله‌‌اش می‌داد و سوفیان از آن بی‎بهره بود. قطعه‎‌ها ملایم‌اند، انگار کسی در اتاق کناری خواب باشد. سوفیان  با صدایی آرام،  پذیرا، مهربان و زنانه می‌خواند، مبادا که بیدار کندش. آهنگ‌ها مثل لالایی‌هایی تلخ هستند، سازِ غالبْ گیتار. گیتارِ اکوستیک، پیانو و پیش‌زمینه‌ی الکترونیک، فضایی پاستورال می‌سازند، مثل بوی خاک خیس باغچه‌ی خانه‌ی مادری.

استیونز از فضای حجیم الکترونیکای آلبوم پیشش فاصله‌ی زیادی گرفته و به فضای پالوده‌ی قصّه‌گوی این آلبوم رسیده است. آلبومی یادآور فولک تلخ و شخصی «نیک دریک». «کری و لول» یک خودزندگینامه‌ است؛ از یک‌سالگی سوفیان تا بعد از مرگ مادرش. تماشای عکس‌هایی به غایت شخصی از یک آلبوم خانوادگی زردشده و خاک‌خورده.

آلبوم را پشت فرمان هم می‌توانید گوش کنید، در یک روز ابری یا جادّه‌ای ملس!

· منابع نزد نگارنده موجود است.

· لینک صفحه‌ی فیسبوک نویسنده (+)

5 پاسخ به “بهترین‌های 2015 – محمد امین کمیجانی

  1. بازتاب: بهترین‌هاب 2015 – مسعود سربندی | آ ل ب و م

  2. بازتاب: بهترین‌های 2015 – حامد صمدی | آ ل ب و م

  3. بازتاب: بهترین‌های 2015 – رضا اموری | آ ل ب و م

  4. Mas0ud 2016/01/08 در 01:05

    عالی! عالی !! عالی!!!
    انتخابهایی بینظیر و متعالی؛
    منزه از شکوه غبار نشسته کهن بتها؛
    روئین تن در مصاف هیاهوی فریبنده رسانه ها.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: